دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

آسیب شناسی مدیریت صدا و سیما

مدیریت و هدایت صدا و سیما، جلب نظر مخاطبان و کسب اعتماد آنان  به دلایل متعددهر روز سخت  و سخت تر میشود .

--حجیم بودن و عظیم بودن این رسانه دیگر نمیتواند یک عامل قدرت و اهرم مدیریت پیش برنده و توسعه دهنده باشد . همیشه زیادی جمعیت کارکنان بویژه بخش ناکارآمد نیروی انسانی که به دلایلی غیر اصولی و خارج از ضابطه وارد مجموعه شده اند  باعث افت کیفیت و  کندی روند امور یک سازمان میشود  صدا و سیما نیز همواره درگیر این مشکل بوده است اما این معضل در شرایط تنگنای مالی وکمبود بودجه فشار مضاعفی بر مدیریت سازمان وارد میکند و اینک صدا و سیما دقیقا دچار همین شرایط است .

--زمانی شاید تا حدود دو دهه  پیش ، انحصاری بودن صدا و سیما یک وجه قدرت به شمار میرفت . انحصار داشتن آن باعث قدرت و توان بالا وتسط  این رسانه در حوزه های مختلف بود. هنوز زمان چندانی از عصر حاکمیت بلا منازع صدا و سیما در صحنه رسانه ای کشور نمیگذرد . بدلیل خاصیت انحصاری این رسانه  بارها اتفاق افتاده بود که در  کنفرانس های مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی  یک مسئول ، همه منتظر ورود خبرنگار صدا و سیما و صد البته دوربین مانده بودند . تا جایی که دفعات زیادی این نحوه عمل باعث اعتراض خبرنگاران دیگر رسانه ها بویژه رسانه های مکتوب شده بود . اینک باتغییر شرایط و تحولات هر روزه تکنولوژیهای ارتباطی و امکانات رسانه ای ،انحصار مورد اشاره بشدت مخدوش شده  و توانایی دیگر رسانه ها افزایش یافته است .

--گروه های اجتماعی ، فضای مجازی و امکانات در دسترس شهروند خبرنگاران و مشارکت های مردی در امر اطلاع رسانی صورت مسئله را به میزان زیادی عوض کرده است . این تغییرات تا حدی است که امکان دارد گاهی یک خبرنگار صدا و سیما در برابر تاخیر یک مسئول یا برخورد نامناسب محافظان و همراهان یک وزیر یا دیگر مسئول دولتی  حتی قبل از  گلایه  از طریق آنتن صدا و سیما ، اعتراضیه خود را از طریق فضای مجازی منعکس و منتشر کند . اینهمه تغییر در توانمندی رسانه های نوین قطعا کار برنامه ریزی و مدیریت متعادل  برصدا و سیما را بسیار سخت می کند .

-- دسترسی روز افزون  مردم به  شبکه های ماهواره ای  یکی دیگر از چالش های پیش روی مدیریت صدا و سیما ست . این چالش جدید نیست اما ارزان تر شدن تکنولوژی ماهواره برای صاحبان شبکه های ماهواره ای  و امکانات جدید برای دسترسی سهل تر  مردم چالش یادشده را جدی تر ساخته است .این چالش هم در گرایش و محتوای برنامه است و هم در زمان بندی پخش برنامه ها ، مثلا گاهی برنامه های سرگرم کننده و پر مخاطب تا ساعاتی بعد از نیمه شب ادامه می یابد .طبعا پخش برنامه در این محدوده زمانی چندان مطلوب مدیریت سازمان نیست ولی به جهت فعال بودن شبکه های مختلف ماهواره ای در این زمان ها ساعات مذکور در کنداکتور و جدول پخش قرار میگیرند .

 --دستورالعملهای لازم الاجرا در صدا و سیما یا تشخیص های مدیریتی در بسیاری از موارد باب طبع مخاطبان نیست . نه اینکه در گذشته هیچوقت چنین نبوده است اما در سالهای اخیر تفاوت موجود در نیاز و خواست مخاطبان با خروجی تولیدات و پخش صدا و سیما  بیشتر شده است . این نیز از چالش های موجود صدا و سیما در جذب مخاطبان و به دست آوردن اعتماد آنان است ..

 --صدا و سیما در گذشته کمتر و طی یکی دوسال اخیر خیلی بیشتر به نقد عملکرد دیگر نهادها و بطور عمده دستگاه های اجرایی کشور پرداخته است .  شیوه نقد جاری به دلیل همه جانبه نبودن و ثابت نبودن  آن در طول مدیریتهای صدا و سیما  چندان مورد اقبالقرار نگرفته است . به دو دلیل یکی کم سابقه بودن در گذشته بنحوی که مخاطبان طی هشت سال مدیریت دولت های هشتم  و نهم چنین نقدهایی را از  رسانه ملی ندیده و نشنیده اند  دیگر اینکه نقدها و بررسی ها در مورد سایر ارکان حاکمیتی وجود ندارد مثلا در مورد عملکرد اجزای مختلف قوه قضائیه ، کارکرد و مشکلات آنها  مردم برنامه یا بررسی و نقادی خاصی نمی بینند و نمیشنوند .

--ضعف شدید دیگری که در مدیریت صدا و سیما وجود دارد نفد ناپذیری و اصولا نبودن نقد در خصوص عملکرد این رسانه عظیم و حجیم ملی است .مشخص است که در حال در کشور حاضرهیچ رسانه ای در حد واندازه  این رسانه فراگیردر  حال رقابت با صدا و سیما نیست که  در شرایطی هم تراز و برابرآنرا نقد کند .شاید به همین دلیل گاهی کوچکترین اشتباه در این رسانه مورد نقد کاربران در فضای مجازی قرار میگیرد.

--  با وجود تولید و پخش روزانه هزاران دقیقه برنامه در صدا و سیما هیچ برنامه موثری توسط خود رسانه تدارک دیده نشده است تا در محیط مناسب با حضورکارشناسان امر و مشارکت مردم  و بدون دخالت دست اندرکاران برنامه ها ، برنامه ریزیها و مدیریت ارشد صدا و سیما نقد شود .شاید این عبارت و تاکید زیادی دمکراتیک یا  شعاری بنظر آید ، ولی بزعم مخاطبان  اگر قرار باشد  همه دستگاهی عمومی و ملی نقد و بررسی شوند که امری بسیار پسندیده و اصلاح کننده است  باید صدا  سیما هم خود در این گردونه قرار گیرد و برنامه ها ، برنامه ریزیها و کارکرد مدیریت صدا و سیما در برنامه های مناسب و توسط کارشناسان مجرب، بی طرف و منصف مورد  نقد و بررسی قرار گیرد.

منتشرشده در روزنامه ایران ، چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395  شماره  6216

روز فردوسی

  به نام خداوند جان و خرد      کزین برتر اندیشه برنگذرد

 خداوند نام و خداوند جای      خداوند روزی ده رهنمای

بدون تردید فردوسی در بین شاعران پارسی گو بیشترین سهم را در پاسداشت زبان فارسی و تحکیم هویت ملی ایران و ایرانیان داشته است . ابوالقاسم فردوسی زمانی به سرودن شعر و نگاشتن شاهنامه پرداخت که جامعه آنزمان ایران نیاز شدیدی به بازنگری زبان فارسی و ترویج مجدد این زبان در بین آحاد جامعه ایرانی داشت . شاید امروز با در اختیار داشتن انواع و اقسام وسایل ارتباطی و رسانه های متنوع یاد آوری اهمیت و جایگاه شاهنامه برای نسل حاضر قدری ثقیل باشد ولی وقتی تاثیر گذاری قرنها حضور شاهنامه و شاهنامه خوانی درمحافل و مجالس جمعی ، خانوادگی و مراسم پهلوانی را مرور میکنیم درقرنهای متوالی و در شرایطی که هیچ امکان فراگیر ارتباطی یا وسیله سرگرم کننده فرهنگی و شیوه آموزش موثر جمعی وجود نداشت قدر و قیمت بی بدیل شاهکار فردوسی یعنی شاهنامه مشخص میشود .

فردوسی در قرن چهارم ه ش با وجود رونق زبان عربی با نگاشتن شاهنامه و بکار گیری واژگان اصیل فارسی و کمترین کاربرد واژه های عربی  یکی از شاهکارهای زبان و ادب فارسی بلکه یکی از آثار کم نظیر در ادبیات جهانی را خلق کرد و تحولی شگرف در معرفی زبان ، فرهنگ و ادب ایرانی به جهانیان بوجود آورد .شاهنامه  اینک  به زبان های متعددبرگردانده شده و طی یک ونیم قرن اخیر چندین بار به زبان انگلیسی ترجمه شده است .زنده کردن یادمان های تاریخی ، پرورش روح سلحشوری و ترویج آداب پهلوانی بعنوان بخشی از اخلاق و آداب زندگی ایرانیان از خدمات بزرگ فردوسی شاعر میهن خواه ، باورمند به خرد و دانش و پاک زبان است .

  ندانی که ایران نشست من است      جهان سربسر زیر دست من است

   هنر نزد ایرانیان است و بس           ندادند شیر ژیان را بکس

   همه یکدلانند یزدان شناس       به نیکی ندارند از بد هراس

  دریغ است ایران که ویران شود    کنام پلنگان و شیران شود

  چو ایران نباشد تن من مباد     در این بوم و بر زنده یک تن مباد

معلمی

  روز معلم فرصت خوبی است برای یادآوری جایگاه مهم و سازنده معلم،  تکریم مقام معلم  و  اهمیت علم آموزی  برای حال و آینده کشورمان ، با اینکه از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی  روز شهادت معلم انقلاب استاد مرتضی مطهری بنام روز معلم نامگذاری شد ه است با  این همه  جایگاه و شان معلمان حتی در رسانه های گروهی که عامل توسعه  و مبلغ فرهنگ تکریم معلم هستند جایگاهی مطابق با شان و اهمیت آنان نیست .

 در سالهای اخیر مواردی از ایثارگریهای فوق العاده معلمان در به خطر انداختن جانشان برای حفاظت و مراقبت از دانش آموزان  وکودکان این مرز و بوم در رسانه ها انعکاس خوبی یافته است. اما این همه تنها گوشه ای از ایثار این قشر عزیز و محترم است  .چه بسیار معلمانی که طی سنوات فعالیت شان با کلام و بیان یا مهمتر از آن رفتار خود هدایت گر صدها دانش آموز و دانشجو شده اند و تاثیری شگرف و سهمی زیاد در روند حرکت جامعه خود داشته اند. آنهایی که تعلیم و تربیتشان مسیر زندگی نوآموزان ، دانش آموزان و دانشحویان را ترسیم کرده اندو در نتیجه نقشی بی بدیل در آینده کشورداشته و دارند . شاید در مراودات اجتماعی به دلیل صنعتی شدن زندگی ها و گسترش سایه های شهر نشینی بر جنبه های مختلف زندگی جلوه های  احترام به معلمان کم رنگ تر شده باشد ولی  اهمیت نقش آنان به مراتب بیشتر شده است ، در هدایت و راهنمایی دانش آموزان و دانشجویان   همچنین در آگاهی بخشی نسبت به فرایندهای تخریب گر و منحرف کننده که امروزه از اهمیت زیادی در جهت یابی درست این قشر برخوردار است.

 واقعیت این است که با همه شعارهایی که در رسانه ها منعکس میشود ، اکثر رسانه ها سهمی که به طرح و تبلیغ یک هنرپیشه نوظهور در سینما و تلویزیون میدهند طی سال به صدهامعلم نمیدهند . نیازی به توضیح نیست که پاسداشت و حرمت گذاری به معلم احترام به علم ، تربیت و به آینده کشور است . از خداوند متعال  برای معلمان این مرز و بوم  سلامتی  ، دلخوشی و سربلندی و حرمت  مستمر آرزو میکنم.