در حالی که عده ای از تندروان داخلی به اصطلاح صبر انقلابی شان به سر رسیده بود و شروع به متهم کردن دیگران به ویژه رقبای خود کرده بودند و گروه هایی در برخی کشورهای عربی منطقه در فضای مجازی شروع به تولید محتوای هجو و زخم زبان به رزمندگان جبهه مقاومت کرده بودند، همان کشورهایی که در طول جنگ غزه و سرکوب شدید شبانه روزی مردم مظلوم و زجر کشیده نوارغزه توسط نیروهای رژیم صهیونیستی ، پشت صحنه مشغول بده بستان و برنامه ریزی برای آشکار کردن روابط پشت پرده طولانی روابط دو جانبه با اسراییل غاصب بودند . نیروهای نظامی مصمم و آماده ایران در شامگاه سه شنبه ۱۰ مهرماه ۱۴۰۳ پاسخ سنگین موشکی خود را تحت عنوان وعده صادق دو۲ به سرزمین های اشغالی فلسطین روانه ساخنتد ، در همان ساعات شبکه های متعددی از کشورهای اروپایی و عربی در حال بحث کارشناسی در مورد دلایل عدم پاسخگویی ایران به ترور شهید هنیه در خاک خود و نیز حملات بی قاعده و غیر انسانی به سران حزب الله و ترور تعدادی از آنان به ویژه سید حسن نصرالله دبیر کل و البته کشتار صدها انسان مظلوم و آوارگی ده ها هزار نفر از مردم عادی جامعه بودند . در میان همین بحث و بررسی ها با پاسخ موشکی ایران همه تحلیل ها ، رجز خوانی ها ، حرف و حدیث ها ، رنگ باختند و جهت بحث ها تغییر اساسی کرد . تبلیغات منفی و یک جانبه شبکه های مختلف خارجی به ویژه مخالفان منطقه ای به گفته برخی خبرنگاران ،حجم تبلیغات طرف مقابل به حدی بوده است که حتی تعدادی ازمردمان آواره و زخم خورده و شهید داده در لبنان و فلسطین را نیز به شک انداخته بود که مبادا ایران وضعیت آنان را نادیده گرفته باشد .
امیدواریم قدرت های اصلی حامی و نگه دارنده رژیم صهیونیستی ، به ویژه آمریکا با درک منافع هم پیمان های خود از شرارت بیشتر دولت غاصب فلسطین جلوگیری کند .
لازم به توضیح نیست که تعدادی از کشورهای عربی منطققه باطنا منتظر شکست محور مقاومت و تضعیف ایران هستند و برای این منظور تلاش های زیادی کرده و همچنان مشغولند ، غافل از اینکه بهای سنگین وابستگی و دوشیده شدن توسط قدرت های خارج از منطقه بسیار حقارت آمیزتر از تحمل قدرتی مستقل با ریشه های عمیق تاریخ در کنار خود است .
با نگاهی بر فضای عمومی رسانه های کشور ، اعم از رسمی ، حاکمیتی ، دولتی ، مستقل و فضای مجازی و قدری عمیق تر شدن به محتواها و موضوعات مطرح ، گفتگوها ، مناظره ها ، مقاله ها ، نقد ها و اعلام نظرها . . یک نکته کاملا بارز دیده میشود و آن سهم خواهی و زیاده طلبی افرادی است که کمترین نقش در حرکت درست و بیشترین مشارکت در تخریب مسیر اصلاح کشور داشته و دارند . معمولا افراد تند رو ، خود بزرگ بین و خود حق پندار کسانی هستند که بیش از همه از شرایط نامطلوب جامعه بهره می برند . در مقابل تحریم های شدید موجود ، کاسبان تحریم وجود دارند که رسما و علنا در مجالس و محافل مختلف با بهانه های مختلف و بطور غیر مستثیم از تداوم وجضع موجود و در نتیجه ادامه تحریم ها حمایت می کنند و خودشان یا هم فکرانشان از تحریم ها سود می برند ، ناگفته پیداست که مردم کوچه و بازار و اقشار ضعیف تحت فشار جامعه ، اصولا نه رسانه ای برای بیان نظر دارند و نه از بسیاری از مسایل مطلع هستند .
در قضیه فیلترینگ برخی هدف های اخلاقی ، تربیتی و نیز امنیتی را دلیل اصلی همراهی خود اعلام میکنند ، اصل موضوع نگرانی بهره برداری قدرتمندان ، سرمایه گذاران و صاحبان پیام رسانها و توجه نداشتن رسانه های بیگانه به مسایل فرهنگی ، اخلاقی و امنیتی بومی و ملی ما درست است ، اما مگر در وضعیت فعلی با وجود فیلتر شدن همه پیام رسان های خارجی ، کاربران داخلی بیشترین درصد بهره برداری از همان پیام رسان های فیلتر شده ندارند ، تنها می ماند ،پول کلان چند هزار میلیاردی که مردم ما صرف خرید فیلترشکن ها می کنند . در نتیجه این وضعیت مشخص است که دولت و ملت طرف بازنده و فیلترشکن فروش ها کاسبان پر دارمد و بی دغدغه این ماجرا هستند .
در نظر سنجی که اخیرا ایسپا ( مرکز افکار سنجی دانشجویان ) وابسته به جهاد دانشگاهی انجام داده است ۸۲ درصد از ایرانیان در شهریور ماه سال جاری حد اقل از یکی از پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی فیلتر شده خارجی استفاده کرده اند. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
با این حساب عملا فیلتری در کار نیست ، آنچه هست ، هزینه سنگینی است که از دست مردم میرود و نیز اعصاب خوردی است که نصیب مردم میشود .!!
همراهی نکردن و مخالفت صدا و سیما با رئیس جمهور و دولت به زعم خود غیر همسو طی سالیان گذشته ،رفته رفته به یک سنت تبدیل شده و در این مسیر تفاوت چندانی بین رییس فعلی صدا و سیما با رییسان قبلی وجود ندارد ، البته حافظه کوتاه مدت مخاطبان شهادت میدهد که تلویزیون در عصردولت های همسو به لحاظ تفکرات سیاسی ، نه تنها همراه بوده بلکه از حد اقل نقدها یا انعکاس مشکلات نیز طفره میرفته و فراتر از این بیش از حد لازم به توضیح مشلات و موانع و توجیه ضعف های مدیریتی می پرداخته است . با این همه هیچکدام از دولت های وقت شعار اصلی و محوری خود را وفاق و انسجام ملی قرار نداده بودند و بصورت مکرر برآن شاره و تاکید نکرده بودند .