در کتاب شازده حمام نوشته دکتر محمد حسین پاپلی یزدی که شامل خاطرات و نوعی نقد اجتماعی توسط نویسنده است به نکات و تعریف های جالبی از گوشه ها و نکاتی از فرهنگ همزیستی مردم این مرز و بوم در گذشته های نه چندان دور برمی خوریم که جالب است . پروفسور پاپلی چون از سنین نوجوانی خاطرات خود را یادداشت کرده است به جامعه شناسی علاقه داشته و نهایتا دکترای جامعه شناسی خود را از دانشگاه سوربن پاریس اخذ کرده است بیان جالبی از خاطرات دوران کودکی ، نوجوانی و جوانی خود در یزد ،مشهد ،تهران و مسافرت در شهرهای مختلف ایران طی سالهای دهه سی چهل و پنجاه دارد . برخی از نوشته ها و تعابیر وی در این زمینه را با استفاده از جلد سوم کتاب منتشره در سال 1391 صرفا باز نویسی میکنم .وی از جمله در بحث سفر تحقیقی دوران دانشجویی به ایلات و طوایف اطراف قوچان و شیروان در سال های 1347 و 1348 می نویسد :
حساب شهرهای مدرن امروزی اروپا با شرایط سنتی آن ها جداست . تا زمان جنگ بین الملل دوم در کمتر شهر اروپایی اقلیت ها با آرامش زندگی میکردند . من که از یزد می آمدم برایم همزیستی ادیان عادی بود . ولی این امر برای برخی دانشجویان که از شهرهایی با مردمان یکدست می آمدند جالب بود . مهم ترین درسی که باید از جامعه سنتی خود بیاموزیم و به آن افتخار کنیم ، همزیستی مسالمت آمیز است . همزیستی آدم هایی با قومیت ها ، ادیان ، مذاهب ، زبان ها ، لباس ها و خوراک های مختلف .این آدم ها همه در یک شهر یک محله و یک کوچه و گاه در یک بند با هم زنئگی می کردند . شهرهای شمال خراسان عالی ترین موزه مردم شناسی اند . عالی ترین نمونه شهرهای همزیستی مسالمت آمیز بوده و هستند . قدر این ارزش ها را بداریم و آن را پاس بداریم و ترویج کنیم .
. . . در این شهرها بخصوص بجنورد ، کرد ، ترک ، فارس ، ترکمن ، شیعه و سنی و کمی بلوچ و تات ، یهودی و ارمنی با هم زندگی می کردند . در کمتر شهر کوچک و سنتی اروپایی چنین مخلوطی از اقوام را می توان یافت .
انقلاب اسلامی در آستانه چهل سالگی قرار دارد و چهل سالگی در ادبیات فارسی و فرهنگ ما سن پختگی است . لذا برای ادامه مسیر آن کمال پختگی را آرزومندم . اما نکته ای که در این نوشته با اغتنام از فرصت و موقعیت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی قابل یادآوری میدانم میزان غیر طبیعی فشارها و مخالفت های بیرونی و مخالفان نسبت به آن از ابتدا تا کنون بوده و همچنان هست .
با وجود بیش از ۱۰۰ شبکه تلویزیونی مخالف در حال حاضر که به زبان فارسی برنامه پخش می کنند عمق و میزان این مخالفت ها و هجمه ها را میتوان درک کرد. برای جمعیت حداکثر حدود صد و بیست میلیون فارسی زبان در جهان وجود بیش صد شبکه تلویزیونی و صدها شبکه رادیویی آنهم در مقابل و مخالف انقلاب قدری غیر طبیعی است . مثل این است که برای چین یک میلیارد و چهارصد میلیونی بیش از دویست شبکه تلویزیونی و هزاران شبکه رادیویی به زبان چینی وجود داشته باشد در صورتی که به هیچ وجه چنین چیزی نیست .با انقلاب و متعاقب آن اعلام سیاست های چین غرب بویژه آمریکا از ابتدا با انقلاب چین مخالف بود و مقابله میکرد ولی هرگز چنین فشار ، هجمه تبلیغاتی و رسانه ای روی آنها نبود و البته رسانه ها نیز به این قدر نبودند . از مردم چین هم چند صد میلیون در خارج از کشور زندگی میکنند و مخالفانی نیز در جمع آنها و هستند .
شاید بتوان دلیل این حجم از فعالیت های تبلیعاتی و رسانه ای را در چند نکته برشمرد:
تا قبل از انقلاب اسلامی ایران متحد و پایگاه غرب بود و غربی ها آشنایی خوبی با ایران داشتند .
میزان حضور ایرانیان بعنوان مهاجر یا برای تحصیل به نسبت از خیلی از کشورهای منطقه بیشتر بود .
موقعیت ژیوپولیتیک ایران همچنین جایگاه کشور بعنوان یکی از منابع مهم انرژی در جهان باعث شده است که غربی ها به راحتی از کنارآن نگذرند .
اعلام شعارها و آرمانهای جهان شمول انقلاب اسلامی و نزدیکی و درک بسیاری از مردمان کشورهای منطقه نیز حساسیت و اهمیت تغییرات را برای غرب بیشر کرده است .
بی تفاوت نبودن ، پیگیر بودن و بعبارتی سیاسی تر بودن مردم ایران نسبت به مردمان بسیاری از کشورهای دیگر باعث شده است تا غربیها احساس کنند باید برای تبلیغ و تاثییر گذاری تدارک وسیع تری ببینند .
خیلی از سیاستمداران به فراموشکاری مردم باور دارند و بر همین اساس هم در صحنه سیاست عمل میکنند . فراموشی به معنای جزییات را در میان مدت دنبال نکردن امری طبیعی است اما موضوعی که گاهی سیاستمداران از آن غافل میشوند قضاوت تاریخ است . انسان ها هرچه باسواد تر با تجربه تر و مردمدارتر باشند علاوه بر خداوند متعال و دغدغه افکار عمومی برای یاد و نام خود و قضاوت تاریخ نیز ارزش و اعتبار زیادی قایل هستند . تاریخ نیز با گدشت زمان بی رحمانه قضاوت میکند بخصوص در این عصر و زمانی که با هزینه کم ، مشارکت مردم و بکارگیری امکانات فضای مجازی همه اجزای افعال سیایون ،گفته ها ،حرکت ها و عملکردها قبل از رسانه های دولتی و رسمی توسط مردم ثبت و ضبط میشود .
برای یبان منظور و نشان دادن این دوگانگی ها و افراط و تفریط ها در صحنه سیاسی کشور تنها به چند نکته اشاره میکنم .
-- طی دو هفته گذشته با وجود اعلام حکم اختلاس ،جریمه و زندان معاون اول دولت دهم ( معاون آقای احمدی نژاد ) به طرز عجیبی امام جمعه موقت تهران ( آیت الله جنتی ) که معمولا نسبت به مسایل سیاسی روزحساسیت دارد و اعلام موضع میکند در این مورد صحبتی نکرد و به دولت قبلی چیزی نگفت ،اما در عوض تذکراتی به دولت فعلی داد .
--صدا وسیما که طی هشت سال مدیریت دولت های نهم و دهم بطور کلی نقد و نقادی را به کناری نهاده بود در ماه های اولیه شکل گیری دولت یازدهم چنان نقد را در دستور کار خود قرار داد که حدود ماه سوم فعالیت دولت آقای روحانی در حالیکه هنوز دولت جدید کامل نشده بود با دعوت از وزیر اقتصاد دولت قبل بیش از یکساعت به او وقت داد تا هرجه میخواهد بگوید و از خود و دولتش دفاع کند. این رویه در ماه های بعد نیز ادامه یافت اما نکته جالب مطلب در این است که طی هشت سال حاکمیت دولت های نهم و دهم حتی یکبار وزیر یا مقام موثری از دولت های هفتم و هشتم( دوره آقای خاتمی ) امکان حضور در برنامه ای برای گفتگو یا پاسخگویی نیافت این روال البته با تغییرات اخیر در مدیریت صدا وسیما اندکی متعادل تر شده است .
در روز نامه های یکی دو روز اخیر آماری از میزان و متوسط تذکرات نمایندگان به وزیران دولت دیدم که نیازی به هیچ توضیحی ندارد. طبق این آمارنمایندگان مجلس از ابتدای فعالیت دولت یازدهم تا پایان دیماه ۱۵۸۸ سوال از وزرای کابینه پرسیده اند. یعنی هر روز ۳سه سوال در حالی که مجموع سوال های نمایندگان طی ادوار مختلف مجلس ۱۵۵۴ سوال بوده است و چون هنوز زمان زیادی از پایان دولت دهم نمی گذرد نوع برخورد آن با مجلس و تسلیم بودن اکثریت مجلس در برابر برخورد ها و فشارهای آن دولت هنوز در اذهان هست .
بی تردید نقل این نکات به معنای دفاع از یک جریان سیاسی نیست دفاع از کیان انقلاب و آرمان های آن است . یادآوری مسولیت نمایندگان و همه کسانی است که خود را نماینده مردم یا سخنگوی آنان میدانند. اگر کسی چنین شعاری میدهد یا چنین جایگاهی برای خود قایل است طبعا نمی بایست در انجام وظیفه ملاحظه این و آن داشته باشد چهارچوب های اصلی ، منافع ملی ، اعتدال و عدالت چندان در قید ملاحظهو مصلحت نمی گنجد.
ای کاش صدا و سیمای ما همواره جستجوگر ، نقدکننده و مدافع منافع مردم و جامعه باشد و رفت و آمد این و آن دولت در مشی آن تاثیر نگذارد .
ای کاش امامان جمعه همواره با تقوا و عدالت همه مسایل جامعه را ببینند و ناصح دولت ها و مدافع مردم باشند فارغ از اینکه چه کسی رفته و چه کسی آمده است .
ای کاش نمایندگان مجلس همیشه و در هرحال نماینده مردم ، مدافع منافع ملی و مصالح جامعه باشند و رفاقت ها یا عداوت های شخصی و جناحی تعیین کننده و رقم زننده مواضع آنها نباشد یا نشود .