این روزها برخی از مسولان دولتی سخنانی از زبان جاری میکنند که بسیار عجیب است و اگر استنادات خبری آنها در رسانه ها منعکس و منتشر نمی شد ، مخاطب باور نمیکرد که این سخنان را یک دولتمرد مسول زده باشد ، اینکه وسایل ساخت واکسن را یکی از سفیران لا به لای وسایل خانه خود به کشور آورده است . ( نقل سخنان معاون اول رییس جمهور در رسانه های مختلف به تاریخ۲۶ آذرماه ۱۴۰۰ ) و از آن گنگ تر و نامفهوم تر بیانیه است که روابط عمومی وزارت خارجه در مورد سخنان مذکور منتشر کرد . در بیانیه گفته شده که ویدیوی چند ثانیه ای از اظهارات راهبردی معاول اول منتشر شده ، به صورت ناقص و بدون توجه به مقدمه و موخره بیان شده از طرف ایشان بازنشر گردیده است . در ادامه توضیح میده که مباحث مطرح شده در روزهای قبل طی همایش سفرا مطرح شده بود و بنایی به انتشار آنها نبوده!! و متاسفانه در این زمینه دقت لازم صورت نگرفته و بخش هایی تقطیع شده منتشر شده! و . . . . . مباحث مربوط به تحریم های ظالمانه و نکات دیگر هم در ادامه مطرح شده ، بسیار خوب با این توضیحات هیچ روشنگری و اصلاح احتمالی مورد نظر در بیانه صورت نگرفته است ، فقط مطرح شده که مطالب تقطیع شده ، کامل نبوده . . . اگر قرار بیانیه بر رفع ابهام از سخنان معاون اولبود ، لا اقل باید ابهامی را از اذهان می زدود ، چیزی روشن می شد ، نه اینکه با این صغرا ، کبرا کردن بر ابهامات قبلی افزوده شود . واقعا اگر روابط عمومی وزارت خارجه نکته جدیدی ندارد ، چه لزومی دارد که بیانیه بدهد، همان بیانات اولیه به قدری کافی ابهام دارد .
متنی در معرفی کتابی با عنوان انسانم آرزوست در فضای مجازی دیدم که اشاره به کتابی داشت که در مورد تفکرات ، خصایص و کارنامه مبارزاتی مرحوم آیت الله طالقانی تالیف شده است .در شرح مطالب کتاب و ویژگی های شخصیت آقای طالقانی بیش از همه بر تسامح و مدارای ایشان تاکید شده است ، خصوصیتی که این زمان بیش از هر چیزی نیاز حاکمان و سیاستمداران کشور است ، ویژگی هایی که تنها با داشتن آن ها ست که یک کارگزار می تواند با مردمانی از هر قشر و تفکری در جامعه وارد تعامل شود .
کتاب انسانم آرزوست تالیف محمد اسفندیاری است .
برای یافتن مشخصات کتاب جستجو کردم . دیدم چقدر همه از مولوی تا به حال از دیو و دد ملول و انسان آرزویشان بوده و هست .
بعد از اینکه حضرت مولانا جلال الدین بلخی در غزل بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست ، گفت :
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت می نشود جسته ایم ما
گفت آنکه یافت می نشود آنم آرزوست
هزاران تن از فرهیختگان ، اندیشمندان و هنرمندان چراغ به دست ، خسته و ملول از دیوان و ددان زمانه خود به دنبال انسان میگشتند و این جستجو همچنان ادامه دارد . در عصر ما نیز تعدادی از پژوهشگران ، نویسندگان ، هنرمندان ، این موضوع و جستجو را ادامه دادند .
بهاالدین خرمشاهی نویسنده و پژوهشگر معاصر در کتابی به نام ؛ انسانم آرزوست ، به شرح و بررسی چهارصد غزل از بهترین های کلیات شمس تبریزی پرداخته است .
داود فتحعلی بیگی هنرمند تاتر داستانی را به همین نام به رشته تحریر درآورده است . . .
تعدادی از هنرمندان حوزه موسیقی نیز با ابیاتی از غزل مولوی به خلق ترانه پرداخته اند . علیرضا عصاری همچنین شهرام ناظری از جمله خوانندگان غزل معروف مولانا هستند .
انسان های هدفمند ، فرهیخته و تعالی خواه در همه دوران ها همچنان به دنبال انسانیت ، انسان های خود ساخته ، متعالی و به دور از امیال و احوال شیطانی اند ، انسانی که روحش ، روانش ، فکرش ، یادش متعالی باشد و وجودش آرامش بخش دیگران باشد.انشاالله که چنین باشد و چنین باشیم.
واژه ترک فعل جدید نیست، اما مدتی است که پر کاربرد شده و دایره دربرگیری آن فعلا صرفا دولت قبل بوده است . هم صحبت هایی در قوه قضاییه شده و میشود و هم در مجلس موارد متعددی بحث و بررسی و به قوه قضاییه ارسال شده است . در مواردی که در خبرها آمده بود فعلا ترک فعل ها به دولت های یازدهم و دوازدهم بر میگردد . حتما در اذهان عمومی یا بخش قابل توجهی از مردم این سوال مطرح میشود که این عبارت چرا موضوع حقوقی و قضایی تا به حال مطرح نمی شده و چرا به دولت های قبل تر نیز تعمیم داده نمیشود . چرا شامل نهادهای حکومتی و غیر دولتی نشده یا اگر قرار است بشود شامل کدامیک خواهد شد . مثلا قوه قضاییه در موارد متعدد ترک فعل نداشته است، کافی است بسیاری از واگذاری ها ، اعم از زمین های کشاورزی یا غیر آن به افراد یا موسسات و استفاده های غیر ملی با کاربردهای خصوصی با سند رسمی یاواگذاری املاک و اموال مصادره ای به افراد یا موسسات غیر محق در یک بازه زمانی بازبینی و بررسی شوند ، صدا و سیما و بخش های مختلف دولت، بسیاری از نهادهای دیگر حاکمیتی و . . . همه بسیاری ترک فعل دارند که لا اقل میتوان مهمترین هایشان بررسی شود .
طبعا ترک فعل در هر زمانی اگر رسیدگی نشده باشد .دستگاه های نظارتی و مسول نیز می بایست مشمول این بررسی های حقوقی و قضایی بشوند . چگونه دستگاه هایی نفس حضور و فعالیتشان برای نظارت است ولی در وظیفه ذاتی خود ترک فعل کرده یا ترک فعل میکنند .
ایکاش بعضی از این رویه های مغفول مانده به صورت فعال ، همیشگی و برای همه حوزه های حاکمیتی اعمال بشود ، در این صورت شاید بشود دیگر حسرت گذشته را نخورد و به آینده امیدوار شد .