در روزهای نزدیک به برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری در کشورقرار داریم و هرچه به روز انتخابات نزدیک میشویم طبعا با شور و حرارت خبری بیشتری در رسانه ها مواحه خواهیم بود. بیش از یک دهه است که پرداختن به حاشیه در رسانه های جمعی و فراگیر نیز به یک رویه برای جلب مخاطب تبدیل شده است . حداقل در کشور ما بنابر منطق فکری ، عقیده و آرمان ها و اخلاق عمومی قبل از این پرداختن به حاشیه در رسانه های رسمی چندان پذیرفته نبود و معمولا حاشیه پردازی ها و حاشیه سازی ها در نشریات به اصطلاح زرد صورت میگرفت ، مشکل اینگونه رسانه ها آنجاست که توجه زیاد به حاشیه بجای اصل یا هو و جنجال آفرینی و بعضا برای خوش نمک شدن ماجرا افزودن چاشنی دروغ یا لا اقل غلو چندان با خلق و خو و رویه گذشته جامعه ما همخوانی ندارد و بی صداقتی در اینگونه رفتارها زود برملا و رسانه ذیربط زود رسوا میشوند و به این ترتیب اعتماد مخاطب و در نتیجه اعتبار خود را از دست میدهند .
معمولا اوج دروغ گویی ها ، تهمت زنی ها و به اصطلاح کوک کردن مضامین منفی برای از میدان به در کردن رقیب در مقطع انتخابات صورت میگیرد .
دقت کردن در تعداد تکذیبیه های خبرگزاریها توسط نهادها و شخصیت های مختلف یا عذرخواهی آنها از روی ناچاری و انتشار تکذیبیه ها طبق قانون و در مدتی مشخص مثلا یک ماه منتهی به روز انتخابات و مقایسه رسانه های مختلف با هم از این بعد تا حد زیادی میتواند رسا یا نا رسا، حرفه ای یا غیر حرفه ای بودن و نارس بودن برخی رسانه ها را ازطریق این مقایسه و بررسی تشخیص داد البته بعنوان یک رویکرد و در یک مقطع خاص
ثبت نام برای انتخابات ریاست جمهوری طی سالهای اخیر فرصت و زمان مناسبی برای دیده شدن در جامعه بوده است ، گرچه در قانون شرایط کاندیدای رییس جمهور شدن با چند تعبیر کلی مثل ایرانی بودن و مدیر و مدبر بسنده شده و ازشرایط عام مثل حداقل و حداکثر سن یا میزان تحصیل خبری نیست . به همین دلیل در نام نویسی برای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بیش از هزار و ششصد نفر ثبت نام کردند . با این وجود مرور بر تعداد تایید شدگان در همه دوره های انتخابات و مراتب شخصیتی و عملکردی آنها ، بخوبی شرایط و حداقل ها را برای دیگران نشان میدهد .
در هیچکدام از دوره ها فرد تایید شده ای با سابقه کمتر از نمایندگی مجلس ، عضویت شورای انقلاب ، شورای نگهبان ، وزارت ، شهرداری تهران یا مبارز سیاسی دوران انقلاب دیده نمیشود. با این وجود و با اینکه همه ثبت نام کنندگان شیوه و روال معمول و رویه تاریخی شورای نگهبان در تایید کاندیداها را میدانند بازهم بویژه آنهایی که رنج سفر از راه های دور نیز تحمل میکنند با زحمت خود را به تهران ، خیابان فاطمی و ساختمان وزارت کشور رسانند و ثبت نام کردند . از این میان جالبتر افرادی هستند که میگویند ما میدانیم هیچ شانسی برای تایید شدن و سپس رای آوردن نداریم با این همه ترجیح دادیم بیاییم و ثبت نام کنیم و حداقل یکبار دیده شویم ، صرف نظر از برخی شوخی ها و استفاده از فرصت برای طرح خود یا آرمانها و افکار توسط عده معدودی که آنهم منظور دیده شدن در آن نهفته است بقیه نیز عملا و علنا اظهار میدارند که برای دیده شدن آمده ایم ، انصافا با وجود امکانات فضای مجازی و تعدد رسانه ها در کشور، هر دوره ثبت نام کنندگان از فرصت و امکان بیشتری از دوره قبل برای دیده شدن بهره بردند ، شاید برای همین هم بر تعدادشان افزوده شده است .
البته به دلیل هجوم بی مورد و تا حدی موهون برای ثبت نام و در نتجه خدشه دار شدن جایگاه ریاست جمهوری قطعا شورای نگهبان و دیگر نهادهای مسول برای دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری تعریف و چهارچوبهایی را اعلام خواهند کرد و تعداد داوطلبان در حد مقبولی تنظیم خواهد شد ولی بحث و نکته اصلی مورد نظر همچنان پا برجاست و انهم اهمیت و خواست دیده شدن برای بسیاری از افراد جامعه در همه اقشار ،اعم از فقیر و غنی ،نام آشنا و ناشناس ، تحصیلکرده یا بیسواد است که باید فکری اساسی برای آن بشود و رسانه ها بویژه صدا وسیما برای آن برنامه ریزی کنند .
فرصتی دست داد تا در روزهای اول سالجاری از طریق مرز خجند در تاجیکستان سفری به سمرقند و بخارا داشته باشم . با اینکه سفر کوتاه و فشرده بود ،رفتن به این دو شهر همچنین تاشکند پایتخت ازبکستان برایم جالب و متفاوت بود . با عنایت به وجود اماکن تاریخی ، مشترکات فرهنگی و نیز رواج زبان فارسی تاجیکی در شهرهای سمرقند و بخارا ، دیدار از این دو شهر بسیار برای ما ایرانیان مطلوب ،دلچسب و با حسی نزدیک به وطنمان ایران است .
برایم عجیب بود که در طول چهار، پنج روز حضور و طی بازدید از مکان ها و مناطق تاریخی ، فرهنگی ازبکستان صرفا به یک گروه سه نفره ایرانی برخوردم، طبعا تعداد گردشگر ایرانی بیشتر از این چند نفر بوده ولی کمی حضور ایرانیان کاملا محسوس بود. در صورتیکه آمار نشان میدهد که ده ها هزار نفر از ایرانیان در همین روزها به مناطق مختلف ترکیه ، گرجستان و ارمنستان سفر کرده اند . بدیهی است انتخاب محل سفر و گردشگری یک امر اختیاری است ولی بنظر میرسد که همت و همیت لازم در تبلیغ سفر ایرانیان به شهرهای سمرقند و بخارا از جانب کشور ازبکستان و نیز تورهای مسافرتی ایرانی وجود ندارد . گرچه میدانیم که تا قبل از این برخی سخت گیرها در گرفتن ویزا وجود داشته و انگیزه کافی برای تورهای گردشگری فراهم نبوده است ، بنظر میرسد که طی ماه های گذشته و با تغییرات داخلی که در رهبری کشور ازبکستان صورت گرفته است ، برخی سیاست های اصلاحی و تسهیل در روابط با دیگر کشورها نیز دنبال میشود ، از جمله روابط بسیار سرد و نه چندان دوستانه ازبکستان با کشور تاجیکستان طی ماه های گذشته قدری بهبود یافته و به سمت گرمی و توسعه پیش رفته است ، در گذشته عبور از مرز تاجیکستان و ورود به ازبکستان سخت بود و تقریبا مقرون به صرفه نبود، البته سخت گیری و مخالفت از جانب ازبک ها بود، اما اینک رفت و امدهای زمینی ازطریق دو منطقه مرزی و نیز هفته ای یک پرواز شروع شده است .
شباهت های فرهنگی ، تاریخی و حس خوب و دوستی مردمان عمدتا تاجیک شهرهای سمرقند و بخارا ، دیدار از این شهرها را برای ما ایرانی ها بیادماندنی تر میکند .