وزارت ورزش و جوانان بر خلاف نام فراگیر جوان که باید بیشتر از نیمی از مردمان کشور ما را در برگیرد یا ورزش که می تواند موضوع مورد توجه و مرتبط با اکثریت قاطع مردم باشد به هیچ وجه تاثیرگذاری در خور نام خود ندارد .موضوعاتی مانند بودجه ، عقب ماندگی های تاریخی و وسیع و متنوع بودن نیازها و درخواستهای دو حوزه ورزش و بویژه جوانان همه می تواند از عوامل و مشکلات تاثیر گذار بر ناکارامدی این وزارتخانه باشد ولی این همه مسئله نیست .
وزیر حضور قوی و سازنده در مسائل مرتبط با جوانان کشور یا حتی ورزش ندارد ، برنامه ریزیهای شفافی برای آینده ندارند و حضور وزارتخانه در حوزه ورزش کم رنک و در حوزه جوانان تقریبا بی رنگ است . وزارتخانه پس از بحث و بررسیهای طولانی در خصوصی سازی بعضی باشگاه ها به هیچ نتیجه ای نمیرسد یا در مواردی حتی دراعزام یکی از معاونان یا دیگر مسئولان خود به استقبال ورزشکاران افتخار آفرین کوتاهی میکند، این دیگر به امکانات برنمیگردد . اینگونه موارد به داشتن حساسیت ، برنامه ریزی و توجه برمیگردد . وزیر چهره آرام و بدون حاشیه یا کم حاشیه ای دارد که قابل احترام است البته این شرط لازم موفقیت است اما کافی نیست . با اینحال وزارتخانه ای که با جوانانی پر شور و پر انرژی سرو کار دارد وزیری فعال تر و متحرک تر و مدیران و مشاورانی کارآمدتر می طلبد .
شاید از ابتدا ادغام دو سازمان تربیت بدنی و سازمان ملی جوانان ( 1389 )توسط مجلس نهم با مطالعه و پختگی کامل صورت نگرفته است
و شاید اگر اولین یا دومین کاندیدای معرفی شده رییس جمهور به مجلس برای وزارت ورزش و جوانان موفق به کسب رای اعتماد می شدند کارنامه ای بهتر از این داشتند . هرچه هست ساختار ، مدیریت و بودجه فعلی وزارت ورزش و جوانان در مجموع به هیچ وجه تاثیرگذار و پیشبرنده اهداف عالی این حوزه نیستند . نهادها و مسولان ذیربط در کشور باید برای این حوزه عظیم ، مهم و تاثیرگذار بیش از این ها اهمیت و اعتبار قائل شوند .