با اعلام مواضع اخیر چین طی سفر آقای شی جین پینگ ریس جمهور و دبیر کل حزب کمونیست به عربستان ، بالاترین مقام حال حاضر کشور چین ،بطور کامل و قطعی سیاست چین در قبال جمهوری اسلامی ایران بسیار شفاف و بدون لاپوشانی و لکنت زبان اعلام شد . اینکه چین برای نزدیک شدن به عربستان و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس سعی در نزدیک سازی سیاست های خود با کشورهای مذکور داشته باشد امر غریبی نیست چون طبعا سیاستمداران چینی تشخیصشان این بوده که در جهت حفظ و توسعه منافع ملی کشور خود تصمیم گیری کرده و گام برداشته اند ولی تنها فایده آن برای ما هشداری است به چین باوران داخلی و سیاستمدارانی که علیرغم تذکرات متعدد کارشناسان دست از اولویت دادن به چین بر نمی داشتند ، این نگاه متاسفانه تا کنون در حد وسیعی چه در دولت و چه مجلس و یا دیگر دست اندرکاران گسترده بوده است ، تا جایی که رسانه ها کمابیش از نقد سیاست های منطقه ای و بین المللی و بد رفتاریهای حاکمیتی حکومت چین نسبت به مسلمانان ایغور و مردمان همیشه محروم ایالت مسلمان نشین سین کیانگ ، بنا بر رعایت ملاحظات دوستی و روابط علی الظاهر نزدیک پرهیز داشتند .
متاسفانه طی سالیان اخیر ملاحظات نه چندان مفید و محاسبه نشده همواره بر سیاست جاری ایران حاکم بوده است ، مثلا اینگونه برداشت میشود که چون روابط کشورمان با دولت سوریه یا حکومت روسیه و همچنین چین نزدیک بوده ، نمی بایست از ضعف ها ، بد رفتاری های داخلی یا رفتارهای غیر دوستانه خارجی آن دولت ها سخن گفت ، چرا که باعث دلخوری و گلایه احتمالی دیپلمات های آن ها و بازتاب منفی بر روابط فی مابین خواهد شد. امیدواریم اتفاق اخیر و حرکت ضد ایرانی حکومت چین در مقابل حاکمیت ایران و منافع ملی ما باعث شود که:
- اولا با هر کشوری مطابق شان و رفتارعملی آن متقابل آن برخورد شود.
-- ثانیا تحت هیچ شرایطی و برای هیچ کشوری از جزیی ترین منفعت ملت و کشور مان چشم پوشی نشود .
-- ثالثا خوشخیالی و خوش باوری و تعارفات و امثال آن ها درروابط با دیگر کشورها کنار گذارده شود ، همانطور که در برابر وعده های بدون تحقق غربی ها گفته می شد وعده های روی کاغذ بدون پشتوان عملی بی فایده است ، در مورد سایرین هم این
گزاره جدی گرفته شود . البته نباید از نظر دور داشت که برخی موانعی که در حال حاضر کشور با آن مواجه است مانعی است برای برقراری روابط گسترده اقتصادی ،طی سالهای اخیر به ویژه پس از برقراری تحریم های مختلف توسط آمریکا و اروپا بطور قطع ویقین میتوان گفت چین کشوری بوده است که از این شرایط بیشترین بهره برداری را کرده ، نفت ارزان برده ، پول در قبال نفت نداده و فقط خرید کالا را در مقابل عرضه نفت ممکن دانسته ، اجناس نه چندان با کیفیت خود را از این طریق به قول مردم در کشور ما آب کرده و به انحای مختلف سود بر سود برده است . کشوری با چنین پیشینه و رفتاری بدیهی است هر کجا کوچکترین منفعتی را ببیند مسیر خود را به همان طرف کج میکند . تا دیروز ایران ، امروز عربستان تا زمانی که منافع پر و پیمان و چند جانبه باشد و روز دیگر شاید کشوری دیگر و منافعی دیگر !!
البته در روابط بین المللی اینگونه رفتاری هم امر بعیدی نیست و هم امر نکوهیده ای تلقی نمیشود ، چون در صحنه بین الملل اخلاق و نمک گیر شدن و امثال آن چندان جایی ندارد . کشورها به هر روی باید تا جای ممکن و با نهایت تلاش به فکر منافع ملی خود باشند ، در این صحنه اول قدرت کشور عامل و توان بین امللی آن مهم است و سپس توان دیپلماسی ، امیدواریم در کشورمان هر دو نیروی اصلی موفقیت در صحنه بین امللی را بکار بندیم و چندان در قید ملاحظات بی ارزش و کم اثر نباشیم.