اینکه انقلاب بعد از قریب چهار دهه نقد شود ،نکات ضعف و قدرت ،موانع و مشکلات ، مسیر آینده ،آرمان ها ، ایدآلها و همه ابعاد آن نقل و نقد شود امری جالب بلکه لازم است .اما با فرض فراموشی مردم که البته باور بسیاری در صحنه سیاسی است یا با در نظر گرفتن بی اطلاعی نسل جدید از رویدادهای گذشته که به واقع این بی اطلاعی امری طبیعی است .شریک شدن بسیاری از افراد در انقلاب و خود را سهیم و شریک مسیر انقلاب معرفی کردن برای نقد محکم تر و مخالفت اساسی تر از آن شگرد های روزگار است که خواندن دست این گونه افراد نیاز به شناخت دارد . فرض کنید فلان شخصیت یا فرد معروف در داخل یا خارج از کشور که هیچ نسبتی با انقلاب نداشته است اینک ضمن انقلابی خواندن خود ( البته در گذشته ) شروع میکند به نقد، نفد ،استدلال و نتیجه گیری بر اساس یک دروغ بزرگ و بدنبال آن سهم خواهی با این مضمون که ما انقلاب نکردیم که . .
این موضع را اگر یک انقلابی واقعی و از روی خیر خواهی و دلسوزی بگیرد امری کاملا عادی است اما فرد یا افرادی که هیچ وقت میانه ای با انقلاب و انقلابی گری نداشته اند و تا آخر در موضع مخالف و مقابل بوده اند و اینک ژست نقادی و سهم خواهی گرفته اند در واقع هم مردم را نادان و فراموشکار فرض کرده اند هم بابت گذشته خود دروغ میگویند هم اینک بی وجه سهم خواهی میکنند . حرکت اینگونه افراد برای آنهایی که سنی ازشان گذشته یا اطلاع بیشتری از وقایع کشور دارند سخت تر و سنگین تر است تا آنهایی که از ابتدا مخالف انقلاب بوده و هستند.
رسانه های دیداری به دلیل توانایی های متنوع و تحت تاثیر قرار دادن حواس مختلف مخاطبان همواره از جدابیت زیادی برخوردار بوده است . این توانایی و اثرگذاری به جغرافیای خاصی تعلق ندارد . آنچه که برنامه های نمایشی فیلم و سریال را در مناطق مختلف و کشورهای گوناگون پذیرفتنی تر می سازد رنگ و لعاب بومی ، حس و حال محلی و آداب و سنن کشورهاست .اما با عنایت به فرهنگ ، آداب و رسوم و دین و آیین ایرانیان قبل و بعد از انقلاب اسلامی برخی مواردی که در بطن سینما و تلویزیون میگذرد قدری عجیب است شاید گفته شود مثلا در حوزه نمایش این هنر بازیگری است که باید قبل از هرچیز ملاک کار و سنجش هنرمند قرار گیرد با پذیرش همین فرض هم باز نکاتی برای گفتن باقی می ماند ازجمله آن نکات اینکه :
- بیشتربازیگران زن که در سینما و تلویزیون نقش خانم های چادری را بازی میکنند هیچگاه در طول عمرشان و زندگی شخصی چادر به سر نکرده اند .
-خیلی از آنهایی که نقش مادر را بازی میکنند هنوز ازدواج نکرده اند ، حتی کسانی داریم که به نقش مادر بزرگ هم رسیده اند و هنوز در زندگی خود ازدواج نکرده یا بچه داری نکرده اند.
-خیلی از آقایان و خانم هایی که تلویزیون در مناسبت های مختلف با دعوت به استودیو یا از طریق تلفن با آنها در مورد اهمیت خانواده و چگونگی حفظ کیان خانواده گفتگو میکند اصولا یا تشکیل خانواده نداد ه اند یا خانواده از هم پاشیده ای دارند . به صرف داشتن شهرت مثلا در بازیگری حرف و سخن این افراد که به همین دلیل وضعیت زندگی خصوصی ناموفق آنها شهره خاص و عام است نمیتواند سازنده باشد .
-ضمن پذیرش این مطلب که نباید در احوالات خصوصی دیگران کنکاش کرد . باید سوال کرد که اصولا استفاده و نقش آفرینی این قبیل افراد در نقش ها و مناسبت های پیش گفته با وجود شناختی که جامعه از آنها دارد به چه میزان می تواند اثر گذار باشند .همیشه در همه مسایل استثنا وجود دارد اما این مواردی که گفته شد در سینما و تلویزیون بیش از استثنا است .
جریان تهاجم به دفتر نشریه شارلی ابدو در پاریس که منجر به کشته شدن چند تن، گروگانگیری و نگرانی های امنیتی شد پیامدهای معنی دار پیامدهایی به ظاهر آزادیخواهانه و باطنی ستیزه گرانه بویژه اسلام هراسی و مقابله عمومی با مسلمانان و اسلام در اروپا بهمراه داشت .
ترور ، آدم کشی و ایجاد نا امنی در هر کشور و بنام هر جریان و مسلکی که باشد محکوم و منفور است لذا برخورد ، سرکوب و پیگیری برای برقراری امنیت و جلوگیری از تکرار پیشآمدهای مشابه حق بلکه وظیفه حکومت هاست و در قوانین بین المللی چهارچوب های پذیرفته شده ای هستند . اما نکات و ملاحظاتی وجود دارد که خارج از چهارچوب پیش گفته است از جمله اینکه :
1- نمایش همبستگی سران کشورها در پاریس برای محکومیت اتفاقات پیش آمده و پشتیبانی با مردم فرانسه حرکت جالب و قابل درکی برای جهانیان بود اما حضور آقای ناتینیاهوی اسراییلی که هنوز چندماهی از کشتارهای وحشیانه کودکان ،زنان و پیرمردان بی دفاع به حکم وی و توسط نیروهای تحت امرش در منطقه غزه نمیگذرد امری بسیار عجیب بود و حکایت از برنامه ریزی رژیم صهیونیستی برای عادی سازی چهره خود نزد افکار عمومی جهانیان و سود جویی از این واقعه داشت . البته این نکته مورد نقد برخی از نشریات و محافل مستقل غربی نیز قرار گرفت .
2 - اقدام به چاپ مجدد کاریکاتور توهین آمیز نسبت به ساحت مقدس پیامبر اکرم ( ص ) حرکتی فتنه انگیز و توهین به همه مسلمانان در همه ادوار تاریخ بود. اینکه این نشریه تا کنون مطلبی در نقد یهودی ها ننوشته یا نسبت به درج کاریکاتوری از پسر رییس جمهور پیشین فرانسه عذر خواهی کرده است اما این رویه را در قبال کاریکاتور توهین آمیز به مسلمانان طی نکرده بلکه برمشی تفرقه افکنانه و اسلام ستیزانه خود اصرار ورزیده است جای تامل دارد .
۳ - اینکه برخی از سران کشورها بدون عذرخواهی ،از لزوم خویشتن داری مسلمانان سخن گفته اند یعنی به عبارتی توهین آمیز بودن کار را درک کرده ولی بجای عذرخواهی یا جلوگیری از اقدام وهن آمیز مجله شارلی ابدو از مسلمانان میخواهند واکنش اعتراضی نشان ندهند در نوع خود عجیب است .
۴- اینکه با گذشت چند روز از این اقدام توهین آمیز نسبت به اسلام و مسلمانان بسیاری از سران کشورهای اسلامی و سازمانهای اسلامی هنوز اعلام اعتراض و انزجار نکرده اند با کمال تاسف نشاندهنده رخوت و بی عملی سران و فاجعه ای است که جهان اسلام از آن رنج می برد .