طی بیش از یکسال و نیمی که دولت آقای رییسی ( دولت سیزدهم ) بر سر کارآمده است، در مقام مقایسه با دولت های یازدهم و دوازدهم آقای روحانی کاهش نقد و بردسی و سوال و جستجو از دولت کاملا افت کرده و بسیاری از مشکلات و انتقادات فراگیر و همه فهم و رایج در جامعه توسط صدا و سیما یا مطرح نشده یا این رسانه عام و حاکمیتی بنوعی ضعیف و گذرا از آن ها گذشته است ، در مقام مقایسه و در مقابل ، میزانی که صدا و سیما از دولت آقای رییسی و عوامل و ارکان و تصمیمات و اقدامات آن تعریف یا دفاع کرده است ،کاملا نامتناسب و غیر قابل مقایسه و غیر هم تراز است .
این که فلان وزیر در دفاع از عملکرد خود چه گفته و میگوید یا شخص رییس جمهور ذر سخنرانی هایش چگونه اوضاع جاری اقتصاد ، سیاست خارجی و امور فرهنگی و اجتماعی داخلی را توصیف میکند و از عملکرد دولت دفاع و نسبت به اینده اظهار امیدواری میکند ، این همه شاخص کافی برای سنجش رضایت مردم یا نشانه بهبودی اوضاع نیست ، هرچه هست ،همه مردم گرانی ها ، تورم و مشکلات بیش از پیش موجود را در مقابل خود و جامعه حس و لمس میکنند و به همین دلیل اعتبار چندانی برای گزارش ها ، بیانیه ها و آمار و ارقام اعلامی قایل نیستند .
به قول استاد سخن سعدی شیرازی : مشک آن است که ببوید نه آنکه عطار بگوید . ( گلستان باب هشتم ، در آداب سخن )
تلویزیون لا اقل میتواند برکناری ها ، جابجایی ها و به اصطلاح استعفاهای متعدد دولت را طی مدت شروع کار دقیقا بررسی و کارشناسی کند ، دلایل انتصاب یا انتخاب اولیه و برکناری بعدی وزیر کار و امور اجتماعی ، وزیر آموزش و پرورش و تعداد دیگری از مسولان دولت را و آثار و تبعات و خسارت های ناشی از این اقدامات را بطور شفاف در برنامه های زنده خود مطرح و مردم را امین و ناظر دولت و کارکرد و خط مشی صدا و سیما بدانند.
بحث در این باره بسیار مفصل است و لازم است بنا بر نیاز جامعه دقیق و عمیق به آن پرداخته شود . وقتی که در رسانه های رسمی به ویژه صدا و سیما این مباحث به قدر کافی مطرح و دنبال نمیشود ، در رسانه های رقیب خارجی یا رسانه های معین و جایگزین فضای مجازی و سایر امکانات در دسترس کاربران ، دنبال کنندگان و خبرگان و نخبگان پیگیری میشود .