صدا و سیمای کشور بنابر تعریف و جایگاه قانونی آن و بودجه و هزینه ای که هرسال از خزانه عمومی و حمایت های حاکمیتی به آن تعلق میگیرد همچنین برخورداری از گسترده ترین پوشش صوتی و تصویری درکشور، رسانه ای عام ، فراگیر و ملی به شمار میرود ،اما در واقعیت رنگ ملی آن بسیار ضعیف و در مواضع سیاسی داخلی در بسیاری از اوقات غیر ملی است ، از همین رو در مطالب معمولا از پسوند ملی برای آن استفاده نمی کنم ، چون بنابر شناخت و برداشت نزدیکی که از این رسانه دارم متاسفانه بسیاری از تصمیمات مدیریتی و برخی از مواضع و سیاست های آن در حوزه های مختلف بویژه مسایل داخلی را در راستای منافع ملی کشور نمی دانم . حتی معتقدم این رسانه عظیم در مواردی درست در مقابل منافع ملی یا مخالف ذایقه اکثریت مخاطبان رفتار کرده است .
فهرست اقدامات و تصمیمات صدا و سیما در مواردی که ذکر شد متعدد و متنوع است ، برخی را صرفا یادآور میشوم :
--صدا و سیما در قضیه برجام بطور کلی و از ابتدا بعنوان یک منتقد و در بیشتر موارد یک رسانه مخالف عمل کرد .در کل به لحاظ مدت زمانی که شبکه های مختلف در اختیار مخالفین برجام قرار دادند ، مواضعی که در خبرها و تفسیرهای خبری گرفته شد ، با وجود اینکه کلیت نظام رسما و قانونا از آن دفاع کرد و مجلس آنرا تصویب کرد ، با همه اینها صدا و سیما در مجموع بعنوان یک پرسشگر و مخالف برجام موضع گرفت. البته این سازمان در مقابل انتقاد طرفداران برجام و منتقدین عملکرد خود توضیحاتی داد و رفتار خود را بی طرفانه توصیف کردو عنوان کرد که مجموع وقتی که در اختیار دولت و موافقین برجام قرار داده است بیشتر از مخالفین بوده است، اما چنین نبود و چنین نکرد ، بویژه که در ابتدای قضیه برجام فضای عمومی جامعه و جو اکثریت مردم نگاهی مثبت و امیدوارانه به فرایند برجام داشت .
-- در ماه های اول شروع به کار دولت یازدهم و زمانی که دولت آقای روحانی تازه توسط آرای مردم شکل گرفته و از حمایت اکثریت برخوردار بود، فرصت های زیادی به وزیران دولت های نهم و دهم ( دولت قبل )برای پاسخگویی ، توضیح عملکرد خود و نقد عملکرد دولت حاکم )قرار داد ه شد، نظیر چنین رفتاری حتی بصورتی محدود در دوره آقای احمدی نژاد در قبال عملکرد دوره قبل و ریاست جمهوری آقای خاتمی صورت نگرفت . اگر این رویه مستمر بود قطعا قابل دفاع بلکه قابل تشویق بود. اماچنین نبود ونشد .
-- در دوره دوازده ساله ریاست آقای قالی باف بر شهرداری تهران تلویزیون کمترین نقد نسبت به شهردار و عملکرد او وارد کرد. البته گاهی گزارش هایی از برخی نابسامانی های تهران تهیه ، پخش و پاسخگویی میشد ولی هیچگاه شخص شهردار نسبت به تصمیمات کلان و مدیریت شهری توسط تلویزیون به چالش کشیده نشد ، در صورتیکه انتقاد از شهرداری و شهر دار در دوره قبل از آن برنامه ای مستمر در تلویزیون بود . همچنین در پایان دوران ریاست طولانی و رکورد شکن آقای مهندس عباس چمران بر شورای شهر تهران ، شبکه پنج سیما گفتگویی با وی ترتیب داد . در این برنامه مجری نه تنها میهمان و تصمیمات اثرگذار او را به چالش نکشید، بلکه با سلام و صلوات و اجازه و تعارف و قدردانی با وی گفتگو کرد . دریغ از یک سوال که طی ۱۳ سال ریاست شما برای درآمد زایی در تهران چه میزان تراکم فروشی شد؟ ، پیامد این سیاست بر زندگی مردم ، محیط زیست ، سهم آیندگان از هوای پاک، زمین و طبیعت شهر چه میزان خواهد بود.؟ و . . . ناگفته نماند که انتقاد صرفا بر دوگانه عمل کردن سیماست و نه نقد عملکردها ،بلکه می بایست این نقد و بررسی و پاسخ گو کردن مدیران در مقابل مردم بدون تبعیض همواره برقرار و مستمر باشد .
--در ماجرای برکناری آقای عادل فردوسی پور و از دست دادن یا بعبارتی هل دادن مجری بی حاشیه اقای مزدک میرزایی به سمت یکی از وابسته ترین و اجنبی ترین تلویزیون های موجود فارسی زبان ، آیا در این گونه رفتارها و تصمیمات، سهم مدیران و مسولان ذیربط از خطای امثال مزدک کمتر است ؟، آیا این رفتارها به هر دلیل و بهانه وفق منافع ملی صورت گرفته است. ؟؟ حتی اگر دلایل محکمی برای تعویض مجری ، و تغییر تهیه کننده برنامه ورزشی نود وجود داشت که البته هیچگاه چنین دلایلی برای مخاطبان بازگو نشد ، بازهم مدیران سیما می توانستند و می بایست به هر طریق و با هر تمهیدی ،به خواست مخاطبان شبکه مبنی بر سرپا نگاه داشتن برنامه محبوبشان توجه میکردند . مدیران تلویزیون بخوبی میدانند که مردم ما به شدت به برنامه های ورزشی ، تفریحی و سرگرمی نیاز دارند ، در این شرایط که کمتر برنامه ای مفرح و طنز و سرگرمی روی آنتن شبکه هابوده است ، روا نیست که برنامه ای با این پیشینه و محبوبیت حتی برای چندماه بدون جایگزین مناسب قطع شود .اقدامی که در ارتباط با توقف برنامه پرمخاطب نود صورت گرفت و رفتاری که با مجری آن شد ،دقیقا رفتاری غیر حرفه ای ، غیر رسانه ای و در مقابل خواست اکثریت مخاطبان بود .
البته عمده رفتار تلویزیون در برخی از انتخابات ها نیز کمابیش در محدوده همین تصمیمات و سیاست های که عنوان شد جای میگیرند که پرداختن به تک تک آنها موجب اطاله کلام خواهد شد .
-- دیدگاه تخصصی بسیاری از کارشناسان سیاسی و رسانه ای این است که در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ صدا و سیما عادلانه و منصفانه بانمایندگان تفکرات و سلیقه های مختلف برخورد نکرد و اگر قرار باشد روزی بطور دقیق رفتار جناح ها ، گروه ها و دستگاه ها و شخصیت های مختلف در بحران و پیامدهای سنگین نحوه تبلیغات و برگزاری انتخابات در سال ۱۳۸۸ محاسبه شود، سهم صدا و سیما حتما و قطعا سهمی جدی است و باید روزی به آن پاسخگو باشد .
-- حضور صدا و سیما در زمان هایی که اراده نقد و بررسی دارد دربرخی حوزه ها بویژه بخش اجرایی کشور، هویدا و تا حدی تاثیرگذار و سازنده است است ، ولی صدا و سیما طی دهه های گذشته نخواسته یا نتوانسته است که بعنوان یک رسانه بی طرف به بررسی بی تعارف مسایل قضایی کشور و پاسخ دهی آن بپردازد و به عملکرد این بخش از حاکمیت ورود کند . البته این موضوع جدیدی نیست ، تقریبا هیچگاه صدا و سیما چنین جایگاه و توانی نداشته است و در مورد کارکرد قوه قضاییه صرفا نقل کننده و منتشرکننده اخبار این قوه و دیدگاه های مسولان آن بوده است .صدا و سیما در حالی که می تواند با برخی از مظنونین قبل از محاکمه و محرز شدن جرمشان گفتگو کند و در خصوص موضوع جرمشان قبل از اثبات پیگیر شود تابحال حتی امکان نام بردن از یک قاضی متخلف و برکنار شده توسط دستگاه قضا را نیافته است ، طبعا در این شرایط هیچگاه امکان حضور سرزده به محاکم قضایی و تهیه گزارش مورد توجه مردم نیافته و نمی یابد یا تا کنون حتی یکبار نتوانسته است که با دعوت از مسولان ارشد قوه قضاییه در گفتگوهای بی واسطه و بی پرده سولات مردم را بی تعارف و رو در رو در مورد عملکرد حوزه بسیار مهم قضاییه مطرح و پیگیری کند ، خوشبختانه در دوره حجت الاسلام رییسی بارها عزم قوه قضاییه برای پیگیری های عادلانه و شفافیت عملکرد این دستگاه اعلام شده است ، صدا و سیما می تواند از فرصت پیش امده استفاده کند و سد کهنه و غیر متعارف دست نارسی گذشته را از جلو پای خودبردارد ،
--تعداد نهادهایی که صدا و سیما هیچگاه نخواسته یا نتوانسته به آنها و عملکردشان بپردازید کم نیستند ، اما قوه قضاییه از همه مهمتر و بر زندگی جاری و آینده مردم و کشور تاثیرگذارتر است .
-- برخلاف برداشت برخی از تحلیلگران و منتقدان صدا وسیما ، همه اقدامات ،تصمیم گیری ها و رفتارهای رسانه بزرگ صدا و سیما طبق مقررات و برنامه ریزی های از پیش تعیین شده نیست ، بعبارتی بارها پیش آمده که یک مجری یا هنرمندی به دلیلی توسط یک مدیر ارشد یا رییس صدا و سیما ممنوع یا محروم شده ، در حالی که همان فرد یا دیگری با همین پیشینه و شرایط توسط مدیری دیگر دعوت به کار شده و آنتن زنده و اجرای برنامه های شاخص رادیو و تلویزیون در اختیار او قرار گرفته است .
--خیلی از موارد دیده شده است که صدا و سیما دوربین و میکروفن خود را در اختیار خواننده یا مداحی قرار می دهد که در افکار عمومی جامعه نه تنها از محبوبیت لازم برخوردار نیستند که حضورشان باعث دافعه و واکنش منفی اکثریت مخاطبان بالقوه رسانه میشود . در مقابل تعدادی از افراد هنرمندان موجه ، محترم و محبوب اکثریت مردم مورد تحریم یا در لیست سیاه این دستگاه قرار دارند و صدا و سیما سال ها برای حضور آنها تلاشی نکرده است .
-- برای محقق شدن شعارهای بی طرفی و شفاف عمل کردن دستگاه ها ،رییس صدا و سیما هم می تواند و لازم است که همانند سایر مسولان بلند پایه در برنامه های بی واسطه با مردم حضور یابد و به پرسش های آنان در مورد تصمیمات و عملکردهای این دستگاه عظیم فرهنگی و رسانه ای توضیح دهد .
منتشر شده در روزنامه و پایگاه خبری روزنامه صمت تاریخ ۲/ 10 / 1398