صدا و سیما به عنوان رسانه همگانی ، عام ، فراگیر و در عین حال انحصاری مدت هاست که از دید مخاطبان هدفش مسیری متعادل ندارد . شاد نیست . متعادل و فراگیر نیست . تنوع لازم ندارد و در عمل خود را متعلق به همه اقشار ، جناح ها و تفکرات موجود نمیداند یا نمیتواند که اینگونه باشد .
در این میان گاهی روی آنتن زنده اتفاقاتی میافتد که پیامدهای آن ، نوع برخورد مدیران رسانه با تخلفات و تکرار آن ها به شدت شک برانگیز میشود به نحوی که بنظر میرسد ، نه تنها اراده ای برای سر و سامان دادن ولنگاری ها و خلافکاری های مورد اشاره نیست بلکه انگار اینگونه اتفاقات خیلی هم باعث آزردگی مدیران سطح بالای رسانه نمیشود ، متاسفانه نمونه های متعددی از این رفتارها طی سالهای اخیر و نیز روزهای اخیر وجود داشته و با ساز و کارها و سازماندهی هایی که در رسانه وجود دارد بعید نیست که در همین نزدیکی ها بازهم رخ دهد . نزدیک ترین نمونه برخورد عجیب یک مجری نه چندان شناخته شده برای مخاطبان در برنامه صبحگاهی شبکه سیما بود که با اشاره به ثبت نام آقای حسن روحانی برای انتخابات مجلس خبرگان چنان برآشفته شد که فراموش کرد جایی که صحبت میکند شبکه ای است زیر مجموعه ساختاری که به آن رسانه ملی میگویند ، رسانه ای تعریف شده برای کلیه شهروندان و مخاطبان ایرانی با بودجه عمومی ازخزانه ملی و او فقط یک مجری است که میتواند خبری را نقل و اعلام کند، نظر دادن برعهده کارشناس است آنهم در بحث کارشناسی با حضور صاحبنظرانی که حتما فردی نیز به نیابت از تفکر نقد شونده می بایست حضور داشته باشد . لازم است مدیرانی که این قبیل مجریان را به همکاری دعوت میکنند قبل از آنکه اجازه حضور در برنامه زنده به فرد بدهند او را با جایگاه فردی اش ، مسولیت و امکانی که در اختیارش قرار میگیرد آشنا کنند .
قبلا و در اواخر فعالیت دولت دوازدهم خانمی مجری در برنامه صبحگاهی ضمن نقد وضعیت موجود خطاب به دولت وقت گفت زودترجمع کنید بروید ، خانم دیگری که به عنوان کارشناس در یکی از برنامه ها شرکت کرده بود ، در جریان گفتگوی خود خطاب به مردم با برشمردن موقعیت جامعه و شرایط مردم ، گفت هرکس نمیتواند ، جمع کند برود . کلیپ های این نوع صحبت ها و اظهار نظرها همچنان در حال گردش و بازدید در گروه های اجتماعی و اشکال مختلف فضای مجازی است . واقعا این جسارت یا توهم اختیار و صلاحیت چنین بیانی را اینگونه مجریان از کجا و کدام مرجعی پیدا میکنند .؟
هفته پیش خانمی به عنوان کارشناس و فعال فرهنگی در برنامه به افق فلسطین در شبکه افق ضمن انتقاد از دست اندرکاران برنامه بابت دعوت تعدادی از کارشناسان که به زعم او حضورشان برای برنامه شایسه نبوده ،صدا و سیما را متعلق به حزب اللهی ها دانست که طبعا شاخص حزب اللهی ها هم خود ایشان است ، چون دقیقا از همان منظر و جایگاه داشت سخن میگفت . البته تعدادی از شخصیت های مستقل به کارشناس مورد اشاره پاسخ لازم را دادند که تکرار نمیکنیم .
به راستی چگونه است که تمامی تخلفات ( اگر صدا و سیما به آن قایل باشد ) یک جهته و در مسیر خاصی اتفاق میافتد در جهت منافع یا تفکراتی خاص و تمامیت خواه و در مقابل سایر تفکرات و دیدگاه های موجود ، رسمی و فعال درون نظام !؟
اگر اتفاقی مشابه اما در جهت مقابل و در برابر دیدگاه مورد قبول صدا و سیما بیافتد چگونه با آن برخورد میشود ، به همین صورت با سعه صدر ! و دوباره و چند باره تکرار همان روش ها !؟
لازم است مدیرت عالی صدا و سیما لا اقل برای حفظ ظاهر و نمایش بی طرفی ،تلاش و تحرکی بیشتر داشته باشد ، شاید برخی قبول کنند که موارد پیش گفته همه از روی اتفاق بوده است .!
" .....صدا و سیما به عنوان رسانه همگانی ، عام ، فراگیر و در عین حال انحصاری مدت هاست که از دید مخاطبان هدفش مسیری متعادل ندارد . شاد نیست . متعادل و فراگیر نیست ...."
عجب!! ظاهرا از زمانی که شما و امثال شما مثل جناب همتی از صدا وسیما رفتید ، این رسانه به این روز افتاده! انصاف هم خوب چیزیه.
چطور آنزمان که در پستهای مهم ودلاری تشریف داشتید از این حرفها نمیزدید؟
یوم تبلی السرائر
سلام بر شما
صدا و سیمای زمانی که شما میفرمایید با وجود محدود بودن حتی در زمان دفاع مقدس یعنی بیش از سه دهه پیش ( که ما بودیم )ده ها برابر بیشتر از این زمان مورد اعتماد و وثوق مردم بود. گزارش ها و نظر سنجی های خود سازمان و برخی نهادهای بیرون سازمان قابل دسترسی هستند .
سه دهه زمان ، عمر بیش از یک نسل انسان است ، امکانات فنی ، تجهیزات پیش رفته و ده ها برابر شدن بودجه و عوامل سازمان ، پیشرفت رسانه های رقیب ، مخالف ، دسترسی های گسترده مردم به امکاناتی چون فضای مجازی متنوع و گسترده ، انواع شبکه های ماهواره ای و . . . همه را در نظر بگیرید ، احتمالا نظر حضرتعالی قردی متفاوت میشود .
در این بیش از سی سالی که شما به آن اشاره میکند ، کشور ، اطلاعات و نیازهای مردم ، رقبا و . . امکانات به شدت تغییر کرده است ، اصولا به فرض اینکه گزاره شما درست هم باشد ، قابل مقایسه نیست . سی سال پیش کشوری مثل قطر یا امارات و امثال این ها در کنار ایران به حساب نمی آمدند چه برسد به اینکه رسانه های فعال و رقیبی داشته باشند .
موفق باشید.
در مورد سوال و نظر دیگری که راجع به توانمندی ها و پیشرفتهای کشور فرموده اید . با اینکه قبول دارم که حفظ استقلال کشور بهایی دارد و در برخی زمینه ها حرف هایی برای گفتن هست ، اما این همه مطلب نیست ، فرصت سوزی ها ، وضعیت ناهنجار مردم ، فقر روز افزون و ناتوانی بسیاری از مدیران در مسولیت هایی که گرفته اند و عقب ماندن کشور به لحاظ توسعه عمومی و وضعیت فشاری که اکثریت قاطع جامعه برای معیشت دارند آنقدر آشکار است که ضرورتی آمر و ارقام برای اثبات ندارد . ایکاش این امیدواری در نسل جوان باشد ، قدری به اطرافمان نگاه کنیم . جهان موجود جهان زورگو و مستکبری است ، اما این ها یا تکرار ضعف های دولت های گذشته ( که صحیح هم هست ) مشکل ضعف ها و نابلدی های موجود را برطرف نمیکند ، فردا دولت دیکری میاید و همین ها را برای قبلی تکرار میکند ، آنچه می ماند عقب ماندن کشور از دیگران و ضایعه بسیار بزرگ از دست دادن نیروهای کارآمد است ، حتما میدانید که بیشترین نرخ مهاجرت نخبگان مربوط به ایران است . چه در دولت قبل و چه دولت فعلی