از اشکالات نظام سیاسی ما این است که اگر کسی حتی با رای مردم ، قوی یا ضعیف به مدیریتی برسد، تا پایان زمان ریاست خود فکر میکند ، در هر حوزه و به هر مناسبت ، هر حرفی که بزند ، آن حرف حرف مردم ، تخصصی و حلال مشکلات آن هاست . لذا هر روز شاهد نطق های متنوع در مورد همه ابعاد و جنبه های سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی حیات وزندگی مردم جامعه خودمان توسط سخنرانان هستیم .
نماینده محترم مجلس که تا چند ماه پیش در کار و مسولیتی بوده ، هیچگاه راجع به مسایل امنیت ملی ، روابط بین الملل تحصیل ، مطالعه و بررسی نکرده و پیشینه ای نداشته است ،بنا به برداشت شخصی خود ، چند مدت یکبار سخنرانی میکند یا هفته ای یک نظر خاص در تویتر تویت میکند، بدون اینکه راه حلی کاربردی ارایه دهد ، بعضا حتی این گفته سو، برداشت ها و مشکلاتی را برای کشور ایجاد میکند . نمایندگان محترم شنیده اند که آزادند در امور مختلف کشور اظهار نظر کنند ولی ظاهرا برخی از آنها دقت ندارند که در عین حال باید صحبتشان ، متین ، سنجیده ، از روی اطلاع کامل ،تخصصی و با توجه به منافع ملی باشد ، صرف گفتن ، یا صرف انتقاد کردن یا با ارایه راه کارهای نسنجیده مشکلی از مشکلات موجود حل و رفع نمیشود . بعضا احساس میشود که بسیاری از مسولان از جمله نمایندگان صرفا برای نشان دادن حضور خود در صحنه و بدون بررسی عمیق، نظری را اعلام میکنند تا دوستان ، موکلین و سایر مرتبطین آن افراد شاهد حضور فعال آنان به هر شکل و دلیل باشند .
بنظر میرسد ، در کنار برخی از مشکلات مدیریتی که در کشور وجود دارد ، به روز نبودن ، عمیق نبودن و شناخت نداشتن نسبت به منافع مللی و بین المللی معظل مشترک بسیاری از مدیران و نمایندگان کشور است و تنها راه حل عملی برای پخته تر شدن دیدگاه ها ، برقراری آموزش های اجباری برای مدیران و نمایندگان قبل آغاز کار و مسولیت آنهاست .
خیلی از خواص و امتیازات رسانه ها ی گروهی نزدیک و شبیه هم هستند ،ولی رسانه های پر قدرت تر ، فراگیر و برخوردار از امکانات و امتیازات بیشتر ، سریع تر و وسیع تر بر مخاطبان خود تاثیر میگذارند و آنان را نسبت به پیام های ارسالی که مدیریت آنهارا بر عهده دارند ،مجاب و اقناع میکنند ، در عوض ، در صورت دقیق ، درست ، علمی و به ویژه صادقانه عمل نکردن رسانه ، بی اعتمادی نسبت به این گونه رسانه ها نیز خیلی سریعتر و وسیع تر و در نتیجه سیر بی اعتباری آن هم نزد همگان زودتر اتفاق میافتد . اعتبار رسانه مثل آبروی افراد است که به قول مردم قطره ، قطره و ذره ، ذره جمع میشود و با یک افتضاح، ادعای دروغ و غیر مستند و در یک فرایند تلخ فرو میریزد ، بنحوی که حفاظت و حراست از اعتبار رسانه ها، همانندحفظ آبروی اشخاص در هر شرایطی ضروری و یک اصل مهم است .
بدون تردید تلویزیون بدلیل برخورداری از تقریبا همه امکانات و توانایی های رسانه ای، صدا، کلام ، تصویر، رنگ ، حرکت ، موسیقی ،ارتباط مستقیم ، تلفیق چند شکل پیام با هم ،به نحو گسترده ای میتواند توجه و حواس مخاطبان را به خود معطوف سازد . اما چگونه و درچه فرایندی ممکن است یک تلویزیون ، موقعیتش را نزد مخاطب ، اعتبارش را نزد بیننده و اعتماد مخاطب را نسبت به خود از دست بدهد.؟ ، در این مسیر چندان تفاوتی بین سیمای ما یا تلویزیون دیگرکشور ها وجود ندارد .؟ شاید محتوای پیام ها ، جغرافیا و گستره پیام هابا هم فرق کنند ولی امروزه شیوه های نوین و پیچیده پیام رسانی ، در سرتاسر جهان مورد توجه و کاربرد رسانه هاست . اما سیرقهقرایی شبکه های تلویزیونی چگونه اتفاق میافتد .؟
- وقتی شبکه تلویزیونی دیگران را بخوبی و با آزادی تمام نقد کند، اما خود نقد نشود و زمینه برای نقد شدن هم فراهم نکند .
-- وقتی سیمای یک کشور ، ایالت یا استان ، در ترکیب بندی و تنظیم برنامه های خود ، برخی طیف ها ، برخی قشرها و برخی نیازها را عامدا ازقلم بیاندازد و اصولا آنها را نبیند .
-- سلیقه های خاصی را مد نظر قرار دهند و تمامی پتانسیل تبلیغی خودرا برای حمایت از آن آنها به کارگیرند و در مقابل نسبت به سایرسلیقه ها و دیدگاه های موجود در جامعه که برای خود طرفداران و هواخواهانی دارند ، بی اعتنا شوند .
-- زمانی که رفتار و اندشه دیگران را بدون حضور آن ها یا نماینده فکری شان نقد و بررسی کنند و هیچگاه اجازه طرح و اعلام نظر تصحیحی و تکمیلی به نقد شونده ندهند ،
-- کوچکترین نقد و مخالفت با خود و عوامل خود را برنتابند ، و با فرصت طلبی از امکانی که در دست دارند از در اختیار گذاردن عنان رسانه در دست دوستان و همفکران ، کوتاهی نکنند به حدی که بعضی رقبای کم ظرفیت را برای پاسخ دهی به سمت دشمن رهنون شوند.
-- چهره یا چهره هایی که از مقبولیت نسبی در جامعه برخوردار نیستند بجای معتمدین عام ، مورد توجه مستمر قرار دهند .
--تلویزیون هایی که در گذر ایام بر حذف بخش هایی از تاریخ یا چهره هایی که خوددوستشان ندارند، اصرار ورزند ، حتی در قرایت گذشته های نه چندان دور و وقایع مهم نیز بخش هایی و کسانی را از روایت خود به هر دلیل حذف کنند، برای اهل تحقیق و بررسی ، منابع و مواخذ صاحب صلاحیتی برای استناد در نقل روایات مختلف نخواهند بود ونه تنها هیچگاه مرجعیت علمی نمی یابند، بلکه بعنوان رسانه های جهت دار، با سمت و سوی خاص شناخته و معرفی میشوند ، مردم کوچه بازار هم که چندان درقید تعقیب علمی قضایا نیستند همینکه روایت آشنایی را ناقص یا تحریف شده ببینند ، با کمال تاسف ناخواسته و شاید بعضا نا دانسته روایات تلویزیون های مغرضی که با سرمایه دشمن موجودیت یافته اندمورد توجه و استناد و طبعا اعتماد قرار میدهند .
-- تلویزیون هایی که مدیریت کلان آن ها نتوانند از پس هدایت ، حمایت وجلب رضایت کارکنان و عوامل مستقیم و درصحنه خود برآیند، طبعا و قطعا نخواهد توانست ، در انتقال و مدیریت پیام در جامعه که از اهداف اصلی آنهاست موفق باشند .
-- همچنین تلویزیون ها و دیگر رسانه های جمعی که رسانه ها و امکانات موازی و رقبای تاثیر گذار خود را نادیده میگیرند و تحت هر شرایطی صرف انعکاس یک پیام ، تولید و پخش یک قیلم یا سریال و قرایت یک بیانیه یا نشر یک پیام و پخش یک سخنرانی را در محاسبه خود ، انجام وظیفه و تحول دهنده ذهن و فکر مخاطب و اقناع او میدانند ، در واقع شناخت صحیح و درک درستی از جایگاه خود ، اهمیت رسانه و وضعیت ارتباطات جهانی ندارند .
رسانه های امروز جهان بنابر تفکر و اندیشه صاحبان رسانه از هر حربه و امکان متناسبی برای تاثیرگذاری بر مخاطبان خود، ایجاد تردید در ذهن مخالفان و خلع سلاح منتقدان بهره میبرند. لازم است رسانه های ما نیز بنابر اهداف ، توانایی ها و جایگاه فکری ، ارزشی و هویتی خود ضمن پرهیز از هرگونه تحریف ، نشر خرافات و هر گونه تفکر غیر اصیل ، غیر بومی و غیر عقلانی از توانمندی ها ، ایده های سازنده و مشارکت و همراهی همه آنهایی که برای ایران و ایرانی ، ارزش های ایرانی و اسلامی و آبرو و رفاه مردم این مرز و بوم اهمیت و اصالت قایلند، بهره بگیرند تا در این ماراتن نفس گیر و غیر متوازن عصرارتباطات ، اطلاعات و دیجیتال نقش و جایگاه خود را از دست ندهند .