یکسال از انتصاب رییس جدید سازمان صدا و سیما میگذرد . بنابر سنت معمول رسانه ها ، نگاهی میاندازیم بر مسیر طی شده در یکسال گذشته ، قبل از هرچیز، یادآوری میکنم که بنابر ساختار ، رویه گذشته و مقتضیات تعریف شده در راهبری این نهاد ،انتظار نمی رفت و نمیرود که حتی همانند جابجایی و تغییر مدیریت در وزارت خانه ها یانهاد ها و سازمان های دیگر، با تغییر مدیریتی در صدا و سیما،تحول قابل توجهی اتفاق بیافتد ، مگر در محدوده اختیارات و انتظارات تفویض شده ، البته خصوصیات و رفتار فردی ریاست نیز تا حدودی به ویژه برای کارمندان سازمان میتواند متفاوت باشد .
به دلیل اهمیت کارکرد صدا و سیما نکاتی را در این خصوص یادآور میشوم.
--صدا و سیما تمام طی سالهای اخیر نتوانسته است به عنوان ملجا و منبع بیان همه تفکرات مطرح ، قانونی و مجاز در کشور مورد توجه و رجوع متفکرین با سلیقه های مختلف قرار گیرد . این شیوه عملکرد امر جدیدی نیست ، حداقل طی دو دهه اخیر به گونه ای بوده است که به هر شکل پشتیبان تفکرات و جریان های مورد قبول و همسو بوده و در ممنوعیت یا محدودیت حضور تفکر ات غیر همسو یامنتقد تغییر چشمگیری ایجاد نشده است .
-- در مورد پخش اخبار نیز همچنان از رویه های قبلی و قدیمی با اندک رنگ و لعاب متفاوت استفاده میشود . اینکه از خارج هجوم گسترده ای برای اقناع و تاثیرگذاری بر مخاطبان داخلی وجود دارد ، یک واقعیت است ولی این همه واقعیت نیست ، اگر در خبر رسانی که به ویژه در مشکلات و بحران ها همواره ابتدا شیوه تدافعی و سپس عکس العملی اتخاذ میشود سعی در شفافیت بیشتر و پخش به موقع و دقیق خبرها صورت بگیرد ، حتما مخاطبان نسبت به رسانه اعتماد بیشتری خواهند داشت و نیازی به مراجعه به دیگران نخواهند داشت ، البته کاری بس مهم وسخت است و کندن و جدا شدن از رویه های سنتی گذشته ،علاوه بر تلاش و همت ، در عین حال به همکاری و پشتیبانی خارج از سازمان هم نیاز دارد .
-- مدیدیت جدید در بدو ورود بر تحول تاکید داشت، تغییراتی نیز در بعد مدیدیتی اتفاق افتاد و سن متوسط مدیران نسبت به قبل پایین تر آمد و به اصطلاح جوان سازی شد ولی تا به حال تحول و پیشرفت قابل ملاحظه ای در تولید برنامه ها ، تعمیق محتوا و تامین رضایت و کسب اعتمادبیشتر مخاطبان ، مشاهده نشده است ، البته صدا و سیما دو رسانه بزرگ و فراگیری هستند که تحول همراه با توقف در آن نمیتواند اتفاق بیافتد ، باید ضمن اداره و مدیریت امروز رسانه ، برای فردا و چشم انداز سال های بعد نیزبرنامه داشته باشد .
-- همواره در برخی از جنبه ها دچار افراط بوده و همچنان هم هست ،در تمامی مناسبت های مذهبی فضا سازی قبل از مناسبت ، اصل مناسبت و مشایعت و بدرقه طولانی آن ، یک سنت شده است ، معلوم نیست چرا هیچگاه نسبت به این نحوه پوشش برنامه ها آسیب شناسی نمیشود و از مخاطبان نظر سنجی به عمل نمی آید.در ایام حج و روز عرفه تمامی شبکه های تلویزیونی در حال پخش دعای عرفه بودند .! واقعا اگر سه شبکه سراسری و در دسترس عموم دعا را پخش میکردند کفایت نداشت ،؟ یا با وجود اینکه راهپیمایی و پیاده روی عظیم مردم به مناسبت اربعین حسینی موضوع مهمی بود و صدا و سیما نیز پوشش وسیعی به این رخداد داد ،ولی ای کاش بیش از اینکه به حجم و زمان پوشش توجه میشود به تنوع ، نوآوری و جذب حداکثری مخاطبان به ویژه مخاطبان فاصله گرفته و غیر معتمد صدا و سیما نیزهم توجه بشود .
-- صدا و سیما مدت هاست که به شیوه ای حرکت میکند ، برنامه میسازد ، گزارش میگیرد و از افراد دعوت میکند که انگار خود را صرفا رسانه بخشی از مردم ، قشری یا اقشاری از جامعه میداند ، متاسفانه تلاشی برای فراگیری و در برگیری اکثریت قاطع مخاطبان با حفظ چهارچوب های ابلاغی نمیشود یا لا اقل توفیق محسوسی در این مسیر حاصل نمیشود ، تغییرات در نوع پوشش و ظاهر مجریان و برنامه سازان در ماه های اخیر نیز کاملا در همین ارتباط ارزیابی میشود .
-- جایگاه ریاست صدا و سیما در نظام سیاسی و فرهنگی کشور جایگاه مهمی است ولی با این همه، این اهمیت نشان از قدرت بالای تصمیم گیری او نیست ، برخلاف آنچه تصور میشود ، این رسانه عظیم تنها نسبت به یکی دو حوزه بالا دستی پاسخگو و تاثیر پذیر نیست بلکه بسیاری با شیوه های مختلف بر این دستگاه تاثیرگذار هستند به ویژه در جهت نفی و محدود سازی و اعمال فشار برای پرهیز از گسترده تر شدن طیف در برگیری و پوشش مخاطبان ، به همین دلیل غالبا مدیریت ها علیرغم خوشبینی ها و وعده های اولیه ، به مرور به سمت نوعی محافظه کاری و عدم تحول حرکت میکنند .
-- صدا و سیما سازمانی حجیم به لحاظ ساختاری و تعدد شبکه ها و مجموعه های وابسته ،، گسترده به لحاظ جفرافیایی ،پر عایله و غیر متناسب به لحاظ تعداد نیروها با بیش از ۴۰ هزار نفر حقوق بگیر است ،افزودن و سپردن مسولیت های دیگر مثل ساتنا به این سازمان، علاوه بر کم رنگ شدن تنوع و پاسخ گویی به ذایقه مردم درتولیدات ،گامی در پر مشغله تر کردن و سنگین تر کردن بار مسولیت مدیریت و مجموعه این سازمان است .
--- با توجه به تعدد و تنوع امکانات ارتباطی و دسترسی مردم ما به انواع پیام ها و هجوم رسانه ای مخالفان ، رقیبان ،و تغییرات وسیع سپهر رسانه ای کشور، منطقه و جهان دیگر نمیتوان به شیوه های قبلی فعالیت موفق داشت ، انحصار صدا و سیما در تولید و پخش حتی در داخل کشور با چالش جدی روبرو شده و حتما باید این رسانه تجدید نظری اساسی بر روند معمول و تعامل با مخاطب داشته باشد . تداوم شیوه های گذشته چاره ساز ، بهبود دهنده و رافع نیازهای مخاطبان نخواهد بود .
-- با وجود تاکیدات مکرر مقامات عالی کشور در مناسبت هاو مقاطع مختلف ، زمان زیادی است که توجه به تقویت و توسعه زبان فارسی در اولویت قرار ندارد ، به عبارتی حرکت ملموسی در شرف اقدام نیست ، در این زمینه نهاد های دیگری نیز مسول هستند که به وظیفه خود عمل نکرده یا موفق نبوده اند ، صدا و سیما میتواند از راه مطالبه گری این مقوله مهم را نیز به طور جدی دنبال کند .متاسفانه در سال های اخیر تعامل با ایرانیان مقیم خارج از کشور که قبل از آن هم کم رنگ بود ، ضعیف تر شده است .
-- دیده شدن یک سریال خوب به تنهایی نمی تواند نشانه توفیق سیما ارزیابی شود با این همه طی یکسال گذشته تولیدات متفاوتی روی آنتن پخش شبکه ها نرفت و به هر دلیل پخش فیلم ها و سریال های تکراری اوج گرفت ، میتوان خوشبینانه دلیل آنرا ، تانی و برنامه ریزی برای آینده دانست ، ولی مخاطبان تلویزیون به ویژه زمانی که امکانات و انتخاب های دیگری داشته باشند معطل و منتظر نمی مانند ، نباید لحظه ای توجه به آنان دچار وقفه شود.
-- در فضای رسانه ای کشور و از زبان بسیاری از کارشناسان بارها و بارها گفته شده و میشود که مردم ما شاد نیستند ، نیاز به شادی و سرگرمی در کشور کاملا محسوس است ، با این وجود سال هاست که برنامه های طنز و سریال های مفرح و سرگرم کننده در شبکه ها به حد اقل رسیده است، غالب تهیه کنندگان تولید فیلم و سریال های تلخ و محزون را بی درد و سر تر میدانند ، توده مردم و غالب جمعیت ما در سبد هزینه زندگی روز مره شان سهمی برای تفریح و سرگرمی ندارند یا به دلیل مشکلات جاری در اولویتشان نیست ، برای این جمعیت ،همچنان رادیو و تلویزیون ارزان ترین وسیله برای اوقات فراغات هستند ، باید این مقوله جدی گرفته شود . چند سالی است که سهم نشاط و سرگرمی حتی نسبت به سابق کمتر شده است ،افزایش برنامه های گفتگو محور نمیتواند جایگزین برنامه های نمایشی و سایر سبک های پرطرفدار شود .
-- آقای دکتر جبلی به لحاظ شناخت کار رسانه ،سابقه بهتری از برخی رییسان قبل از خود دارد ولی تنها این کفایت نمیکند ، صدا و سیما نیاز به تحول دارد ، تحولی که واقعا دیدگاه ها و نیازهای مردم را پاسخ دهد به نحوی که کمتر احساس نیاز به غیر کنند ، معلوم نیست درفضایی که همگان کمابیش از همه چیز باخبرند، چرا این سازمان از طرح برخی انتقادات توسط مدعوین و کارشناسان واهمه دارد ، انتقاداتی که به وضوح در جامعه دیده میشود و مردم با تمام وجود آن ها را لمس میکنند ، البته در یکسال اخیر بنا به مناسبتی و در روزهای اخیر بنا بر شرایط چند برنامه نقد و بررسی مسایل روز روی آنتن رفته است که مطلع خوبی است ولی نه تعداد برنامه ها و نه ترکیب کارشناسان متنوع و متناسب نیستند، متاسفانه روند حذف بسیاری از برنامه های زنده مدت ها قبل از ریاست آقای جبلی آغاز شده بودو هم اکنون نیز برخی برنامه های معمولی و غیر حساس نیز ضبط شده و تولیدی پخش میشوند که حرارت و تازگی لازم راندارند ، فرض بگیرم کارشناس برنامه اشتباهی هم روی آنتن مرتکب شود یا تپقی بزند مگر چه اشکالی دارد، میتواند با ساز و کارها و نظارت هایی که وجود دارد توضیح دهد و تصحییح کند .
-- صدا و سیمای پر عایله و پرهزینه ، علاوه بر بودجه دولتی ، درآمدهای خوبی هم از تبلیغات دارد، اما با این همه برخلاف تصور بسیاری در کشور حتی برخی از نمایندگان ، میزان حقوق دریافتی کارمندان به ویژه بازنشستگان این سازمان از بسیاری از نهادها و سازمان ها کمتر است و اکثریت حقوق بگیران آن حال خوشی ندارند .شاید با تعطیل و حذف کردن برخی از شبکه های مشابه ،که یکی ، دو مورد اتفاق افتاد و حذف و جدا سازی مجموعه های غیر رسانه ای ، در نتیجه سبک و چابک سازی مجموعه بتوان تعادلی در خرج و دخل و اداره امور آن حاصل کرد. ناگفته نماند که با وجود اینکه کارمندان دلسوز و کارآمد در صدا و سیما بسیارند ، ولی متاسفانه نیروهای غیر متخصص و غیر موثر زیادی هم طی سالیان گذشته به این مجموعه افزوده شده اند.بخشی از تحول میتواند معطوف به بهسازی راه ورود نیروهای جدید و انتخاب بهترین ها برای مجموعه باشد .
--یکی از ضعف های همیشگی صدا و سیما نقد ناپذیری و مهیا نبودن برای نقد آشکار توسط منتقدین و کارشناسان ذیربط بوده است . رسانه ای که یکی از رسالت های خود را نقد و بررسی کارکردهای دیگر نهادها میداند ، لازم و شایسته است که اسباب و ابزار نقد خود را نیز فراهم کند و پذیرشگر نقدهای دیگران نیز باشد ، مسیری که می تواند به اصلاح روندها و احیای اعتماد از دست رفته مخاطبان بیانجامد .
سعید فانیان مدرس و کارشناس رسانه