تغییرات پیشنهادی وزیر امورخارجه کشورمان برای ساختار جدید این وزارتخانه نشان از درک درست و لزوم توجه بیش از پیش به مقوله اقتصاد در روابط فی مابین کشورهاست . این نگاه و روشی است که سالیان سال ، سرلوحه دیپلماسی اقتصادی کشورهای توسعه یافته قرار دارد . مثال های زیادی در این زمینه وجود دارد که برای جلوگیری از اطاله کلام به انها نمی پردازیم و تنها به ذکر این پرسش بسنده میکنیم که ایا اصولا امروزه در جهان کشوری قدرتمند وجود دارد که به لحاظ اقتصادی و روابط تجاری با سایر کشورها در سطحی ضعیف قرار داشته باشد ؟.چین ، المان ، ژاپن از جمله کشورهای توسعه یافته و قدرتمندی هستند که اقتصادشان ، در ردیف چند اقتصاد اول جهان قرار دارد . در حقیقت در روابط خارجی این سه کشور دیپلماسی اقتصادی حرف اول را میزند ، شاید در نگاه اول گاهی تصمیمات مقطعی انها خلاف منافع اقتصادیشان به نظر برسد ولی در نگاهی کلی تر می بینیم که انها در درازمدت اهداف کلان اقتصادی خود را در نظر داشته اند و برای همین در مواردی منافع کوتاه مدت خود را فدای منافع درازمدت میکنند . حتی مشارکت و هم پیمانی انها در وضع برخی تحریم ها علیه کشورهای دیگر علاوه بر تطابق سیاسی ، از منظر اقتصادی نیز بنوعی با منفعت بوده یا اگر خسارتی بهمراه داشته است هم پیمانان انها به نوعی جبران کرده اند .
البته بدیهی است که تغییر ساختار به تنهایی کار ساز نیست تغییر روش در دستگاه دیپلماسی و نیز تصحیح نگاه دیپلمات ها و کارشناسان امور در سفارتخانه ها بسیار مهم است. در گزارش سفیر یک کشور توسغه یافته از کشوری در اروپای شرقی بعد از فروپاشی شوروی و تحولات سالهای میانی دهه اخر قرن بیست میخواندم که وی شرایط جدید کشور متوقف فیه و نیازهای آنرا برای مقامات کشورش توضیح داده بود ، از جمله نیاز انها را به کارگران ماهر در حوزه های نجاری ، فلزکاری و امثال آنها را توضیح داده و تاکید کرده بود که با توجه به نیاز سالهای اینده باید هرچه زودتر تکنسین ها و کارگران ماهر و سرمایه گذاران خود را روانه بازارهای جدید این منطقه کنیم .متاسفانه طی سالهای گذشته چنین نگاه کاربردی در حوزه اقتصادی بر سفارتخانه های ما حاکم نبوده است یا به موقع اطلاع رسانی و تصمیم گیری صورت نگرفته است . افزایش نیافتن حجم مبادلات اقتصادی ایران با روسیه و راه نیافتن کالاهای ایرانی در بازار تجاری روسیه طی سالهای اخیر که این کشور بزرگ در محاصره و تحریم اقتصادی غرب قرار داشته است نمونه بارزی از ناکارآمدی و کم توانی سفارتخانه های ما در حوزه دیپلماسی اقتصادی است .
بسیاری از سفارتخانه های کشورمان مثل بسیاری از دستگاه های داخلی دیگر ، صرف ترتیب دادن سفر یک هیات یا تشکیل دادن یک سمینار و یا برگزاری یک نمایشگاه را یک اقدام موثر و فعالیتی مهم ارزیابی میکنند و در گزارش های سالیانه خود از این فعالیت ها فی نفسه بعنوان اقداماتی مهم یاد میکنند ، هرچند ثمر و اثری ملموس آز آن ها حاصل نشده باشد . در سه ، چهار سال پیش یکی از سفیران ما در گزارشی اعلام میکرد که طی حدود چهار سال ایشان توانسته است تعداد ۲۵۰ هیات کوچک و بزرگ در حوزه های مختلف از جمله هیات های اقتصادی به کشور محل ماموریت خود ببرد ، با گذشت چند سال ازمقطع آن اقدامات ، حجم روابط اقتصادی ما با کشور مورد نظر هنوز به سطح ۳۰۰ سیصد میلیون دلار در سال نرسیده است . شاید مواردی از رفت و امدها ، نشست ها و قرارها مفید باشد ولی معمولا بدلیل بررسی نکردن دقیق زمینه های لازم و تداوم نداشتن فعالیت ها ، بسیاری از اقدامات یادشده ابتر می مانند و بدون پشتوانه رها میشوند . شاید عنایت ویژه به دیپلماسی اقتصادی همراه با بکارگیری کارشناسان قوی در این زمینه بتواند تحولی قابل قبول و روبه جلو در این حوزه ایجاد کند .
منتشر شده در روزنامه صمت و سایت خبری گسترش در تاریخ چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۶