دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

گزارش برخط سیما از فعالیت های جاری دولت

 چند روزی است که شبکه خبر و احیانا بعضی شبکه های دیگر تصاویری از طرح های نیمه تمام در حال پیگری و اقدام در شهرهای مختلف را با درصد پیشرفت کار به نمایش میگذارند .

 نمایش کارهای نیمه تمام در حال پیگیری سوژه خبری خوبی است ،لا اقل به اینصورت که سوژه تصویری  مورد نظر ،در زمان طولانی  بطور ثابت در گوشه قاب تلویزیون به نمایش درآید سابقه ندارد.( فارغ از اینکه  چه تاثیری  میتواند داشته باشد .) اما لازم است اگرقرار است گزارشی به مردم ارایه شود ، گزارش کامل و همه جانبه باشد ، این طبیعی است که سهم یک فعالیت عمرانی تاثیرگذار در منطقه ای از کشور  بیش از یک خبر اتمام و بهره برداری است ،لذا به اصل موضوع نقدی وارد نمیکنیم ،اما برای ارایه شفاف گزارش باید همه جوانب کار دیده و ارایه شود ، مواردی از قبیل اینکه طرح از کی شروع شده ، طی دوسال دولت سیزدهم چه پیشرفتی داشته است و چه زمانی قرار است تمام شود . یکی از طرح های معرفی شده  مورد اشاره سد خرمرود است  سدی مابین شهر تویسرکان و شهر همدان ، ذیل تصور نوشته شده بود با ۷۰ درصد پیشرفت ، مورد دیگر تصویر بیمارستان ۹۶ تختخوابی در شهرستان بافق یزد بود که ذیل تصویر پیشرفت بیش از ۹۰ درصد زیر نویس شده بود . جالب این بود که برای هر دو تصویر که ساعت ها بخشی از تصویر صحفه نمایش تلویزیون را به خود اختصاص داده بودند ، هیچگونه تحرکی ، فعل و انفعالی ، رفت و آمد یا ساخت و سازی دیده نمی شد ، شاید دقایق مختلفی که تصاویر را مشاهده کرده ام این چنین بوده و در سایر اوقات تحرک و پویایی دیده می شده ، آخر تصویر چند  ماشین سنگین در دل جاده ای بی نشان ، ایستاده و غالبا غیر متحرک چه نیازی به نصب دوربین و ابزار ارسال فیلم و تصویر زنده دارد ، یا بیمارستانی که هر ده دقیقه یا بیشتر تصویر فردی در حال عبور از کنار آن نشان داده میشود ، میخواهد چه مطلبی را به بیننده منعکس و اطلاع رسانی کند .؟!

 گاهی یک سوژه خوب به دلیل ناپختگی در تهیه و پخش تبدیل به ضد تبلیغ میشود ،لا اقل در موردی که نمایش داده شد زحمت تیم های اعزامی ارسال و پخش تصویر زنده  لازم نبود . طبعا اگر از مراحل کار ، جنب و جوش واقعی ، کارهای انجام شده، درصد پیشرفت کار  و زمان بندی اتمام پروژه عمرانی گزارش تهیه می شد ،بررسی جامع تر،هزینه ها کمتر ،  ، در نتیجه محصول کار مستند و تاثیر گذار تر ارایه میشد.

پایان جام جم

 شبکه جهانی جام جم که ۲۶ سال پیش بنابر نیاز بخش عظیمی از مخاطبان ایرانی خارج از کشور همچنین بسیاری از فارسی زبانان آنسوی مرزها به همت جمعی از کارشناسان و مدیران وقت صدا و سیما و با حمایت و مدیریت آقای دکتر علی لاریجانی در تاریخ ۲۶ آذرماه سال ۱۳۷۶ ، فاز اول آن در قالب کانال اروپا راه اندازی شده بود به تصمیم مدیریت فعلی صدا و سیما و در چهارچوب سیاست تحولی ! تعطیل یا کاملا محدود میشود . معاون سیما طی حکمی به مدیر فعلی شبکه جام جم به او حکم کرده است که  کار انتقال شبکه را از بستر پخش ماهواره به اینترنت منتقل کند .

--- یکی از دلایلی که لا اقل در رسانه ها برای اقدام مذکور برشمرده شد، موضوع کم مخاطب بودن شبکه  بود . مدیریت فعلی در کلان سازمان تا اینجای کار ، به تعطیلی بعضی فعالیت ها، قطع همکاری و اخراج تعدادی  از مجریان و برنامه سازان که غالبا نسبت به سایرین از مطلوبیت کاری بیشتری برخوردار بوده اند اکتفا کرده است ،غافل از اینکه برای رسانه در حال فعالیت چاره ای جز مدیریت بهینه جاری  همزمان برنامه ریزی کارشناسی برای وضع مطلوب نیست . مخاطبی که طی سالیان دراز به ارتباط و استفاده یک رسانه انس گرفته  را نمیشود با انقطاع یک روند ۲۶ ساله و سپس  جایگزین کردن ظرفیتی محدودو متفاوت و در بستری دیگر، حفظ کرد.

-- قطعا شبکه جام جم طی سالهای اخیر با تحولاتی که در امر رسانه شده ،نوع مدیریت کلان سازمان و کم توجهی به مقوله ایرانیان خارج ازکشور ، همچنین اعتراضات و مخالفت هایی که در محیط خارج شده  با تغییر و ریزش مخاطب روبرو بوده است ، همانگونه که بنابر اعلام مدیریت فعلی صدا و سیما ، شبکه های داخلی نیزبه لحاظ میزان مخاطب نسبت به گذشته  در وضع مطلوبی نیستند و مدت هاست که بنابر دلایل متعدد، مرجعیت بالای خود را از دست داده است ، براساس همین منطق و استدلال ،  شبکه های متعدد و موازی داخلی نیز می بایست مشمول تعدیل شوند ،بنابراین به راحتی میتوان نیمی از شبکه های سراسری را تعطیل و از هزینه های موازی صرفه جویی کرد .

-- - سیاست چابک سازی در صدا و سیما اگر درست پیاده شود قطعا امری مطلوب است ، مشروط بر اینکه بررسی ها کامل باشد ، شناخت لازم وجود داشته باشد و متعاقب آن تصمیم درستی اتخاذ شده باشد ، اما آنچه که در فرآیند تصمیم گیری فعلی ،در وهله اول به نظر میآید کم اطلاعی  مدیریت  های جدید سازمان از مسیر طی شده است،بی اطلاعی یا کم اطلاعی از توفیقات فراوان گذشته شبکه ، طبع و نیازهای متفاوت  مخاطبان خارج از کشور نسبت به داخل و انتظاراتی که ایرانیان از شبکه تعریف شده برای خودشان دارند .

-- متاسفانه طی سال های گذشته همه عوامل  درونی و بیرونی  دست به دست هم داده تا نوعی کم اهمیتی و بی توجهی نسبت به شبکه جهان جام جم اتفاق بیافتد و متعاقب آن به جای چاره جویی ، تقویت مدیریت ها،تغییر و تصحیح خط مشی ها افزایش پشتیبانی ها و حمایت ها،  سیاست تغییر و محدود سازی جایگزین شود .

-- با کمال تاسف طی سالهای اخیر نوعی کم توجهی به کل مقوله  ایرانیان مقیم خارج از کشور درابعاد گوناگون اتفاق افتاده است ، تشکل و نهادی رسمی برای این منظور وجود ندارد ، شاید نام اداره ای در وزارت خارجه یاسازمانی دیگر  به میان آید ولی حقیقتا آنچنان که شایسته بوده و لازم است متاسفانه نه در دولت قبل و نه در دولت حاضر توجه جدی و ساز و کار لازم برای این منظور دیده نشده و همچنان وجود ندارد ، تصمیماتی چون تعطیلی یا محدود سازی شبکه جام جم نیز در همین راستا قرار دارد.


مدیران جناحی یا مجریان ناآگاه

 چند روز پیش  یکی از وزیران دولت  کانادا در مورد سفر آقای قاضی زاده هاشمی به آن کشور اظهار نظر تندی کرد ، مبنی بر اینکه به دلیل نقض حقوق بشر در ایران  ، کانادا اقامت موقت آقای قاضی زاده را لغو کرده است ، این در حالی بود که بنابر توضیحات آقای هاشمی وی یک هفته قبل از اظهار نظر مقام کانادایی از سفر به آن کشور برگشته است ، قاضی زاده هاشمی افزوده بود که به دلیل داشتن فوق تخصص چشم پزشکی ، در بسیاری از نشست ها و کنفرانس های بین المللی پزشکی دعوت میشود و معمولا به همین منظور به کشورهای مختلف سفر میکند ، آقای قاضی زاده هاشمی در  توضیحات خود تاکید کرده است که هیچکدام از اعضای خانواده اش اعم از فرزندان و نوه هایش  در خارج از ایران نیستند . موضوع وقتی مورد توجه وسیع جامعه به ویژه کارشناسان رسانه و کاربران فراوان فضای مجازی قرار گرفت که مجری کم تجربه و نا آشنای سیما در برنامه بامدادی با تعابیری تند و توهین های آشکار ، روی مخالفان و منتقدان و هتاکان را  سفید کرد ، تعابیری که کمتر در یک رسانه زرد برای رقیبان و مخالفان مطرح میشود . این گفته ها واکنش گسترده ای بسیاری منتقدان ، صاحبان اندیشه و فعالان فضای مجازی را در پی داشت .  آقای قاضی زاده نیز جمله جالبی گفت که :من باید از مقام کانادایی شکایت کنم یا از صدا و سیمای کشورم. ؟!

 پس از دو سه روز  تاخیرآقای پیمان جبلی ریاست صدا و سیما از بابت گفته های مجری سیما عذرخواهی کرد .

 نکته اصلی بحث من این است که چه زمینه ها و فضایی در صدا و سیما حاکم است که یک مجری غیر معروف به خود اجازه میدهد تا نسبت به یک پزشک فوق تحصص و سرشناس در عرصه جهانی ، وزیر اسبق و در مجموع خوشنام اینگونه نظر بدهد و توهین کند .؟

-- چرا اینگونه مجریان  آموزش نمی بینند ، از مسایل جاری جامعه ، نیاز ها و  حساسیت های مردم بی اطلاع هستند ، شناختی از  شخصیت های سرشناس جامعه به ویژه حوزه های تخصصی ندارند و از همه محترم خودرا در بی احترامی و هتاکی به دیگران مجاز میدانند .؟

-- ناظر پخش ، سردبیر برنامه ، مدیر برنامه و مدیر شبکه ، تمامی سلسله مراتب برنامه چرا واکنشی  را که بعدا رییس صدا و سیما نشان داد ، به عنوان مسول مستقیم و موظف بلافاصله انجام ندادند .؟

 آیا نوع برخورد پیش آمده میتواند نشان دهنده فضای حاکم بر مجموعه مدیریت سازمان صدا و سیما باشد ، فضایی که اجازه میدهد تا  به افرادی که به زعم مدیران  و به تبع آن مجریان و سردبیران ، شخصیت هایی  کمی تا قسمتی غیر خودی محسوب میشوند با دست باز برخورد و در صورت تشخیص  توهین کنند .؟