چند تن از مدعیان مبارزه برای ملت ،با کمال وقاحت به ملت بزرگ ایران به ویژه خانواده های شهدای مظلوم جنایت خونبار ترور در کرمان جسارت کردند که این هتک حرمت با واکنش منفی گسترده قشرهای مختلف مواجه شد . عجیب است که این افراد خود بزرگ بین تمام تبلیغات خود را حرکت در مسیر بهبود بخشیدن و طبق گفته و مدعای خود رهایی مردم از استبداد و سوق دادن آنان به سمت توسعه ، آزادی و رفاه همگانی قرار داده اند .
عجیب است که این دسته از افراد مدعی با مواضع اخیر خود علاوه بر همدردی نکردن با مردمان آسیب دیده و داغدیده ، نشان دادند که بر خلاف ژست های دروغین مردمداری کاملا در خط و مسیر خوشایند رژیم اسراییل حرکت میکنند . این عده این قدر شعور و فهم سیاسی ندارند که لا اقل در روزی که مردم مواجه با مصبیت بزرگ شهادت و از دست دادن عزیزان و جگرگوشگان خود هستند ، نمک به زخم های عزاداران نریزند و اندکی در نفرت پراکنی حوصله کنند . اینکه حتی به درستی فردی یا جریانی نسبت به دولت یا حکومت نقد داشته باشد و نقد و مخالفت خود را بیان کند امری پذیرفتنی است . قطعا دولت و کلیه مسولان و برنامه ریزان برگزاری مراسم سالگرد شهادت سردارقاسم سلیمانی در برقراری و حفظ امنیت شرکت کنندگان وظیف و مسولیت دارند . اما نقد و مخالفت هم آدابی دارد . اینکه فردی ، گروهی ، مجموعه ای خود را سیاسی و مبارز و روشن فکر بداند ولی حرکاتش موید و موافق رفتار داعش باشد یا اقدامات سبعانه داعش و امثال آنانرا به هرشکل تایید کنند نتیجه کارشان همان است به عبارتی در یک جبهه قرار میگیرد .الزامان نباید قیافه و ابزار و شعارشان همانند داعش باشد .
حادثه تروریستی اخیر در کرمان علاوه برمحافل سیاسی ، اجتماعی داخل ایران مورد توجه و محکومیت بسیاری از کشورها ، شخصیت های بین المللی و جریانات فکری فرهنگی و سیاسیون مستقل قرار گرفت . در میان موج ابراز انزجار و محکومیت حادثه مذکور و دلداری و همراهی با آسیب دیدگان ، مجروهان و خانواده های مصبیت دیده . همدردی و هم نوایی و همدلی یکی از سیاست مداران و روزنامه نگاران تاجیکستانی نظرم را جلب کرد داداجان عطالله روزنامه نگارو سیاستمدار تاجیکستانی ضمن یادآوری بزرگی حادثه تروریستی در کرمان، تاکید میکند ، سال هاست که امریک و اسراییل ایران را تهدید میکنند مخصوصا بعد ازجنگ با فلسطین ، آنان آرزو میکنند که ایران در نقشه جهان نباشد. نویسنده تاجیک در بیانیه خود می افزاید که :
اگر ایران نباشد ، دنیا انگشتری بی نگین است .
اگر دنیا روشن است ، این روشنی از نور و فروغ و چراغ ایران است .
بس کسان و ناکسان در دنیا هستند که با حسادت به آزادگان و فرزانگان این مملکت می نگرند .
هیچ کشوری در دنیا نیست که مثل ایران بدخواه داشته باشد . ترور در کرمان حمله شغالان به قرارگاه شیران است . . . .
حال و هوای مردم در حوزه های مختلف اندیشه ای ، سیاسی ، اجتماعی ، نوع بحث و نقدها در محافل فکری ، نحوه برخورد سرد مردم در معادلات اقتصادی ، نافذ نبودن کلام و وعده مسولین و دولت مردان ، آمارها و نظر سنجی ها همه نشانگر بی اعتمادی گسترده جامعه به دولت و حاکمیت است .
تنها راه برون رفت از این وضعیت و چاره برای بازسازی اعتماد به مدیریت جامعه تنها اقدامات شفاف ، استنادات روشن و البته حس و لمس مستقیم نتایج قول و قرار هاتوسط مردم و عملی شدن شعارهاست .راستگویی در هر شرایطی در صورت استمرار میتواند کلید حل این مشکل روز افزون شود .
متاسفانه تکرار قول های بی پایه ، شعارهای بی مایه و تصمیمات ضعیف و بدون کارشناسی حالت نامطلوب فعلی را طولانی کرده است .نشانه های بی صداقتی در همین روزهای جاری یکی ، دو تا نیستند . برای مثال رییس جمهور بیش از یکسال است که از کنترل افزایش نقدینگی میگوید ، اقتصاددانان و کارشناسان با آمار و ارقام این گزاره را رد میکنند .از کنترل تورم و کاهش تورم میگوید همه چیز نشان از افزایش تورم است ، توضیح میدهند که میزان افزایش که سال قبل نسبت به سال قبل از آن مثلا حدود۴۶ درصد بوده ، امسال به پارسال مثلا ۳۹ درصد است . اهمیت موضوع این است که مردم بعد از تحمل افزایش قیمت حدود ۴۰ درصدقبلی ، دوباره اضافه برآن بیش از۳۵ درصد گرانی دیده اند ، اصولا دیگر کسی به دو یا سه درصد کمتر افزایش یافتن در یک تورم سنگین مستمر خوشحال و متشکرنمیشود .
توضیح وزیر کشور در مورد خودجوش بودن استقرار حجاب بان ها در ایستگاه های مترو ،بعدا با توضیح دبیر شورایعالی انقلاب مغایر درآمد و صداقت گوینده زیر سوال رفت . آمار وزارت اقتصاد و مسولان اقتصادی مبنی بر افزایش صادرات نسبت به سال قبل ، با بررسی کارشناسان و تفکیک صادرات نفتی و غیر نفتی زیر سوال و ثابت میشود که اتفاقا آمار صادرات غیر نفتی که میتواند عاملی برای خودکفایی باشد ، کاهش یافته و تولید و صادرات و فروش نفت افزایش یافته است .
اگر وضع صادرات و درآمدهای غیر نفتی بتواند تامین کننده بودجه مورد نیاز کشورباشد .بدون تردید نفروختن نفت میشود مساوی با ذخیره برای روز مبادا و نسل آینده ، ضمنا با وجود تحریم های موجود فروش نفت در شرایط غیر عادی و ملتهب موجود ضمن درآمد برای کشور ، درآمدی بیشتری برای کاسبان داخلی تحریم که از دور زدن حق و حساب و حقوق خود را بر میدارند ، خریدار هم تخفیف های لازم خود را بابت ریسک خرید ، اعمال میکندو . . . خلاصه اینکه فروش بیشتر و برداشت بیشتر نفت ، به هیچ وجه مایه افتخار نیست .
امیدواریم جامعه بیش تر این شاهد صداقت مسولان و ترمیم اعتماد باشد . اعتمادی که میتواند بزرگترین سرمایه برای پیشبرد امور جامعه و توسع و پیشرفت باشد .
تصور کنید که یک هموطن از شهرستانی دور از تهران یا بسیاری از افراد در تهران بزرگ میخواهند برای بازدید از محموعه برج آزادی ، گردش ،عکس گرفتن و ثبت خاطره حضور در معروفترین میدان کشور به محوطه و مجموعه وسط این میدان و در کنار برج و سازه معروف آزادی برسانند، تصور همه کسانی که برای اولین بار چنین تصمیمی را دارند این است که برای این گردش و بازدید ساده ، حتما و قطعا مسیری زیبا با دسترسی آسان و از همه مهمتر ایمن توسط شهرداری تعبیه و آماده شده است ، این یک پیش بینی کاملا عادی و عاقلانه است . برجی نمادین از حدود ۵۰ سال پیش ساخته شده و راه دسترسی به آن از میدان برزگ و همیشه پر ترافیک حتی قبل از ساخت برج آماده شده است .اما داستان آن زمان تلخ و عجیب میشود که گردشگر و بازدید کننده با چرخی در دایره بزرگ اطراف برج هیچ راه دسترسی پیدا نمیکند ! حتما در شهر بارها به خط کشی هایی برای عبور عابر پیاده از سمتی به سمت دیگر برخورد کرده اید که با اطمینان کامل از سلامت عقل تنظیم کنندگان و ترتیب دهندگان این مسیر عبوری ، اقدام به رفتن از پهنای خیابان به سمت دیگر کرده اید اما با کمال تعجب انتهای خط کشی قبل از رسیدن به پیاده رو به دیواره ای ختم شده است که مجبورید از آن بالا روید و سپس وارد پیاده رو شوید .؟! البته این وضعیت در میدان آزادی تهران و برخی خیابان ها تازه نیست از سالها قبل چنین وضعیتی بوده و در حال حاضر نیز وجود دارد و بنابر رویه معمول تا آینده غیر قابل پیش بینی تداوم خواهد داشت!!
جالب است که با این شرایط چند فضای فرهنگی و هنری نیز برای بازدید ، از جمله سالنی برای اجتماعات فرهنگی زیر مجموعه وجود دارد که گاهی در آن برنامه هایی اجرا و برگزار میشود یا مجموعه ای برای بازدید ، در معرض تماشای عمومی قرار میگیرد . نا گفته پیداست که از ابتدا مسیر و راه دسترسی وجود داشته است که گویا شهرداری وقت به دلایلی آنرا مسدود کرده یا مورد استفاده دیگری قرار داده است .!؟ البته شخصااطلاع دقیقی از چگونگی و دلایل بستن راه دسترسی ندارم .
تصور کنید که خانواده ای برای برای قدم زدن ، تماشا یا عکس یادگاری گرفتن میخواهد خود را به مجموعه برج در وسط میدان برساند ، جایی که یک لحظه از ماشین تهی نمیشود و همواره خودروهای شخصی ، اتوبوس ها و ماشین های مسافر کش در حال سبقت گرفتن برای خروج از میدان هستند .
شاید بنظر طرح موضوعی که در بالا آمد چندان مهم به نظر نرسد ، ولی باید توجه شود که علاوه بر یادآوری و هشدار بابت در خطر بودن همیشگی عابرین ، این موضوع به نوعی بیانگر نوع تفکر ناقص و مدیریت ضعیف شهری در سالهای اخیر بوده و هست .