طی آشوب ها و اعتراضات خیابانی چند هفته اخیر در گوشه و کنار کشور ، همواره تذکر و تحکم و هشدار خطاب به کسانی بوده است که در صحنه اعتراضات بنا بر هر دلیل حاضر شده و شعار داده اند ، اینکه از این جمع کدامیک با انگیزه تخریب بوده یا میخواسته خواست و نظر خود را برای شنیدن مسولان فریاد بزند ، کار ساده ای نیست ، انتظار میرود و شایسته است که در همین موضوع نیز با سعه صدر و دریایت بررسی و تدبیر شود . اما بسیاری از افراد هم هستند که بیانشان و دیدگاه هایی که با استفاده از رسانه ها و جمع های مختلف منعکس میکنند آشکارا به تحریک احساسات یا تحقیر معترضین یا حتی منتقدینی که با قلم و بیان خود مسایل جاری جامعه را نقد میکنند می پردازند . عجیب است که این گونه افراد با بیان های کاملا توهین آمیز نه تنها مورد تذکر و هشدار و برخورد حقوقی و قضایی قرار نگرفته اند ، بلکه از طرف طیف هایی در حاکمیت مورد تشویق و حمایت هم بوده اند .
طبعا تعدادی از سلبریتی ها اعم از هنرمندان یا ورزشکاران رفتارها و ادعاهای خارج از عرف و سنت معمول جامعه یا انحرافاتی داشته و دارند مثل بقیه اقشار ، اما وقتی تعدادی به زعم خود برای دلسوزی و حمایت از نظام بدترین تعابیر را در مورد این اقشار به کار می برند ، حتی بدون قید یا تبصره ، آنهم بدون استنادات لازم ، این ها کجای کارشلن حرفه ای یا از روی دلسوزی و حمایت گرایانه است ؟
باید پرسید چرا این افراد بد دهن و هتاک از نوعی حمایت آشکار و نهان برخودرادند ، وقتی کسی آشکارا تهمت میزند و تخلف میکند چرا با آنان مثل دیگر منتقدین و معترضین برخورد نمیشود و ملزم به پاسخگویی یا لا اقل عذر خواهی نمیشوند .
هزینه هایی که کشور بابت بی اعتمادی ایجاد شده در اثر گفته ها و توهین ها و شعارهای این افراد پرداخته و می پردازد چگونه و چه کسانی می بایست جبران کنند .؟
خوب است مسولان ذیربط یکبار برای همیشه تناقض موجود را عملا پاسخگو شوند یا برطرف کنند . احساس دو گانگی در برخورد و رفتار متقابل همانطور که در عرصه بین المللی نمی پذیریم و ناشایست میدانم ، در عرصه داخلی نیز امری ناشایست و غیرقابل قبول است که مسولان امر می بایست به آن بپردازند .
در هفته گذشته عبارت ؛ کمی مانده تا ابرقدرتی مان ؛ از دو مقام دولت نقل شد ، نمی خواستم بپذیرم به نظرم رسید که این موارد از خبرهای فیک باشد ولی دیدم در منابع مختلف خبری نقل شده است .یکی از مقامات ،معاون اقتصادی وزارت خارجه است . البته متاسفانه این نوع سخن ها قبلا هم از مسولان و اعضای دولت سیزدهم شنیده بودیم ، نظیر صحبت ها و وعده های وزیر کار که میگفت با یک میلیون می توان یک شغل ایجاد کرد ، وزیر محترم خیلی زود از حضور مردم مرخص شد ، قطعا اگر حضورش تداوم میافت شاهد افاضات دیگری هم از این دست بودیم سخن هایی آسان با تبعات سخت . اظهار نظر جدید هم به مراتب عجیب تر است . معلوم نیست این آقایان برای جه اینگونه سخن میرانند ، حواسشان نیست ، بی اختیار کلامی را بر زبان می رانند یا واقعا مشاورانی در پیرامونشان هستند که گمراهشان میسازند و احتما از این طریق سعی دارند به مخاطبان خود دلگرمی بدهند ، غافل از اینکه با فضای موجود در جامعه ، هجوم خبرهای راست و دروغ در فضای مجازی، وضعیت اقتصاد و گرفتاری های جدی معیشتی مردم، بهتر است ابتدا برای رفع تنگناها و مشکلات جاری تلاش شود ، فشارهای ناشی از تحریم ها همراه با آثار بین المللی جنگ و حمله روسیه به اوکراین و روشن نشدن گفتگوهای برجامی ،بیش از پیش چاره جویی های رفع مشکلات را با ابهام و چالش روبرو کرده است
هفته دولت با مراسم های مختلف و تقدیر و تشکرها به پایان رسید . رسمی که طی سال هاست برگزار میشود . اصولا این رسم برای بازبینی ، بررسی و مرور بر عملکردهاست و البته فرصتی برای تبلیغ کارها و تلاش های صورت گرفته طی یکسال گذشته ، امسال دولت سیزدهم در اولین سال استقرار خود همین برنامه ها را اجرا کرد ، با این تفاوت که با توجه نبود یک مجموعه مستقل منتقد در برابر دولت به ویژه هماهنگ بودن رسانه های رسمی ، در راس آنها صدا و سیما ، همچنین بی رمق بودن یا اجازه نیافتن فعالین جناح رقیب ، نقد جدی در بررسی عملکردها صورت نگرفت .
دولت جاری در شرایط خوبی کشور را تحویل نگرفت ، تورم ، گرانی های افسار گریخته و تبعات منفی روز افزون تحریم ها وجود داشت . . اما با وجود وعده های مکرر دولت جدید در دوران تبلیغات و حتی بعد از آن شرایط برای مردم کوچه و بازار بهبود نیافت ، حتی در موارد متعددی نسبت به قبل بدتر هم شد ، به عبارتی روند رو به تزاید شاخص های منفی ، کمابیش افزایش یافت . البته اعضای دولت و شخص رییس جمهور در این یکسال ،سفرهای زیاد و بازدیدها و ملاقات های متعددی با مردم داشتند، حوادث مختلفی از جمله حوادث طبیعی هم رخ داد و بخشی از توان دولت را به خود معطوف کرد .
گاهی در گزارش ها و مصاحبه های مسولان صحبت از بهبود اوضاع ، مثبت شدن شاخص های زندگی ، توسعه روابط با کشورهای جهان ، فروش بیشتر نفت ، آزاد شدن بخشی از دلارهای نفتی بلوکه شده و از این موارد دلگرم کننده شده است، انشاالله که همه درست و در آینده نزدیک نشانه های بهبود در زندگی مردم بروز و ظهور داشته باشد . ایکاش در کتار گزارش ها ، نظرخواهی از مردم ، افکار سنجی و بررسی های میدانی مستقل هم می شد تا میزان بهبود وضعیت ، ارتقای شاخص های اقتصادی در زندگی روزمره مردم برای دولت و رسانه ها مشخص می شد .
آنچه بیش از همه شاخص ها و گزارش ها مهم و معتبر است میزان رضایت مردم و امیدواری نسبت به آینده است . انشاالله که افزایش یابد و گفته های مسولان در آینده ، تمام و کمال رنگ واقعیت و تحقق بپذیرند .