دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

فرافکنی های مستمر دولت

 در هنگامه نابسامانی های ریز و درشت و مطالبات قشرهای مختلف مردم ، عوامل دولت به جای پاسخگویی مناسب و مستدل و تلاش برای رفع مشکلات به فرافکنی های عجیب و غریب و اظهار نظرهای نه چندان جالب پرداخته اند و گاه انگار فراموش میکنند که اولین پاسخگو به اعتراضات و شکواییه های مردمی و اولین مسول برای حل مشکلات کشور  قبل از هر فرد و ارگانی دست اندرکاران دولت در هر پست و شغل و مسولیت هستند .

 مدت های مدیدی است که وزیر نفت کابینه  از فروش بالای نفت و افزایش تولید و رکورد فروش نسبت و درامد بیشتر نسبت به گذشته با وجود تحریم ها صحبت میکند ، در عین حال رییس برنامه و بودجه از کمبود درآمد و نداشتن بودجه لازم برای توسعه امور ، انجام پروژه های نیمه کار و ناتوانی در افزایش دستمزدها سخن میگوید ، بالاخره دولت باید مشخص کند ، کدامیک از این دو عضو کابینه ناصحیح سخن میگویند و حرف های خود را تکرار میکنند .

در دولت قبل ( دوازدهم ) هرگاه صحبت از مشکلات باقی مانده و به ارث رسیده از دولت های ماقبل می شد ، عقلای قوم و کارشناسان مستقل میگفتند که گیریم همه صحبت های شما بابت گذشته درست ، شما که از مریخ به اینجا نیامده اید ، در همین کشور و بعضا حتی  مسول هم بوده اید ، میدانستید که اوضاع چگونه است ، اتفاقا همین خرابی و مشکلات را نیز بر میشمردید و قول و وعده میدادید که  اگر شما بیایید کم و کسری ها و کجی ها را رفع و رجوع و آراسته میکنید . همین مطالب و همین مباحث برای دولت حاضر هم مصداق دارد . هرچه ناتوانی دولت بیشتر و تورم و گرانی ها افسارگسیخته تر میشود یاد گذشته و ذکر آمارهای منفی آن هم بیشتر میشود و گاه در افزایش منفی ها صحبت ها و آمارهای ثبت شده قبلی و پیش گفته هم فراموش میشود .

 علاوه بر همه این ها ، رییس دولت سیزدهم در زمان دولت قبل، مطلبی به این مضمون  گفته بود که دیگر نقد گذشته و برشمردن مشکلات قبلی ونسبت دادن به آنان بس است، دیگه زمانی گذشته که شما مسولید . این سخن گوینده همانطور که درآنزمان  روا و بجا بود ، در حال حاضر هم دقیق و درست است ، بیش از یکسال بلکه قریب یک سوم از عمر دولت گذشته است ،فقط باید به حال و آینده فکر کرد و برای رفع مشکلات جامعه و توسعه آبادانی  کشوربا تدبیر درست ، همکاری همگان و احترام به صاحب نظران کارها را به پیش برد ، صرف انرژی برای توجیه یا فرافکنی ، فقط زمان را به هدر میدهدو مردم را نا امید میسازد  ،بهتر است با مدیریت صحیح و کارآمد از همه توانمندی ها برای رفاه حال جامعه بهره برد  .

گفتن بهتر از سکوت است

 سعدی شاعر بزرگ ایرانی میفرماید :

 دربساط نکته دانان خود فروشی شرط نیست     یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل  یا خموش 

 توصیه سعدی شاعر و حکیم توانای ایران همانند سایر پند و اندرزهای این شاعر بزرگ  همواره سازنده است ، اما وقتی که لازم است صحبت شود و با گفتن و شنیدن برخی نکات روشن و  ابهامات برطرف میشود ، چه بهتر که اینکار انجام و روشنگری شود، به فرمایش سعدی شایسته این است که سخن دانسته و بایسته گفته شود  .

این روزها در مورد حوادث پیش آمده ، اعتراضات و درخواست های اقشار مختلف از جمله دانشجویان و گروه هایی از جوانان دهه هشتادی، برخی از کارشناسان ودست اندرکاران صحبت هایی داشته و دارند . فارغ از اینکه صحبت های یادشده به چه میزان گره گشا و روشنگر میتواند باشد ، سخن ناروا نگفتن ، احترام به مخاطب و تلاش برای شنیدن نظر دیگران و گفتگو در همان چهارچوب ها ، میتواند گام موثری تلقی شود . آقای مهندس ضرغامی رییس اسبق صدا و سیما ، از جمله مسولانی است که تا به حال در چندین نوبت نسبت به مسایل جاری و خواست جوانان معترض سخن گفته و با ذکر این نکته که غالب مسولان زبان و بیان جونان امروزی را نمیشناسند و لازم است این انشقاق و فاصله نسلی به هر نحو کم و کمتر شودتلاش کرد قبل از هرچیز  بر اشتراک معنا نسبت به بیان و سپس ایجاد مفاهمه یا لا اقل کم کردن فاصله ها توجه شود. اینکه مهندس ضرغامی به نقل از یک بازجو در اعتراضات اخیر میگوید  در بازجویی از جوانان معترض نه من می فهمم آنان چه میگویند و نه آنان می فهمند من چه میگویم ، دقیقا اوج مشکل و نگرانی در همین جاست ، نداشتن درک متقابل ، نفهمیدن زبان یکدیگر ، نداشتن تعریق مشترک واژه ها و ومفاهیم  که می بایست اساس حرف و بحث و نظر باشد تا بر این اساس اشتراکات دریافت و افتراقات حل و فصل شود .

چرا با هدر دهندگان توان ملی برخورد نمیشود.؟

  طی آشوب ها و اعتراضات خیابانی چند هفته اخیر در گوشه و کنار کشور ، همواره  تذکر و تحکم و هشدار خطاب به کسانی بوده است که در صحنه اعتراضات بنا بر هر دلیل حاضر شده و شعار داده اند ، اینکه از این جمع کدامیک  با انگیزه تخریب  بوده یا میخواسته خواست و نظر خود را برای شنیدن مسولان فریاد بزند ، کار ساده ای نیست ،  انتظار میرود و شایسته است که در همین موضوع نیز با سعه صدر و دریایت بررسی و تدبیر شود . اما بسیاری از افراد هم هستند که بیانشان و دیدگاه هایی که با استفاده از رسانه ها و جمع های مختلف منعکس میکنند آشکارا به تحریک احساسات یا تحقیر معترضین یا حتی منتقدینی که با قلم و بیان خود  مسایل جاری جامعه را نقد میکنند می پردازند . عجیب است که این گونه افراد با بیان های کاملا توهین آمیز نه تنها مورد تذکر و هشدار و برخورد حقوقی و قضایی قرار نگرفته اند ، بلکه از طرف طیف هایی در حاکمیت مورد تشویق و حمایت هم بوده اند .

 طبعا تعدادی از سلبریتی ها اعم از هنرمندان یا ورزشکاران  رفتارها و ادعاهای خارج از عرف و سنت معمول جامعه یا انحرافاتی داشته و دارند مثل بقیه اقشار ، اما وقتی تعدادی  به زعم خود برای دلسوزی و حمایت از نظام بدترین تعابیر را در مورد این اقشار به کار می برند ، حتی بدون قید یا تبصره ، آنهم بدون استنادات لازم ، این ها کجای کارشلن حرفه ای یا از روی دلسوزی و حمایت گرایانه است ؟

 باید پرسید چرا این افراد بد دهن و هتاک از نوعی  حمایت آشکار و نهان برخودرادند ، وقتی کسی آشکارا تهمت میزند و تخلف میکند  چرا با آنان مثل دیگر منتقدین و معترضین برخورد نمیشود و  ملزم به پاسخگویی یا لا اقل عذر خواهی نمیشوند .

هزینه هایی که کشور بابت بی اعتمادی ایجاد شده در اثر گفته ها و توهین ها و شعارهای این افراد  پرداخته و می پردازد چگونه و چه کسانی می بایست جبران کنند .؟

خوب است مسولان ذیربط یکبار برای همیشه تناقض موجود را عملا پاسخگو شوند یا برطرف کنند . احساس دو گانگی در برخورد و رفتار متقابل همانطور که در عرصه بین المللی نمی پذیریم و ناشایست میدانم ، در عرصه داخلی نیز امری ناشایست و غیرقابل قبول است که مسولان امر می بایست به آن بپردازند .