دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

جان آدمیت

       تن آدمی شریف است به جان آدمیت        نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

    اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی    چه میان نقش دیوار و میان آدمیت   

              ( سعدی شیرازی )

در لابلای خبرها ، گزارش ها و نقدهای مختلف که این روزها در مورد  موضوع روز منطقه و جهان می بینیم و می شنویم ، خبرهای مربوط به تجاوزات مستمر نظامیان اسراییلی به مردم فلسطین به ویژه  غزه ، همچنین لبنان به ویژه ضاحیه ، بخش جنوبی شهر بیروت و نیز حملات گاه و بیگاه اما ادامه دار ارتش صهیونیستی به سرزمین سوریه به ویژه دمشق پیش از هرچیز سبعیت نظامیان و حاکمان اسراییلی را به معرض دید تمامی جهانیان قرار میدهد به حدی که تاکنون بسیاری اندشمندان ، هنرمندان و افراد مستقل در جهان از میزان بسیار بالای کشتارهای جمعی به ویژه کودکان در این معرکه علاوه بر تاثیر و همدردی اظهار تعجب کرده اند که مگر میتوان در قرن بیست و یکم و در برابر چشم میلیون ها انسان این همه سبعیت را به نمایش گذاشت . 

 خاصیت و توانمندی  تکنولوژی های نوین اگرچه به نوعی است که  بیش از همه در اختیار صاحبان این صنایع و زورمداران و قدرتمندان جهان یا متحدان و همراهان و هم پیمانان آنان قرار میگیرد با این وجود گاهی گوشه هایی از شواهد و استنادات جنایات اسراییلی ها راتوسط مردمان کوچه و بازار و مردمان داغدیده و ستم کشیده را به معرض نمایش میگذارد ، صحنه هایی که آنقدر درد آور و جانکاه است که برای بیننده قدرت تحمل دیدن همه آن صحنه ها که طبعا هزاران برابر کمتر از همه قساوت ها و جنایت های مستمر اسراییلی هاست باقی نمی گذارد ، در این صورت گاهی به اظهار نظرها و اشاراتی از جانب برخی در تایید یا تشویق اقدامات آن رژیم وحشی بر میخوریم که باعث شگفتی و تعجب فراوان می شود. البته تعدادی در لجاجت و از روی گلایه مندی از سیاست های داخلی ،رفتار حامیان داخلی  مقاومت  فلسطین و کل منطقه ، تعدادی تحت تاثیر برخی القائات و طبعا برخی از روی بی اطلاعی و ندانستن ریشه های وقایع به تایید یا نوعی بی خیالی در برابر این عملیات می پردازند وگرنه کدام انسان نرمال و غیر سیاسی  می تواند کشتار بیش از ۵۰ پنجاه هزار نفر کودک و زن و پیر مرد ، بیمار ، گرفتار ، اسیر حاصل تجاوزات رژیم اسراییل راببیند ، بشنود و مطلع شود و نه تنها متاسف و متاثر نشود بلکه چنین رفتارهای سبعانه را تایید و به اصطلاح لایک هم بکند .  اما مطمین باشیم که در واقع امر چنین چیزی با چنان نسبتی که در فضای مجازی می بینیم وجود ندارد.

 در گزارشی یکی از پژو هشگران حوزه  تاریخ و سیاست اعلام کرده بود که در بررسی حدود هزار کامنت در موضوعات مورد اشاره به این نتیجه رسیده بود که حودود ۸۰ درصد از این گونه کامنت ها فیک و ساختگی هستند و تنها ۲۰ درصد واقغی اند ، موضوعی که بر اساس آن می توان باور کرد که هنوز وجدان های اکثریت مردم در جامعه ما و فراتر از آن جامعه جهانی وجدان و شرف انسانی شان حساس و فعال و کارساز است ، امری که بر اساس آن ها می توان به آینده بشر معاصر امیدوار بود .

سهم خواهی مستمرخود حق پنداران

با نگاهی بر فضای عمومی رسانه های کشور ، اعم از رسمی ، حاکمیتی ، دولتی ، مستقل و فضای مجازی  و قدری عمیق تر شدن به محتواها و موضوعات مطرح ، گفتگوها ، مناظره ها ، مقاله ها ، نقد ها و اعلام نظرها . . یک نکته کاملا بارز دیده میشود و آن سهم خواهی و زیاده طلبی افرادی است که کمترین نقش در حرکت درست و بیشترین مشارکت در تخریب مسیر اصلاح کشور داشته و دارند . معمولا افراد تند رو  ، خود بزرگ بین و خود حق پندار کسانی هستند که بیش از همه از شرایط نامطلوب جامعه بهره می برند . در مقابل تحریم های شدید موجود ، کاسبان تحریم وجود دارند که رسما و علنا در مجالس و محافل مختلف با بهانه های مختلف و بطور غیر مستثیم از تداوم وجضع موجود و در نتیجه  ادامه تحریم ها حمایت می کنند و خودشان یا هم فکرانشان از تحریم ها سود می برند ، ناگفته پیداست که مردم کوچه و بازار و اقشار ضعیف تحت فشار جامعه ، اصولا نه رسانه ای برای بیان نظر دارند و نه از بسیاری از مسایل مطلع هستند .

 در قضیه فیلترینگ برخی هدف های اخلاقی ، تربیتی و نیز امنیتی را دلیل اصلی همراهی خود اعلام میکنند ، اصل موضوع نگرانی  بهره برداری قدرتمندان ، سرمایه گذاران و صاحبان پیام رسانها و توجه نداشتن رسانه های بیگانه به مسایل فرهنگی ، اخلاقی و امنیتی بومی و ملی ما  درست است ، اما مگر  در وضعیت فعلی  با وجود فیلتر شدن همه پیام رسان های خارجی ، کاربران داخلی بیشترین درصد بهره برداری از همان پیام رسان های فیلتر شده ندارند ، تنها می ماند ،پول کلان چند هزار میلیاردی که مردم ما صرف خرید فیلترشکن ها می کنند . در نتیجه این وضعیت مشخص است که دولت و ملت طرف بازنده و فیلترشکن فروش ها کاسبان پر دارمد و بی  دغدغه این ماجرا هستند .

 در نظر سنجی که اخیرا ایسپا ( مرکز افکار سنجی دانشجویان )  وابسته به جهاد دانشگاهی انجام داده است ۸۲ درصد از ایرانیان در شهریور ماه سال جاری  حد اقل از یکی از پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی فیلتر شده خارجی استفاده کرده اند. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل 

با این حساب عملا فیلتری در کار نیست ، آنچه هست ، هزینه سنگینی است که از دست مردم میرود و نیز اعصاب خوردی است که نصیب مردم میشود .!!

حال خبرنگاران و وضع خبرنگاری

  خبرنگاران به دلیل در دست داشتن ابزار ارتباطی و شناخت دست اندرکاران و مسولان حکومتی ، همچنین ارتباط کمابیش نزدیک با مردم بهتر و بیشتر از اقشار و اصناف دیگر امکان شرح و توصیف و تحلیل وضع  و موقعیت خود را دارند ، با این همه مثال کوزه گر از کوزه شکسته آب میخورد در موردخبرنگاران مصداق دارد. تیتروار وگذرا برخی از نکات و واقعیات موجود که  در مورد خبرنگاری و خبرنگاران ما  صدق میکند ، عبارت است از :

-- خبرنگاران رسانه ها به ویژه  روزنامه ها و نشریات مختلف که روزی فعال ترین و موثر ترین مناسبات و اثر گذاری ها را در جامعه داشتند ، سال هاست که از بی ثبات بودن اوضاع کاری خود رنج می برند   . رشد امکانات فضای مجازی ، توسعه رادیو ، تلویزیون ،ماهواره ها و دسترسی آسان و نسبتا ارزان به رسانه های دیجیتال باعث ریزش شدیدمخاطبان  و کم شدن تیراژ روزنامه ها شده است ، علاوه بر این با  تعطیلی یک روزنامه یا دیگر انواع نشریات به دلایل مالی توسط صاحبان نشریه یا توقیف و تعطیلی در اثر شکایات ، مداخلات  و تصمیمات حقوقی . قضایی  ده ها نفر نیروی حرفه ای بیکار میشوند ، معمولا بعد از صحنه خارج شدن عنصر رسانه ای به مرور فراموش میشود

-- ارگان پشتیبان و پیگیر حقوق روزنامه نگاران ، حبرنگاران و دیگر حرف و صنوف مربوط با رسانه یا وجود ندارد و یا ترکیب بررسی کنندگان و  تصمیم گیرندگان  به گونه ای است که اکثریت با غیر متخصصین و  غیر مطلعین است . 

-- استثائ های خاص و نادری هم طی چهار دهه گذشته داشته و همچنان داریم ، یکی ، دو  رسانه هم بوده اند که با وجود خلاف ها ، اشتباهات و موارد متعدد نقض حقوق دیگران ، هیچگاه پاسخگو نبوده و مورد تنبه و تعزیر قرار نگرفته اند .

-- بارها و بارها از حرمت و کرامت خبرنگاران و اصحاب رسانه و ضرورت حمایت از این قشر فرهیخته و زحمتکش سخن به میان آمده است ، نباید فراموش کنیم که متاسفانه گاهی هم در مجادلات و منازعات حقوقی حق با خبرنگار و اهل رسانه نیست ، گاهی خبرها اصالت نداشته اند و در نقد و بررسی ها رعایت حقوق و کرامت دیگران نمی شود .

      نه هرکه چهره برافروخت دلبری داند           نه هرکه آینه سازد سکندری داند 

  نه هرکه طرف کلاه کج نهادو تند نشست         کلاه داری و آیین سروری داند

-- همواره مشلات خبرنگاران و اهالی رسانه در شهرهای کوچک سخت تر از تهران بوده و هست . در غالب موارد خبرنگاران و مدیران و صاحبان امتیاز روزنامه و مجله و . . در شهرستان ها فعالیت رسانه ای مشغولیت دوم آنهاست ، آنان کارمندان اداره ها و سازمان های مختلف به ویژه معلم و مدیر در آموزش و پرورش هستند ودر شهر و استان خود فعال هستند .

-- در برخی کرسی ها و منابر و جایگاه های سخنرانی و امثال آن سخن گفتن ، تحلیل کردن  و ادعا کردن در تمامی حوزه ها ، علم و فناوری ،دین و معارف ، سیاست و فرهنگ  کاری عادری شده و معمولا گوینده نگرانی از اعلام مواضع خود ندارد ، اما برخی از همان ادعاها و تحلیل ها را اگر خبرنگار یا مدیر رسانه ای در روزنامه ، فضای مجازی یا رسانه های دیگر با امضای خود منعکس کند ، نیاز به پاسخگویی و اثبات دارد .

--چندین  سالیاست که برخی از گویندگان و مجریان و فعالین رسانه به ویژه صدا و سیما پس از مدتی فعالیت و مطرح شدن در رسانه ، در دولت ها صاحب پست شده اند ، ظاهرا در این جابجایی علاوه بر مدیریت حقوق مزایای بیشتر و بهتری نیز پیش روی آنان قرار دارد ولی به جز مواردی کاملا استثنایی خبرنگاران و فعالان رسانه به هیچ وجه حقوق کافی برای اداره زندگی ندارند .