دو بند از ترجیع بند زیبا و معروف محتشم کاشانی:
چند سالی است که جریان حاشیه پردازی در رسانه های کشور زیاد شده است . شاید این جریان محصول افزایش تعداد روزنامه ها ، خبرگزاری ها و سایت های خبری در سالهای دهه هفتاد و هشتاد و سپس اوج گیری جریان فضای مجازی باشد ، البته صدا وسیما نیز از چند سال پیش برای جذب بیشتر مخاطبان همچنین تامین اهداف سیاسی مورد نظر خود به این جریان پیوست .
واقعیت این است که پرداختن به حاشیه های خبری تا حد زیادی برای مخاطبان جذاب است و تعداد مخاطب یا تیراژ روزنامه را بالا می برد اما نکته در اینجاست که حاشیه در کنار متن و اصل شکل میگیرد و معنی دار میشود. اگر تمام تمرکز خبرنگار یا تیم خبری در این باشد که به حاشیه ها بپردازد طبعا آنچنان که باید و شاید به اصل موضوع پرداخته نمیشود و در خیلی از موارد اصل تحت الشعاع فرع قرار میگیرد .تصور کنید برگزاری بک کنسرت موسیقی یا نمایش تآتر که یک گروه و تیم کاری پس تمرین های طولانی در برابر مردم به ارایه محصول کار ، نمایش یا موسیقی مورد نظر می پردازد . در حین اجرا اتفاقی میافتد . مثلا یکی از نوازندگان یا بازیگران از روی صندلی به دلیلی سقوط میکند .اگریک نشریه یا خبرگزاری به انتشار چگونگی برگزاری ، ترانه های اجرا شده یا نمایش اجرا شده و فضای عمومی برگزاری مراسم بپردازد و اشاره کند که این برگزاری حاشیه ای هم داشت و آنرا توضیح دهد این نحوه بیان کاملا متین و همه جانبه است . حال اگر رسانه ای بدون ارایه کمترین گزارش از مراسم برگزاری ، زحمات تیم برگزارکننده و نقش آفرینی عوامل برنامه همچنین چگونگی و میزان استقبال مردم مستقیما از حاشیه خبر دهد حتی با وجود احتمال استقبال مخاطبان این رویه به هیچ وجه کامل و سازنده نیست .همین کم توجهی به موضوعات اصلی در سطح رسانه ها و پر رنگ کردن حاشیه ها به قصد پرمخاطب شدن یا بهره برداریهای سیاسی در میان مدت آثار و تبعات مخربی بر روند امور جامعه میگذارد ، عده ای را کم انگیزه میکند ، عده ای را برای ارایه کارهای فرهنگی و هنری دچار واهمه و نگرانی میسازد ضمن اینکه کار خبرنگری تمام و کمال صورت نمیگیرد .
امیدوارم حاشیه ها چه در جامعه و رسانه ها کمتر شوند و مواردی که تحت عنوان حاشیه منتشر میشوند منطبق با اصول خبرنگاری و کمتر برای بهره برداریهای صرفا سیاسی باشند.
در کشور ما چون احزاب فعال و پویایی نداریم ، تعداد معدودی از احزاب به صورت فصلی و مقطعی تنها در آستانه انتخابات بنحوی محدود در جامعه ظهور و بروز عینی پیدا میکنند. در این حال معمولا رسانه ها نقش جایگزین احزاب و سخنگویی جناح ها ، گروه ها و جریان های سیاسی را برعهده میگیرند .
رسالت رسانه ها و چارچوب های حرفه ای ایجاب میکند که انواع رسانه هایی که بویژه مخاطبان عام دارند همواره مراقب نوشته ها ، تحلیل ها ، تاییدها و تکذیب های خود باشند و منافع ملی ، سلایق جامعه و رعایت احترام عامه مردم و ملایمت و ملاطفت رفتار بارقیب را درنظر بگیرند . متاسفانه گاهی این نکات روشن و بدیهی تحت تاثیر منافع حزبی و جناحی فراموش میشوند . در حادثه غمبار و بی سابقه کشتار حجاج در سرزمین منا که چند صد تن از حجاج ایرانی و تعداد زیادی از حجاج سایر کشورها در اثر بی تدبیری و مدیریت بسیار ضعیف سعودی ها مظلومانه جان دادند، در غوغای احساسی و عاظفی و همدردی ایجاد شده که امری طبیعی برای این حادثه عظیم است بخوبی ملاحظه شد که برخی از رسانه ها رقابت و مچگیری از رفیب یا منافع زودگذر گروهی را متاسفانه بر دفاع از منافع ملی ، احقاق حقوق شهروندان و افزایش و تقویت مفاهمه و همبستگی ملی در مقابل حادثه عمومی و ملی ترجیح دادند ، گاه این رفتارها آن انداره ناشییانه و عریان بوده است که نیازی به بررسی و اثبات ندارد . متاسفانه برخی از رسانه های ما هنوز درتشخیص و ترجیح حمایت از منافع عمومی و حمایت از توانمندی و قدرت ملی در برابر خواست و منفعت محدود گروهی ناتوان هستند . این نکات جزو بدیهی ترین اصول حرفه ای و ابتدایی ترین خواست های ملی و مردمی است که هرکس با الفبای کار رسانه آشنایی و منطق آن آشنایی داشته باشد آنها را میداند و در مسیر آن قدم برمیداردو اصولا مناقشه و بحثی در این موارد به میان نمی آید .
امیدوارم این تعداد اندک از رسانه ها نیز با هدایت درست مدیران و برنامه ریزان آنها سمت و سویی بگیرند که همواره بویژه در آینده نیز امکان دفاع از رفتار ، نوشته ها و مواضع خود را داشته باشند .