دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

افراط و تفریط در صحنه سیاست

 خیلی از سیاستمداران به فراموشکاری مردم باور دارند و بر همین اساس هم در صحنه سیاست عمل میکنند . فراموشی به معنای جزییات را در میان مدت دنبال نکردن امری طبیعی است اما موضوعی که گاهی سیاستمداران از آن غافل میشوند قضاوت تاریخ است . انسان ها هرچه باسواد تر با تجربه تر و مردمدارتر باشند علاوه بر خداوند متعال و دغدغه افکار عمومی برای یاد و نام خود و قضاوت تاریخ نیز ارزش و اعتبار زیادی قایل هستند . تاریخ نیز با گدشت زمان بی رحمانه قضاوت میکند بخصوص در این عصر و زمانی که با هزینه کم ، مشارکت مردم و بکارگیری امکانات فضای مجازی همه اجزای افعال سیایون ،گفته ها ،حرکت ها و عملکردها قبل از رسانه های دولتی و رسمی توسط مردم ثبت و ضبط میشود .

برای یبان منظور و نشان دادن این دوگانگی ها و افراط و تفریط ها در صحنه سیاسی کشور تنها به چند نکته اشاره میکنم .

-- طی دو هفته گذشته با وجود اعلام حکم اختلاس ،جریمه و زندان معاون اول دولت دهم ( معاون آقای احمدی نژاد ) به طرز عجیبی امام جمعه موقت تهران ( آیت الله جنتی ) که معمولا نسبت به مسایل سیاسی روزحساسیت دارد و اعلام موضع میکند در این مورد صحبتی نکرد و به دولت قبلی چیزی نگفت ،اما در عوض تذکراتی به دولت فعلی داد .

--صدا وسیما که طی هشت سال مدیریت دولت های نهم و دهم بطور کلی نقد و نقادی را به کناری نهاده بود در ماه های اولیه شکل گیری دولت یازدهم چنان نقد را در دستور کار خود قرار داد که حدود ماه سوم فعالیت دولت آقای روحانی در حالیکه هنوز دولت جدید کامل نشده بود  با دعوت از وزیر اقتصاد دولت قبل بیش از یکساعت به او وقت داد تا هرجه میخواهد بگوید و از خود و دولتش دفاع کند. این رویه در ماه های بعد نیز ادامه یافت اما نکته جالب مطلب در این است که طی هشت سال حاکمیت دولت های نهم و دهم حتی یکبار وزیر یا مقام موثری از دولت های هفتم و هشتم( دوره آقای خاتمی ) امکان حضور در برنامه ای برای گفتگو یا پاسخگویی نیافت این روال البته با تغییرات اخیر در مدیریت صدا وسیما اندکی متعادل تر شده است .

 در روز نامه های یکی دو روز اخیر آماری از میزان و متوسط تذکرات نمایندگان به وزیران دولت دیدم که نیازی به هیچ توضیحی ندارد. طبق این آمارنمایندگان مجلس از ابتدای فعالیت دولت یازدهم تا پایان دیماه ۱۵۸۸ سوال از وزرای کابینه پرسیده اند. یعنی هر روز ۳سه سوال در حالی که مجموع سوال های نمایندگان طی ادوار مختلف مجلس ۱۵۵۴ سوال بوده است و چون هنوز زمان زیادی از پایان دولت دهم نمی گذرد نوع برخورد آن با مجلس و تسلیم بودن اکثریت مجلس در برابر برخورد ها و فشارهای آن دولت هنوز در اذهان هست .

 بی تردید نقل این نکات به معنای دفاع از یک جریان سیاسی نیست دفاع از کیان انقلاب و آرمان های آن است . یادآوری مسولیت نمایندگان و همه کسانی است که خود را نماینده مردم یا سخنگوی آنان میدانند. اگر کسی چنین شعاری میدهد یا چنین جایگاهی برای خود قایل است طبعا نمی بایست در انجام وظیفه ملاحظه این و آن داشته باشد چهارچوب های اصلی ، منافع ملی ، اعتدال و عدالت چندان در قید ملاحظهو مصلحت نمی گنجد.

 ای کاش صدا و سیمای ما همواره جستجوگر ، نقدکننده و مدافع منافع مردم و جامعه باشد و رفت و آمد این و آن دولت در مشی آن تاثیر نگذارد .

ای کاش امامان جمعه همواره با تقوا و عدالت همه مسایل جامعه را ببینند و ناصح دولت ها و مدافع مردم باشند فارغ از اینکه چه کسی رفته و چه کسی آمده است . 

ای کاش نمایندگان مجلس همیشه و در هرحال نماینده مردم ، مدافع منافع ملی و مصالح جامعه باشند و رفاقت ها یا عداوت های شخصی و جناحی تعیین کننده و رقم زننده مواضع آنها نباشد یا نشود .

 

سهم خواهی انقلابیون دروغین

 اینکه انقلاب بعد از قریب چهار دهه نقد شود ،نکات ضعف و قدرت ،موانع و مشکلات ، مسیر آینده ،آرمان ها ، ایدآلها و همه ابعاد آن نقل و نقد شود امری جالب بلکه لازم است .اما با فرض فراموشی مردم که البته باور بسیاری در صحنه سیاسی است یا با در نظر گرفتن بی اطلاعی نسل جدید از رویدادهای گذشته که به واقع این بی اطلاعی امری طبیعی است .شریک شدن بسیاری از افراد در انقلاب و خود را سهیم و شریک مسیر انقلاب معرفی کردن برای نقد محکم تر و مخالفت اساسی تر از آن شگرد های روزگار است که خواندن دست این گونه افراد نیاز به شناخت دارد . فرض کنید فلان شخصیت یا فرد معروف در داخل یا خارج از کشور که هیچ نسبتی با انقلاب نداشته است اینک ضمن انقلابی خواندن خود ( البته در گذشته ) شروع میکند به نقد، نفد ،استدلال و نتیجه گیری بر اساس یک دروغ بزرگ و بدنبال آن سهم خواهی با این مضمون که ما انقلاب نکردیم که .  . 

این موضع را اگر یک انقلابی واقعی و از روی خیر خواهی و دلسوزی بگیرد امری کاملا عادی است اما فرد یا افرادی که هیچ وقت میانه ای با انقلاب و انقلابی گری نداشته اند و تا آخر در موضع مخالف و مقابل بوده اند و اینک ژست نقادی و سهم خواهی گرفته اند در واقع هم مردم را نادان و فراموشکار فرض کرده اند هم بابت گذشته خود دروغ میگویند هم اینک بی وجه سهم خواهی میکنند . حرکت اینگونه افراد برای آنهایی که سنی ازشان گذشته یا اطلاع بیشتری از وقایع کشور دارند سخت تر و سنگین تر است تا آنهایی که از ابتدا مخالف انقلاب بوده و هستند.

نا امنی در فرانسه

 روز های اخیر خبرهای متعدد و متنوعی از ترور ، گروگانگیری، درگیری و کشتار در پاریس در رسانه های جهان به چشم میخورد . سال ها قبل یک کارشناس رسانه ای برای نشان دادن اهمیت خبر و رتبه بندی و الویت خبر مطلبی به این مضمون گفته بود که برای آنها درگیری یا کشته شدن یک سگ در میدانی در پاریس مهمتر است از کشته شدن افرادی در کشوری دیگر ، موضوع امنیت برای همه کشورها و همه جوامع مهم است ولی این امنیت وقتی که بستر ساز توجه گردشگران جهان به فرانسه میشود .فرانسه ای که اماکن تاریخی و دیدنی آن در صدر مکان های توریستی جهان است ، البته بسیار بسیار مهم میشود . امنیت برای مردم عراق و لبنان و افغانستان هم مهم است  و کیست که بدون امنیت بتواند آرامش داشته باشد. با این همه امنیت همه چیز غرب است هم درآمد هم پرستیژ هم شهرت و هم مانور قدرت تحت همین نظم و امنیت است که امکان پذبر میشود .

بسیاری از حاکمان جهان بویژه رهبران انگلیس ، آمریکا ،آلمان و دبیرکل سازمان ملل بلافاصله حادثه تروریستی را محکوم کردند . شبکه های غربی شبانه روزی و آنلاین حمایت های جهانی ، واکنش های مردمی را به نمایش گذاشتند . انصاف هم همین است که قتل و ترور و گرونگانگیری در هرکجا و به هرترتیب باید محکوم شود . نباید افراد اغتشاشگر خودسر و ویرانگر در جایی از محیط انسانی و جامعه بشری زندگی ، آرامش و امنیت دیگران را به خطر اندازند .

 ای کاش این استدلالات در همه موارد و برای همه بکار رود کاش توهین ها هم محکوم شود و ای کاش همین حساسیت ها  ، فضاسازی های رسانه ای و پیگیری های خبری در مورد امثال مردم غزه ، کودکان کشته و مجروح شده، آوارگان فلسطینی ، مردم عراق و افغانستان و غیر آنها هم اعمال شود و فرض همه حاکمان و رسانه ها حرمت جان انسان ها ، خون انسان ها و کرامت انسانی همه باشد.