در برخی از کشورهای برف خیز معمولا به اولین برفی که می بارد ، اصطلاح برف کثیف را به کار می برند ، برفی که بعد از مدتی برای اولین بار و غالبا در فصل پاییز می بارد و با آلودگی همراه است ، این بار با تبعاتی که بارش برف نه چندان طولانی در تهران در پی داشت و پرده از ضعف مفرط مدیریت شهری را بر ملا کرد باید از این برف به عنوان برف رسواگر نام برد . روز ۲۰ بهمن ماه جاری ( ۱۴۰۱ )در تهران چند ساعت برف بارید ، بارش ها مداوم و پیوسته نبود ، اما نسبت به یکی دو بارش پراکنده و کم مایه قبلی بیشتر و در مناطق شمال شهر پر و پیمانه تر بود .
تصاویری که مردم از وضعیت خیابان ها و بزرگراه های اصلی شهر در فضای مجازی به اشتراک گذاشته اند ، بی عملی ، کم تحرکی و ضعف جدی مدیریت شهری تهران را به خوبی به نمایش درآورده است . خودروهای زیادی در برف و سرما گیر کرده یا سر خورده و جاده ها در ساعات پایانی شب یخ زده و عده ای از مردم طی ساعاتی طولانی سرگردان و درگیر مشکلات ناشی از برف شده اند . صدا و سیما به دلایل کاملا معلوم ،متاسفانه آن چنان که لازم بود و در زمان دولت قبل به این نوع مشکلات می پرداخت و سراغ مسولان میرفت به سراغ جناب شهر دار نرفت و نقد و پیگیری کاملی به عمل نیاورد . جالب است که هواشناسی از چند روز قبل از این پیش بینی برودت هوا و بارش باران و به ویژه برف در ارتفاعات و شمال شهر تهران کرده بود.
اینگونه عمل کردن شهرداری و شهردار در مواجهه با یک بارش برف و عقب ماندن آشکار آنان از رسیدگی دقیق و درست و به موقع برای رفع مشکلات شهری که از وظایف اصلی شهردار و نیروها و عوامل شهرداری است ، علاوه بر تلخکامی و گرفتاری جندین ساعته تعداد زیادی از شهروندان کلان شهر تهران ، آنان و سایر کسانی که موضوع را دنبال کرده و در جریان قرار گرفته اند نسبت به شعارهای پر حرارت جناب زاکانی شهردار محترم ، در زمان کاندیداتوری ریاست جمهوری بدبین و نا امید کرده و میکند ، آقای زاکانی تندترین انتقادات را نسبت به عملکرد و ناتوانی دولت قبل و داغ ترین شعارهای توانمندی ، کاردانی و کارآمدی برای خود و دوستان و همفکران خود که اینک مجموعه دولتمردان حاضر را شامل میشوند مطرح میکرد .
اینجاست که حضرت حافظ میفرماید : خوش بود گر محک تجربه آید به میان . . .
در حالیکه که ده ها مشکل ریز و درشت هر روز بر سر راه اداره کشور است و جامعه منتظر حل یکایک آنهاست ، دولت بدون داشتن یک تصویر روشن از چگونگی راه حل ها ، همچنان بر مدار تبلیغ ،کمابیش همان حرف های دوره تبلیغات انتخاباتی را تکرار میکنند، بدون اینکه در صحنه عمل اتفاق مهمی رخ بدهد .
صحبت های انتخاباتی بر مدار شایسته سالاری بود ، از مردم میخواستند بهترین ها را برای کابینه معرفی کنند ولی به گزینه های دولت ، آنهایی که در مجلس همراه رای آوردند واقعا نمیتوان برگزیده و منتخب و بهترین گفت ، علاوه بر این در همین مدتی که از عمر کابینه ( قریب یک سوم )میگذرد برخی جابجایی ها نشان داد که تعلقات دولت به دوستی ها و هم جناح بودن ها بیش از کارآمدی ها و توانمندی ها در عمل مورد توجه و ملاک کار قرار گرفته است . دولتمردان فعلی با نقد دولت های پیشین در عدم شفاف عمل کردن ،به مردم قول دادند که در همه زمینه ها شفاف عمل میشود و مردم در جریان جزییات قرار میگیرند .
مجلس جاری چندین ماه ابتدای دولت جاری( سیزدهم ) وقت خود را صرف بررسی ترک فعل های دولت قبل ( یازدهم و دوازدهم ) کرد که در کلان موضوع کار خوبی بود ولی غافل از اینکه هر هفته و هرماه همچنان ترک فعل در حال رخدادن است ، قبل از بررسی گذشته باید از تکرار همه اشتباهاتی که به حال کشور مضر است ، جلوگیری شودو مشکلاتی که باعث یکسری از عقب ماندگی ها میشود ، مثل نپویستن به FATF و در نتیجه برجا ماندن تحریم ها و محدودیت های نقل و انتقال ارز خارجی ، همچنین بی سرانجام ماندن تکلیف مذاکرات و توافقات برجام که همچنان فشار گسترده تحریم ها را باقی میگذارد، تعیین تکلیف شدن این امور به معنای پرداختن به زمینه های قفل شدن اقتصاد کشور و پیدا کردن راه حل های اساسی است . ارز مورد لزوم وقتی وارد کشور نمیشود ،سرمایه گذاری خارجی که صورت نمیگیرد ، برنامه ریزهای مربوط به درآمدهای گردشگری خارجی که محقق نمیشود ، اعتبار لازم ارزی برای ساخت و ساز زیر بناها ، تعمیر و ترمیم خرابی های صنعتی و تعویض ماشین ها و موتورهای مختلف مورد نیاز کشور نیز صورت نمیگیرد ، رفع و رجوع همه این ها به شناخت کافی از معادلات موجود بین المللی ، پشتیبانی های لازم داخلی و توجه و تدبیر لازم در پیشبرد امور نیاز دارند .
معلوم نیست تکلیف و سرانجام بررسی موارد مثل حقوق های بالا که توسط مسولان فعلی و منتقدین دیروز حقوق های نجومی نامیده شد به کجا رسید ؟ آیا واقعا دیگر در این دولت حقوق نجومی دریافت نمیشود .؟آیا در حقوق و دریافتی ها و تسهیلات مجلسی هانسبت به قبل دوره های قبل تصحیحی اتفاق افتاده است . اگر تغییر مثبتی رخداده است بهتر است به مردم اعلام شود . سازمان ها و نهادهای زیادی تا کنون بودجه و اعتبارات بالا و غیر متعارف دریافت میکردند ، حد اقل نسبت به آنچه که به عنوان عملکرد و حاصل فعالیتشان منتشر میشده سرانجام آن ها چی شد ،آیا دولت قرار است در بودجه سال ۱۴۰۲ در این مورد تغییرات سازنده و امید بخشی به وجود آورد ؟ اگر خیر که این همه شعار بدون پشتوانه عملی ،تنها بر بی اعتمادی مردم میافزاید ، اگر پاسخ مثبت است، دولت با شعار و وعده پیشین خود، موظف است در جهت شفاف سازی و افزایش اعتماد عمومی اقدامات تصحیحی خود را اعلام کند . امیدواریم که چنین شود .بقول دولتمردان امروز و منتقدان دیروز ، دیگه حرف های تکراری و کلام درمانی کافی است ، زمان زمان عمل است . به قول فردوسی بزرگ :
بزرگی سراسر به گفتار نیست
دو صد گفته چون نیم کردار نیست
صحبت های رییس جمهور محترم و تاکید و اصرار برمتعهد بودن به وعده ها و بر سرقول و قرار انتخاباتی خود بودن پس از گذشت حدود یکسال و نیم از مسولیت ریاست جمهوری ،شرکت در جمع های مختلف اداری ، کارگری و بعضی مجالس و محافل همه خوب و در لحظه جالب اند ، در لحظه منظور این است که تنها در دقایق و ثانیه هایی که این کلمات توسط گوینده ایراد میشود شاید برای معدودی از مخاطبان نوعی بی حسی مقطعی و فراموشی معضلات ایجاد کند، اما وقتی می بینند اتفاقی در صحنه عمل نمی افتد در صورت تکرار همین بی حسی در ثانیه هم برای همان معدود افراد ایجاد نمیشود ، غالب اعضای دولت حاضر در زمان انتخابات به دولت های گذشته شدیدا ایراد میگرفتند وآنان را نقد میکردند که به گفتار درمانی پرداخته و در صحنه عمل حرکت و اقدامی نمیکنند ، لازم به گفتن نیست که کلیه جوانب از گذشته پیچیده تر ، کلیه شاخص تر منفی تر ، وضعیت کشور در صحنه بین الملل با کمال تاسف سخت تر و منزوی تر و خلاصه بطور کلی هیچ کدام از شاخص های مهم کشور بهبود نیافته است .
عجیب است که با وجود جلسات همانگی و همفکری های اولیه دولت ، اظهار نظرهای اعضا و وابستگان دولت در یک موضوع متفاوت ، گاه متناقض و معمولا هم خارج از حیطه های تخصصی اعلام و ابراز میشود.. حرف منطقی مخالفان و منتقدان دولت این است که شمایی که قبل از این دولت و در دولت های قبلی در بخش های مختلف دولتی یا حکومتی مشغول و مسول بوده و از مسایل کشور مطلع بوده اید و با همین اطلاعات دولت قبل را نقد میکردید و تبلیغ کردید که با اطلاع کامل و آمادگی مناسب برای رفع مشکلات و معضلات میاییم ، اقتصاددان ها را به خط میکنیم ، اوضاع را ساماندهی میکنیم و . .
حالا از آن شعارها و رجزها فقط توجیه مانده و البته تکرار وعده ها و اصرار بر اینکه سر قول و قرار و تحقق وعده ها هستیم !!
بنظر میرسد دیگر توجیه و تکرار شعارها و بهانه های کهنه هیچگونه تاثیر سازنده و آرامش بخشی ندارد ، بلکه ایجاد یاس و نا امیدی را بیشتر میکند .
خوب است از تکرارها پرهیز و برحرکت سازنده و امید بخش و دلجویی مردم بیافزایند ، اگر این کاره هستند ، اگر نیستند هم صادقانه به مردم بگویند و عذرخواهی کنند و کار را به دیگرانی که در عمل توان دارند بسپارند.