دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

رسانه ها در جامعه ما نقد نمیشوند

 جای نقد مسایل جاری جامعه ،اقدامات فرهنگی ، تحولات سیاسی ، تصمیمات اجرایی و هرآنچه که لازم است بررسی و نقد شود در رسانه هاست ، در این میان گاهی فراموش می شود که رسانه بعنوان ابزار پیام رسان ، رکن آگاه ساز جامعه و امکان تبادل نظر بین افراد ، مدیران ، تصصمیم سازان و تصمیم گیران که نقش مهمی در فرهنگ سازی ، جامعه پذیری ، سرگرمی و روشنگری جامعه دارد ،خود نیاز شدید به نقد، بررسی و هدایت مدبرانه دارند . طبعا نقد رسانه نیز در درون رسانه صورت میگیرد چه خود رسانه چه دیگر رسانه ها، از آنچه در جامعه خود می بینیم و مشهود است متاسفانه چنین نقد کارشناسی که می تواند باعث ارتقا بعد حرفه ای رسانه شود وجود ندارد اگر در مواردی برخی رسانه ها از یکدیگر بحثی و نقدی به میان میآورند این بحث ها معمولا ناظر به بعد سیاسی ، جهت گیری و عملکرد جناحی و حزبی برخی از رسانه هاست .

 کمتر به یاد داریم که در نشست های علمی و بررسی های کارشناسی و حرفه ای رسانه هایی چون روزنامه ها ، مجلات تخصصی و خبرگزاریها یا سایت های خبری و تخصصی به توانمندی ها ، کمبودها و جهات عملکردی و حرفه ای خود بپردازند این وضعیت بخصوص در مورد رسانه رادیو تلویزیون بیشتر صادق است . رادیو تلویزیون در کشور ما به دلیل وضعیت انحصاری که دارد حتی از موارد اندک نقد و بررسی در سایر رسانه ها نیز محروم است و اصولا دیگر رسانه ها با احتیاط فراوان به این موضوع نزدیک میشوند. نا گفته پیداست که این وضعیت نمی تواند به هیچ وجه سازنده ، پویا و امیدآفرین باشد .کمبودهای نقد و بررسی کارکرد حرفه ای صدا و سیما را در یادداشت دیگری مورد توجه قرارمیدهیم به این امید که این بحث و بررسی ها و تلاش های دیگر دست اندر کاران و کارشناسان بتواند اندک تاثیری در بهبود فضای رسانه ای کشور  داشته باشد.

 

بی توجهی به زبان فارسی

با وجودتاکید و توصیه مکرر دلسوزان و فرهیختگان کشور بر پرهیز از کاربرد واژه ها و اصطلاحات بیگانه ، جایگاه مهم زبان فارسی و لزوم توجه به پیامدهای فرهنگی و اجتماعی این مهم با کمال تاسف مورد  کم التفاتی و بی اعتنایی قرار دارد  .

 توسعه ارتباطات و بهره برداری روبه گسترش فناوری ها نوین در عصر حاضر قرزندان و آینده سازان این مرز و بوم را برای داشتن ارتباط با دنیای روبه توسعه معاصر بناچار به سمت این فناوری های سوق می دهد و نسل جدید هروز بیشتر از قبل در برابر واژه های جدید و بیگانه قرار میدهد .با توجه به واقعیتی که به آن اشاره شد لازم است که  مدیران فرهنگی و برنامه ریزان کشور در دو  جنبه ایحابی و سلبی برای اهمیت دادن به  این موضوع اقدام کنند یکی نشر و توسعه واژه های معادل و دیگری همت در کارنبردن کلمات بیگانه و دقت در استفاده صحیح از زبان فارسی ، بدیهی است که رسانه ها و در راس آنها رسانه هایی که با بودجه عمومی اداره میشوند و رسالت فرهنگی تعربف شده ای در قبال مردم و فرهنگ کشور دارند بویژه صدا وسیما رسالت سنگینی از این بابت برعهده دارند، در همین روزها رییس فرهنگستان زبان فارسی اظهار داشته است که تنها در دو سال اخیر چهل و پنج هزار معادل فارسی برای کلمات بیگانه استخراج و معادل سازی شده است البته این اقدام  تلاشی در خور اهمیت است ولی تا این کلمات در رسانه های فراگیر مورد استفاده ، کاربرد و جایگزینی قرار نگیرند برای مردم محسوس و ملموس نخواهند بود و به سطح جامعه نخواهند آمد .

 متاسفانه کاربرد کلمات بیگانه و استفاده از اسامی خارجی کمابیش در برنامه های رادیو تلویزیونی ، نوشته های  بسیاری از نشریات و روی تابلوهای رنگارنگ شهرها همچنین نشانه ها و برچسب های بسیاری از تولیدات داخلی به امری رایج تبدیل شده است و با ین روند حساسیت ها هر روز کمتر میشوند ، امری که میتواند برای فرهنگ کشور خطرناک باشد و میراث غنی گذشتگانمان را دچار خدشه کند ، طبعا با وجود کارآمدی و تاثیرگذاری رسانه ها بیش و پیش از هرکس مدیران و برنامه ریزان رسانه ها می توانند با برنامه ریزی از خطرات وارده بر فرهنگ و زبان جلوگیری کنند و بر تقویت زبان فارسی و پاسداری از میراث غنی گذشتگان موثر باشند ، البته این توان بالقوه بطور مداوم می بایست بالفعل. اجرایی و کاربردی شوند تا اثربخش و امیدآفرین باشند ، مصداق های آنچه که گفتیم آنقدر در جامعه فراوانند که نیازی به برشمردن آنها نیست با این وجود به دلیل اهمیت موضوع در یادداشتی دیگر بیشتر شواهد و مصداق های  موجود را مورد توجه قرار خواهیم داد .

ریچارد فرای و ایران

 اکثر افرادی که با نام ریچاردفرای شرق شناس و ایران پژوه آمریکایی آشنا هستند این آشنایی را طی سالهای اخیر از طریق رسانه های رسمی کشور بویژه صدا و سیما به دست آورده اند،. از طریق گزارش هایی که از وی پخش می شد. چند مصاحبه و گزارش را دوست و همکار قدیمی آقای بیژن نوباوه وطن که در این زمان نماینده مجلس شورای اسلامی است و در سال های 1380 تا حدود 1385 نماینده خبری صداو سیما در نیویورک بود تهیه و منعکس کرد همچنین گزارش های متعدد تولیدی از جمله برنامه ای در مورد فرای که در مجموعه معرفی ایرانشناسان شبکه اول سیما چند سال قبل از این پخش شد.علاوه بر اینها انعکاس اخبار و گزارش های متعدد از توجه و تجلیل های مکرر توسط آقای احمدی نژاد رییس جمهور وقت در همایش های ایرانیان و ایرانشناسان  همچنین درهمایش  بین المللی فارابی از آقای ریچارد فرای، اینها همه باعث شد تا طی سالهای گذشته علاوه بر اهل تحقیق و پژوهش طیف وسیعی از افراد جامعه با نام و جایگاه علمی فرای آشنا شوند.

 با همه نکات و ملاحظاتی که گفته شد و به پاس خدماتی که وی در مورد معرفی بیشتر ایران و ایرانی به جامعه علمی جهان داشته است و بنابر رویه اخلاق مدارانه ایرانیان در طول تاریخ شایسته تر این است که اگر شناخت کاملی از وی نداریم یا شک و شبهه ای در مورد شخصیت وی وجود دارد و در زمان حضور و سفرهای مکررش به ایران مطرح نشده و بحثی و نقدی بعمل نیامده است لا اقل در این زمان که درگذشته است در تخریب چهره اش پیش قدم نشویم  .

 دوست عزیز و گرامی آقای علیرضا نقاش که در سال 1389 مصاحبه ای در منرل فرای در ایالت ماساچوست آمریکا و محل فعالیت های دانشگاهی وی دانشگاه هاروارد انجام داده و در اختیار برنامه مرتبط در شبکه یک سیما به تهیه کنندگی آقای عبدالحمید ارجمند قرار داده است ضمن تعریف و توصیف رفتار انسانی و محبت و همکاری بسیار مرحوم فرای در انجام مصاحبه و علاقه وافر وی به فرهنگ و تمدن ایران عکس یادگاری خود با فرای در منزل شخصی وی در اختیارم قرار داده است که ضمن تشکر فراوان از ایشان عکس مذکور را جهت رویت و ملاحظه دوستان در اینجا بنمایش میگذارم ،