دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

انسانم آرزوست

 متنی در معرفی کتابی با عنوان  انسانم آرزوست  در فضای مجازی دیدم که اشاره به کتابی داشت که در مورد تفکرات ، خصایص و کارنامه مبارزاتی مرحوم آیت الله طالقانی تالیف شده است .در شرح مطالب کتاب و ویژگی های شخصیت آقای طالقانی بیش از همه بر تسامح و مدارای  ایشان تاکید شده است ، خصوصیتی که این زمان بیش از هر چیزی نیاز حاکمان و سیاستمداران کشور است ، ویژگی هایی که تنها با داشتن آن ها ست که یک کارگزار می تواند با مردمانی از هر قشر و تفکری در جامعه وارد تعامل شود .

کتاب انسانم آرزوست تالیف محمد اسفندیاری است .

برای یافتن مشخصات کتاب جستجو کردم . دیدم چقدر همه از مولوی تا به حال  از دیو و دد ملول  و انسان  آرزویشان بوده و هست .

بعد از اینکه حضرت مولانا جلال الدین بلخی  در غزل بنمای رخ که  باغ و گلستانم آرزوست ، گفت :

  دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر 

              کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

 گفتند یافت می نشود جسته ایم ما

           گفت آنکه یافت می نشود آنم آرزوست

  هزاران تن از فرهیختگان ، اندیشمندان و هنرمندان  چراغ به دست ، خسته و ملول از دیوان و ددان زمانه خود به دنبال انسان میگشتند و این جستجو همچنان ادامه دارد . در عصر ما نیز تعدادی از پژوهشگران ، نویسندگان ، هنرمندان ، این موضوع  و جستجو را ادامه دادند .

بهاالدین خرمشاهی  نویسنده و پژوهشگر معاصر در کتابی به نام ؛ انسانم آرزوست ، به شرح و بررسی چهارصد غزل از بهترین های کلیات شمس تبریزی پرداخته است .

داود فتحعلی بیگی هنرمند تاتر داستانی را به همین نام به رشته تحریر درآورده است  . . .

 تعدادی از هنرمندان حوزه موسیقی نیز با ابیاتی از غزل  مولوی به خلق ترانه پرداخته اند . علیرضا عصاری همچنین شهرام ناظری از جمله خوانندگان غزل معروف مولانا هستند .

  انسان های هدفمند ، فرهیخته و تعالی خواه  در همه دوران ها همچنان به دنبال انسانیت  ، انسان های خود ساخته ، متعالی و به دور از امیال و احوال شیطانی اند ، انسانی که روحش ، روانش ، فکرش ، یادش متعالی باشد و  وجودش آرامش بخش دیگران باشد.انشاالله که چنین باشد و چنین باشیم.

نظرات 1 + ارسال نظر
کامران سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1400 ساعت 12:49 ق.ظ

و همگی ارزوی انسانیت داشتن و دارن اما ارزو ماند و خواهد ماند

ظاهرا یافتن انسان و انسانیت که در مولانا به حد اعلا رسیده است ، در سایر شاعران و حکمای ایرانی هم بوده :
عطار هم در غزلیاتش خیلی از انسان میگوید .
کنون از بس شدم عمری ولیکن سر یک مویی از انسان ندیدم
چو راهی بی نهایت می نماید سر و بن یافتن امکان ندیدم
صایب تبریزی :
خوش است بنده که هم خوی صاحبش باشد
کسی که خلق خدایی ندارد انسان نیست
در این زمانه که گرگ حسد فراوان است
حصار عافیتی به زچاه کنعان نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد