دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

نا امنی در فرانسه

 روز های اخیر خبرهای متعدد و متنوعی از ترور ، گروگانگیری، درگیری و کشتار در پاریس در رسانه های جهان به چشم میخورد . سال ها قبل یک کارشناس رسانه ای برای نشان دادن اهمیت خبر و رتبه بندی و الویت خبر مطلبی به این مضمون گفته بود که برای آنها درگیری یا کشته شدن یک سگ در میدانی در پاریس مهمتر است از کشته شدن افرادی در کشوری دیگر ، موضوع امنیت برای همه کشورها و همه جوامع مهم است ولی این امنیت وقتی که بستر ساز توجه گردشگران جهان به فرانسه میشود .فرانسه ای که اماکن تاریخی و دیدنی آن در صدر مکان های توریستی جهان است ، البته بسیار بسیار مهم میشود . امنیت برای مردم عراق و لبنان و افغانستان هم مهم است  و کیست که بدون امنیت بتواند آرامش داشته باشد. با این همه امنیت همه چیز غرب است هم درآمد هم پرستیژ هم شهرت و هم مانور قدرت تحت همین نظم و امنیت است که امکان پذبر میشود .

بسیاری از حاکمان جهان بویژه رهبران انگلیس ، آمریکا ،آلمان و دبیرکل سازمان ملل بلافاصله حادثه تروریستی را محکوم کردند . شبکه های غربی شبانه روزی و آنلاین حمایت های جهانی ، واکنش های مردمی را به نمایش گذاشتند . انصاف هم همین است که قتل و ترور و گرونگانگیری در هرکجا و به هرترتیب باید محکوم شود . نباید افراد اغتشاشگر خودسر و ویرانگر در جایی از محیط انسانی و جامعه بشری زندگی ، آرامش و امنیت دیگران را به خطر اندازند .

 ای کاش این استدلالات در همه موارد و برای همه بکار رود کاش توهین ها هم محکوم شود و ای کاش همین حساسیت ها  ، فضاسازی های رسانه ای و پیگیری های خبری در مورد امثال مردم غزه ، کودکان کشته و مجروح شده، آوارگان فلسطینی ، مردم عراق و افغانستان و غیر آنها هم اعمال شود و فرض همه حاکمان و رسانه ها حرمت جان انسان ها ، خون انسان ها و کرامت انسانی همه باشد.

فایده افراطی گرایی برای غرب

 در تاریخ معاصر کشورمان همچنین رویدادهای منطقه خاورمیانه حوادث و رخدادهای زیادی وجود دارند که تحلیل آنها میتواند بخوبی از پشت صحنه ، سرمایه گذاران و بهره برداران آنها پرده برداری کند برای مثال در یکی از حوادث مربوط به کودتای 28 مرداد و برخوردهایی که در خیابان ها به اصطلاح بین مردم صورت گرفت . یکی از سیاسیون در نقل خاطرات خود از گروهی یاد میکند که بواسطه فردی از انگلیس پول میگرفت تا شلوغ کند تا اینجای مظلب برای وی قابل درک بوده است ولی وقتی متوجه میشود گروه دیگری هم پول میگرفته اند تا گروه اول را بزنند و بلوا اوج گیرد این موضوع برایش مایه تعجب میشود و به این نتیجه میرسد که حاصل کار ، نمایش ناتوانی و بی عرضگی دولت وقت و در نتیجه توجیه دخالت و ورود بیگانگان است .

 امروز هم اگر به فغل و انفعالات سیاسی اطراف کشورمان نگاه کنیم نظیر همین داستان را مکررمی بینیم . شکل گیری طالبان در ابتدا با چراغ سبز و همراهی آمریکا صورت گرفت و فعالیت ها و اقدامات بعدی این جریان نیز با شعار مخالفت با حضور بیگانگان بود اما  هر تهدید یا اقدام این جریان کمکی شد به توجیه حضور و ماندگاری و تداوم حضور نیروهای آمریکایی تا جایی که بسیاری از سیاسیون افغانستان یعنی کشوری که مقاومت و ایستادگی مردمش در مقابل سلطه گران و متجاوزان خارجی زبانزد عام و خاص بوده است اینک برای حضور بیگانگان  توجیح میآورند.

اقدامات فعلی گروه داعش در عراق و سوریه با تبلیغ برقراری خلافت و حاکمیت اسلامی نیز بسیار ملموس تر به توسعه و تحکیم حضور بیگانگان در منطقه میانجامد. زمینه و چگونگی شکل گیری این جریان بخوبی نقش آمریکا و غرب را نشان میدهد اما اکنون این جریان به اهرمی برای تقویت این حضور و کمک به مقبولیت آن در افکار عمومی مردم تبدیل شده است. داعش تهدید میکند آمریکا بلافاصله تعدادی نیرو به عراق اعزام میکند ، داعش خبرنگاری را به قتل میرساند ، آمریکا تعدادی دیگر اعزام میکند فعلا بقول والیبالیست ها داعش مشغول پاس دادن و آمریکا هم آبشار زدن است .

داعش و رفتار سیاسی آمریکا در منطقه

 این که بالاخره آمریکا گروه داعش رابزرگترین خطر برای منطقه و بزرگترین تهدید برای خوددانست نکته امیدوارکننده ای برای جلو گیری از پیشروی ها و احیانا  رفتار غیر انسانی این گروه است گروهی که از ابتدای اعلام موجودیت و شروع تحرک در منطقه خاورمیانه لطمات جبران ناپذیری به پیکره اسلام و مسلمانان وارد ساخته است . در باب آثار مخرب کارکرد حضور این گروه در ابعاد انسانی ، عاطفی ، اقتصادی ، سیاسی نیز بحث و سخن فراوان است ،تبعات بسیاری از رفتارهای غیر انسانی همانند قتل و شکنجه و امثال آنها که مستندات آنها را این روزها به وفور میتوان در فضای مجازی دید نیز تا مدت ها و نسل های بعدی ادامه خواهد داشت اما رفتار های سیاسی آمریکا بنحوی است که بخوبی نشان میدهد که اولا با وجود شعارهای حقوق بشری و تاکید بر سهم زیاد خود در مدیریت موجود جهان تا پای منافع ملی اش در میان نباشد حاضر به پرداخت بهایی برای شعارهای مذکور نیست ثانیا آمریکا تاکید دارد که علاوه بر ایفای نقش رهبری جهان همواره بعنوان قهرمان ، نیروی برتر و تمام کننده در بحران ها و مجادلات ظاهر شود . آمریکا موارد متعددی در بحران های اخیر اینچنین عمل کرده است نظیر ورودش در بحران شبه جزیره بالکان و نسل کشی بوسنیایی های مسلمان توسط صربها البته بعد از ضربات و لطمات بسیار و بروز فاجعه انسانی، با این وجود ورود دیر هنگام آمریکا نیز توسط تعدادی از کارشناسان مثبت ارزیابی شد.
شاید پس از انجام بسیاری از اقدامات غیر انسانی ، قتل و غارت و تعدی و تجاوز و سربریدن ها و رفتاری های امثال آن توسط داعشی که هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا در خاطرات خود  سهم دولت متبوعش را در تاسیس و هدایت آن بر ملا کرده است  نوبت به رفتار قهرمانانه و تمام کننده آمریکا رسیده باشد . قطعا پیامد دخالت نیز محاسبه شده است نزدیکی بیشتر با حاکمان کردستان عراق ،سهم بیشتر داشتن در معادلات آتی عراق و البته تثبیت  نقش قهرمانانه و نجات بخش از دست متجاوزان  در افکار مردم منطقه در موقعیت و بحران موجود .