دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

سال ۹۵ سال عادی شدن اتهام زنی به اسلام و مسلمانان در جهان

 سال هاست که اتهام زدن به اسلام و مسلمانان در جهان امری رایج شده است و برنامه ریزیهای بلند مدت  نیروهای ضد اسلام به مرحله بار دهی برای انان رسیده است ،.  بدلیل نوع عملکرد برخی از کشورها ، عملیات تخریبی و افراطی برخی نیروهای منتسب به مسلمانان و تبلیغات وسیع ضد اسلامی توسط رسانه های غربی ، انگار هرچه حرکت تند و افراطی در جهان صورت میگیرد از جانب مسلمانان است  و متاسفانه فضا بگونه ای شده است که جایی برای تحلیل و نقد قضایا ، یا رد نسبت بسیاری از تحرکات به مسلمانان باقی نمانده است ، 

 ترامپ رییس جمهور جدید آمریکا به راحتی ورود؛ افراط گرایان اسلامی ؛ را به کشورش ممنوع اعلام میکند و نه صرف افراط گرایان را ، بگذریم از اینکه در لیست کشورهای اعلام شده  نام عربستان که منشا بسیاری از تحرکات تروریستی   است ( براساس شواهد و اخبار منتشره خود غربیها ) در فهرست اعلامی نیست .

 انتخاب نام دولت اسلامی عراق و شام ( داعش ) برای گروه های افراطی و تکفیری درگیر در عراق و سوریه  و تکرار  میلیون ها بار از این  نام  در اخبار روزانه القا و تداعی نام تروریستی  و معادل سازی آن برای دولت اسلامی را نزد افکار عمومی جهان امری عادی کرده است و به این ترتیب بالاترین ضربه به نام اسلام و مسلمان وارد کرده است .هر کس  به سهم خود بر این خرابی می افزاید .  اردوعان هم که فعالیت های اقتدارمنشانه و خاص خود را بنام اسلام ( البته میانه رو و امروزی ) تبلیغ میکند .بخاطر برخی مخالفت های اروپاییان با سیاست هایش ، مدعی شده که اتحادیه اروپا وارد جنگ صلیبی با اسلام  یا بقول او صلیب با هلال شده است . ( ایران تایمز ۲۷ اسفند ۹۵ ) یعنی ایشان کل اسلام است  و مخالفت ضمنی برخی از کشورهای اسلامی با برخی اقداماتش مخالفت با اسلام است .

 عجیب است که  در این غوغای تبلیغات و تهدیدات هیچکدام از سیاستمداران غربی یا نهادهای بین المللی مسول  از نسل کشی های عجیب و غریب کشور میانمار ( برمه ) یاد نمیکنند و همچنان بودایی ها نماد صلح و سازش و تفاهم هستند و خانم انگ سان  سوچی سیاستمدار مبارز و غربگرای  میانماری و دارنده جوایز صلح نوبل ، ساخارف و انواع تقدیر و تمجیدهای بین المللی با وجود به قدرت رسیدن بدون اینکه نسل کشی های مسلمانان ( مسلمانان روهینگیایی ) را توسط همفکران و همراهان خود تقبیح کند یا از مسلمانان بیچاره و آواره کشورش دلجویی کند همچنان نزد غربیها سیاستمداری صلح دوست و دمکرات منش قلمداد میشود.

یزد ، بالاترین میزان فست فود

  وزیر بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی در مراسم مجمع ملی سلامت ( ۸ اسفند ۹۵ ) آمار و ارقامی از وضع تفذیه و  سلامت مردم در مناطق مختلف کشور بیان کرد که  هشدار دهنده و در مواردی تعجب آور بود است . مواردی چون مصرف بالای نمک ( ۱۲ گرم در روز ) به میزان سه برابر میزان مجاز آن  ، کم تحرکی بویژه در دختران ،  بالا بودن چربی خون  و فشارخون  مردم ، شیوع دیابت و . . این آمار از واقعیت های نگران  کننده و تغییرات شدید درعادات غذایی  مردم  خبر میدهد . در بین آمار اعلامی توسط وزیر محترم بهداشت همچنین آمده بود که مردم شهر یزد بیشترین میزان مصرف فست فود را دارند ؟

 با توجه به شناخت نزدیکی که از مردم یزد و پیشینه تغذیه در انجا دارم همچنین جلوه بیشتر اداب و سنن و رویه های سنتی و قدیمی ، وجود محلات و بافت  های قدیمی و باقی بودن  برخی از مشاغل قدیمی در این شهر ، باور  اینکه یزدی ها بالاترین مصرف فست فود را در بین شهرهای کشور دارند خیلی سخت میکند ،البته متاسفانه چند سالی است که شهر پر از پیتزا فروشی و انواع فست فود ها شده است.  شاید از دلایل این وضعیت یکی هجوم دانشجویان از شهر ها و استانهای  دیگر به این شهر اباشد، دانشجویانی که بطور طبیعی بدلیل راحتی بیشتر و در دسترس بودن و بعضا ارزانتر بودن، بیشتر از فست فود استفاده میکنند و  دلیل مهم دیگر می تواند  کمبود تفریحات سالم ، نبود اماکن و محافل تفریحی برای جوان ها و نبود سرگرمی های مفید و مناسب  برای کل مردم اعم از یزدیها یا مهاجران و مسافران  در این شهر باشد ، بعد از خواندن و توجه به گزارش مربوط به بالا بودن مصرف فست فود در یزد ، یاد خاطره سالهای پیش از یکی از دوستان یزدی ام افتادم که حدود دو دهه پیش تعریف میکرد .

 او که محل کارش در شهری دیگر بود میگفت یکی دو بار به همراه همسر و فرزندانش در محدوده زمانی  ظهر به شهریزد رسیده و برای اینکه مادر مسن خود را بابت تهیه ناهار به زحمت نیاندازد به غذا خوری در سطح شهر میرود و سپس عازم خانه پدری میشود ، مادر که متوجه  موضوع میشود به شدت اعتراض میکند و میگوید حالا من هیچ ، فکر آبروی خانوادگی ما را  نمیکنی که کسی تو و همسرت را در چلو کبابی و غذا خوری ببیند ، در حالیکه منزل پدر و مادرت در این شهر است ،نمیگویند اینها  چقدر بی محبت اند ، به آیین هاو سنت های خود پا بند نیستند ؟ . . . 

فکر نمیکردم در ظرف کمتر از بیست سال اینقدر تغییر رفتار ، اتفاق میافتد ،حتما امثال مادر و پدر دوستمان دیگر کمتر در قید حیاتند  و از دار دنیا رفته اند .