این روزها بنابر مناسبت روز، موضوع رخداد کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ و ساقط کردن دولت قانونی دکترمحمد مصدق با برنامه ریزی و مشارکت دستگاه های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس و میدانداری تیمسار فضل الله زاهدی در رسانه ها مطرح است .عجیب است که این واقعه روشن و معاصر که هنوز عده ای از کهنسالان شاهد آن ماجرا در میان ما هستند ولی روایت ها بنابر گرایش های سیاسی افراد متفاوت است ، کمابیش امریکایی بودن کودتا در اسناد و تحلیل ها مشابه و مشترک ولی در میزان سهم قصور شخصیت های موثر وقت از جمله شخص مصدق ، اطرافیان او و ایت الله کاشانی دیدگاه های بسیار متفاوت است . خیلی ها باورشان این است که اگر میانه آقای کاشانی و مصدق به هم نخورده بود و این دو شخصیت موثر از هم جدا نمی شدند ، کودتا امکان موفقیت نداشت چون در آن دوران طرفداران شاه قوی نبودند ، به همین دلیل شاه از کشور فرار کرد چون امیدوار به کمک مردم نبود ، عده ای هم باور یا به عبارتی خوش باوری آقای مصدق را نسبت به آمریکا و حمایتی که از آن قدرت توقع داشت ، دلیل اصلی موفق شدن کودتاچیان میدانند و در کنایه ای به دولت و یادآوری به سایرین این بعد را بصورت تنبه و هشدار مطرح میکنند . آنچه که در این دو سه روز بویژه در صدا و سیما خلا و کمبود آن احساس میشد ، تشکیل یک نشست و میزگرد با حضور نمایندگانی از طیق های مختلف و تشریح شرایط آنروزگار ، بررسی عقاید و رفتار جناح ها و سیاسیون وقت ، سهم هرکدام و احسایی درس وعبرت های این واقعه تاریخی برای نسل فعلی و نسل های آینده است.