بدون شرح و بسط از سه شاعر معاصر اشعاری در مورد حضرت علی و گرامیداشت یاد پدر در زیر نقل میکنم
بیرون ز هر ستایش و حد و ثنا علی است
چونش ثنا کنم؟که ثنا کرده ی خداست
هر چند چون غلات نگویم خدا علی است
شاهان بسی به حوصله دارند مرتبت
لیکن چو نیک در نگری پادشاه علی است
گر بگذری ز مرتبه کبریای حق
بر صدر دور زود گذر کبریا علی است
بسیار حکم ها به خطامان رود ولی
درحق آنکه حکم رود بی خطا علی است
گربی خودم وگر به خود اینم ثناش بس
در هر مقام بر لبم آوای یا علی است
نیما یوشیج
-------------------------------------------
شب بودو ماه بود واختر و شمع و من و خیال
خواب از سرم به نغمه مرغی پریده بود
در گوشه اتاق فرو رفته در سکوت
رویای عمر رفته مرا پیش دیده بود
در عالم خیال به چشم آمدم پدر
کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود
موی سیاه او شده بود اندکی سپید
گویی سپیده از افق شب دمیده بود
یاد آمدم که در دل شب ها هزار بار
دست نوازشم به سر و رو کشیده بود
از خود برون شدم به تماشای روی او
کی لذت وصال بدین حد رسیده بود
چون محو شد خیال پدر از نظر مرا
اشکی به روی گونه زردم چکیده بود
سهراب سپهری