دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

چوپانی که استاد شد


   یکی دو سال قبل از انقلاب استادی داشتیم بنام پروفسور دادبه در آنزمان چهره اش حدود شصت و دو سه ساله نشان میداد با موهای جو و گندمی و سبیلی نسبتا  کشیده و آراسته  ،درس تاریخ و تمدن ایران با او بود. در درس و بحث بر اهمیت فکر و اندیشه  در زندگی و رقم خوردن  عاقبت  افراد همچنین  فهم تاریخی ایرانیان  تاکید داشت ، همواره می گفت نباید فرصت ها را از دست داد  و در آن مقطع  با اشاره به فرهنگ غنی ایرانیان و تازه به دوران رسیدن آمریکائیان از آمزیکا به عنوان مملکت دراز گوشان یاد میکرد. تکیه کلام او چند نکته حکیمانه و یکی دو بیت از اشعار مولوی بوداز جمله :


   ای برادر تو همان اندیشه ای                     مابقی خود استخوان و ریشه ای  

      ( مثنوی مولوی دفتر دوم )

و این  شعر که

 دم غنیمت دان که عالم یک دم است               آنکه با دم همدم است آن آدم است

     ( منتسب به صفی علیشاه )


 استاد خیلی نغز و پر مایه سخن میگفت و بر در یافتن لحظات عمر تاکید می ورزید و میگفت  :هر دمی که بیهوده بگذزد گناهی است نا بخشودنی.


    استاد دادبه یکروز در کلاس داستان زندگی کودکی ایلاتی را تعریف کرد و گفت  این پسر با وجود تمایل و انگیزه شدید به درس و تحصیل امکان رفتن به مدرسه را نداشت و برای کمک به خانواده مجبور بود روزگار را در نوجوانی به کار چوپانی بگذارند اما همواره در حسرت درس خواندن  و مدرسه رفتن بود تا اینکه به مرور درسن چهارده ، پانزده سالگی در کنار کار خود به فراگیری و خواندن و مطالعه پرداخت . آنقدر خواند و آموخت که بدون اینکه به مدرسه و آموزشگاهی برود سال ها بعد، شورایی از استادان  دانشگاه صلاحیت او را برای تدریس تشخیص دادند و او به عنوان استاد وارد دانشگاه شد و . . استاد به اینجای داستان که رسید با چشمانی پر از اشک و بغضی در گلو گفت "اینک آن چوپان  ایلاتی در برابر شماست".

 راستش در آنزمان پروفسور دادبه بخوبی به ما معرفی نشد .نکاتی را که گفتم یادی بود از کلاسی که با وی داشتیم، از  دو سه تن از دانشجویان و همکلاسی های آن سال ها نیز در مورد  ایشان پرس و جو کردم هیچکدام شناخت بیشتری  از وی نداشتند ،در سال ها و تحولات بعدی  نیز هیچگاه دیده نشد یا لا اقل من و دوستان هم دوره از وی خبری نیافتیم . استاد دادبه  هرکه بود داستان زندگی و روش سخن گفتن و عشق و علاقه اش به کشور  از دیگر استادان آن مقطع بسیار متفاوت بود .

مفهوم خوش رقصی

   عبد الله مستوفی نویسنده کتاب  "شرح زندگانی من "یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه  که از معدود کتاب های نوشته شده در همان زمان است و بخوبی اوضاع و احوال اجتماعی وقت جامعه را توضیح می دهد، ذیل اصطلاح خوش رقصی در مورد وجه تسمیه آن توضیح می دهد و داستانی تعریف میکند که خواندنش خالی از لطف نیست او می نویسد : داستان اصطلاح خوش رقصی از آنجا شروع  میشود که در روزگاران قدیم دو ایل و دو طایفه که با هم نزاع و درگیری پیدا میکردند طرف پیروز برای طرف شکست خورده و ختم غائله  شرط قائل میشد، در یکی از این جنگ ها خان و رئیس قبیله پیروز شرط گذاشت که  دختر خان مقهور باید در میدان و محلی که جنگ صورت گرفته است در برابر صف سران دو لشگر برای حاضران به رقص بپردازد .

 محل آماده میشود، سران لشگر مینشینند و دختر خان شکست خورده بنای رقص میگذارد و با جان و دل میرقصد در این کار نیز از هیچ عشوه گری کم نمیگذارد .پس از اتمام مراسم خان مقهور سیلی جانانه ای به دختر می زند که موجب تعجب او میشود و با اعتراض میگوید من اینکار را فقط بخاطر شما کردم  و قطعا توقع تشویق دارم نه تنبیه ، خان  با دادو فریاد و پرخاش میگوید شرط و قرار ما رقص بود اما آنچه تو انجام دادی رقص با مایه های خیلی اضافی بود که به آن خوش رقصی می گویند .

 امروزه اصطلاح خوش رقصی هم در ادبیات عامیانه ما جایگاه دارد و هم در ادبیات سیاسی استفاده می شود .

جایزه ویژه برای طراح ماکت امام


  برای تشویق و تقدیر از طراحان و مبتکران همچنین تایید کنندگان و تصویب کنندگان طرح هایی   همانند طرح ماکت امام که امثال آن نیز اینروزها کم نیست لازم است کمیته ای در سطح عالی  تشکیل شود تا ضمن شناسایی این استعدادها نام و سابقه آنها در پیشانی تاریخ ثبت شود تا اگر در آینده کسی قصد بازشناسی آنها را داشت در گدز زمان و کوران حوادث فراموش نشده نامشان از یاد نرود برای این منظور بنظر میرسد طرح ماکت امام و چند طرح و ابداع دیگر استعداد گرفتن جایزه ویژه را دارد که ذیلا نمونه هایی عنوان میشود .

  1 - طرح و ایده ماکت امام ،معمولا برای گرامیداشت دهه فجر ،روز ورود امام و سالگرد پیروزی انقلاب ، کمیته ها و جلساتی برگزار میشود و طرح ها مطرح و تایید میشوند بعید است طرح ماکت امام قبلا بررسی نشده باشد لذا در ارزیابی این کار باید هم به طراح و هم تایید کننده جایزه ویژه را اهدا کرد.

 2 - اگر کمیته بررسی و تشویق شکل بگیرد داستان آب پاشی یکی دو خیابان تهران با چرخبال برای مقابله با آلودکی هوا نیز قابل بر رسی مجدد است گرچه در زمان این اقدام ،مبتکر و طراح اصلی نخواست نامش فاش شود احتمالا برای اینکه ریا نشود با این همه حیف است که آیندگان طراحان آنرا نشناسند و هزینه ها و نتایج کار را ندانند .

  3- پرداختن خبر 30 /20 سیمابه سوژه هایی مثل ارزانی نرخ بنزین یا برق در کشورمان در مقایسه با کشورهای دیگر بدون محاسبه سایر جنبه ها و نپر داختن به موفع برخی سوژه های خبری و موضوعات روز مثل گرانی ها و پایین آمدن ارزش پول ملی یا بر رسی برخی ارزانی های خفیف پس از گرانی های فوق العاده خبرنگار یا سردبیر این سوژه ها را نیز مستحق جایزه مذکور می سازد .

  4 - ارائه آمار عملکرد برخی از دستگاه ها ی افتصادی و اشاره آنها به افزایش و بهبود آمار کمی بدون ذکر و منظور کردن تورم کشور یا بدون مقایسه  کامل با عملکرد سال های قبل و استاندارد های جهانی ،روابط عمومی این دستگاه ها را نیز  برای دریافت جایزه واجد شرایط می سازد مثلا بارها از افزایش کشفیات قاچاق گفته میشود ولی از تناسب این کشفیات به اصل میزان قاچاق سخنی به میان نمی آید .

   ( انتشار یافته در سایت خبری بازتاب امروز  نیمه بهمن  1390 )