از بسیاری از اظهار نظرها و سخنرانی ها و مصاحبه های مسولان مختلف حکومتی و نمایندگان مجلس ضرورت و نیاز شدید به اموزش های پایه و در سطوح ابتدایی تا پایان دوره های تخصیلی احساس میشود .در بسیاری از موارد نماینده ای که از یک منطقه انتخاب شده ولی نقش عام ، ملی و فراگیر از او انتظار میرود ، همواره خواسته ها و تذکراتش در محدوده همان حوزه انتخابیه است . میدانیم که بزرگترین و مهم ترین نقش و شان مجلس قانونگذاری است و سپس نظارت ،طبعا تصویب قوانین مترقی و کارگشا میتواند سهم مهمی در توسعه و سازندگی کشور داشته باشد.نظارت دقیق و به موقع نیز میتواند ضامن سلامتی روند امور کشور باشد.اما در مرور بر سخنان و پیشنهادات و تذکرات بسیاری از نمایندگان متاسفانه دیدگاه ها ، می بینیم درخواست ها و پیشنهادها غالبا در محدوده محلی و بی توجه به منافع ملی اند . بسیاری از مامورین و مدیران اجرایی نیز همین نگاه را دارند و بسیاری از مسولان شم سیاسی و نگاه لازم در جهت تقویت منافع ملی ندارند .
این موضوع بنظرم ناشی از بی توجهی از سالهای ابتدایی تحصیلی است . باید طی دوران تحصیل اموزش هاو حساسیت ها لازم در قبال منافع ملی ، عرق ملی و دارایی های همگانی بوجود آید . بحث محیط زیست ، اهمیت طبیعت ، حقوق مدنی وظایف عمومی و همگانی در قبال انها ، نحوه تعامل با جهان و جلب منفعت برای کشور ، اینها نکات و ملاحظاتی است که یا کمتر مورد مطالعه و توجه قرار میگیرند یا حساسیت لازم در قبال آنها و در مرحله اجرا اعمال نمیشود . فکر میکنم همه ما در این حوزه ها مطالعه ، توجه و حساسیت لازم نداریم و باید از سطوح پایه تحصیلی تا پایان به انها توجه شود همچنین در رسانه های عام و فراگیر به اندازه کافی و به شکل های مختلف و بصورت مستمر به این موارد پرداخته شود .
همیشه از تحزب و تشکل سیاسی در جهان معاصر بعنوان حرکتی به سوی تفکر بیشتر و پاسخگویی بهتر در برابر مردم صحبت میشود ولی در جامعه ما گرچه هنوز تشکل های سیاسی به شکل سازمان یافته و مستقر به گونه برخی کشورهابطور کامل ُو مستمر قوام نیافته اند اما تشکل ها ُ گروه ها و جریانهای سیاسی همواره فعال بوده اند. این جریان ها بیشترین هم و غم خود را در دفاع از نیروها و نمایندگان خود تحت هر شرایطی قرار داد ه اند تا الویت دادن به دفاع منصفانه از منافع مردم در شرایط مختلف و در برابر حوادث گوناگون
در جریان حوادث جاده ای ُ مشکلات مردم از بارندگی های سنگین روزهای اغازین آبانماه در تهران و برخی از شهرستانها و نیز حادثه تلخ و سنگین تصادف قطار در سمنان و کشته شدن تعداد زیادی از هموطنان، متاسفانه اغلب رسانه ها به مچ گیری از جناح رقیب پرداختند و متاسفانه در موارد مشابهی که جریان نزدیک به خودشان سهم سنگین تر در مسولیت دارند به فرافکنی ُ مقایسه و امثال آن می پردازند . همه ما میدانیم که اینگونه برخوردها از هرجناح و جریان سیاسی در وهله اول نادیده گرفتن شان و منزلت مردم آسیب دیده بعنوان ولی نعمتان همه تشکل های سیاسی است . از این گذشته تعهد ، تقید و انسانیت حکم میکند که فارغ از دیدگاه سیاسی از منافع عمومی ، کیان کشور و حریم شخصی و کرامت مردم بعنوان اولویت یکم دفاع شود . عالمانه قضایا بررسی شود و منصفانه و فارغ ازمنافع گروهی استنتاج شود ،
امیدوارم بتوانیم از رسانه ها بیشتر و بهتر از آنچه که جاری است در جهت دفاع از منافع همگانی و پیشبرد کشور استفاده کنیم .
حدود یکماه پیش در مطلبی با عنوان ؛ وزیر کم حاشیه ُ وزارت بی خاصیت ؛ به نوعی ضعف مفرط مدیریتی و عملکردی وزارت ورزش و جوانان را یاداور شدم . در چند روز اخیرشاهد استعفای وزیر بودیم و تغیر و تعویض و جایگزینی وزیر بعدی که پس از طی مهلت قانونی صورت خواهد گرفت . واقعیت این است که وزارت ورزش مشکل ساختاری دارد به این شکل که موضوع جوانان مثل فرهنگ بسیار وسیع است و متولیان متعددی در کشور دارد . باید حداقل تقسیم کاری صورت بگیرد ُ محدوده اختیار و میزان پاسخگو بودن هر بخش مشخص شود. همچنین نقش برنامه ریزی و هدایت عالیه وزارت ورزش و جوانان به درستی تبیین شود. چیزی که در حال حاضر نیست و تکلیف روشنی ندارد . علاوه بر بحث ساختاری و محدوده وظایف ، اختیارات حوره ورزش و جوانان ُ نکته اساسی دیگر بودجه نا کافی برای برنامه های مختلف است . بودجه و سهم ورزش برای اردوها ُ اموزش ُ پشتیباتی و حوزه های اداره ورزش بسیار ناچیز است در حوزه جوانان هم نسبت به انتظارات تقریبا صفر است .
در کنار همه اینها و با وجود مشکلات و نارسایی هایی که برشمردیم وجود مدیران قوی و عملیاتی در مدیریت ورزش میتواند تا حد زیادی کارساز باشد. موردی که تا کنون وزارت ورزش از ان کمتر بهره برده است . امیدوارم تغییرات در این مسیر و کارامدی بیشتر این حوزه بسیار مهم و تاثیر گذار باشد .