دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

خبرنگاران شهید سانحه هوایی ،یادشان بخیر

 جمعی از خبرنگاران و عوامل  گروه های خبری به همراه تعدادی از کارمندان شریف ارتش ، در تاریخ ۱۵ آذر ماه ۱۳۸۴ در  راه انجام وظیفه و ماموریت کاری  و طی سانحه  هواپیمای ترابری ارتش  به شهادت رسیدند  .سانحه ای تلخ و شوکی  عظیم و ناگهانی ، به همین زودی و  به سرعت برق و باد ۱۵ سال از آن روز گذشت. برخی از این عزیزان را که صدا و سیمایی بودند  از نزدیک میشناختم و در زمان مسولیت واحد مرکزی خبر ،مدتی  همکاری داشتیم.

مجید عسگری و محمود توران پشتی  هر دو تصویر بردار با سابقه  واحد مرکزی خبر بودند و در ماموریت های مختلف ، شرایطی متفاوت از حضور در جبهه تا سفرهای متنوع کاری خدمت کردند،  البته همواره با صمیمیت و روی خوش . آقای محمود ایل بیگی خبرنگار کارکشته و با تجربه واحد مرکزی خبر بود که ماموریت های کاری موفقی  در داخل و خارج از کشور و به ویژه طی دوران دفاع مقدس داشت .اینکه پس از شهادت ، رحلت و از دست دادن هر عزیزی از او ذکر خیر و یاد مثبت میکنیم رسم و رویه خوبی است ،اما  در حد شناخت طی سال های همکاری، بدون هیچگونه غلو و تعارفی عرض میکنم که این عزیزان علاوه بر جنبه های کاری موفق و تجربیات بالای تخصصی و هر کدام با بیش از ۲۰ سال سابقه کار ، نیروهایی قابل ،بی ادعا ، تلاشگر ، با اخلاق و در محیط کار بسیار صمیمی بودند . یادشان گرامی و روحشان در آرامش ابدی ، انشالله

از مجموع شهدای رسانه  در سانحه هوایی همچنین شناخت و دوستی نزدیکی با آقای حمید رضا خیرخواه داشتم ، جوان فعال و مستعدی که سال های آغازین فعالیت و شکوفایی اش  را در تلویزیون  می گذراند ، او به نمایندگی گروه اجتماعی شبکه یک سیما همراه با کاروان رسانه ای عازم ماموریت بود .

 آقای خیرخواه را از حدود ده سال قبل از  شهادتش میشناختم ، او در سال های اواخر دهه هفتاد در دو ،سه درس مربوط به رشته ارتباطات در دانشگاه آزاد مرکز که با آن همکاری داشتم با من درس داشت و از آن زمان ارتباطمان حفظ شده بود ، علاوه بر  مجری گری ، کار تهیه کنندگی هم میکرد، او را اخرین بار حدود یکماه قبل از سانحه هوایی دیدم ،در حالی که  سرشار از انرژی و شوق  برای پیشرفت بود و برای آینده کار، فعالیت و زندگی خود برنامه های زیادی داشت، از چند ماه قبل از آن تهیه کنندگی یک سری برنامه فرهنگی ، اجتماعی بنام  مرز پر گهر برای ایرانیان خارج از کشور را بر عهده گرفته بود، با فراهم آوردن مقدمات و تنها زمانی که دو سه برنامه با اجرای خانم ژاله صادقیان روی آنتن رفته بود ،اما سرنوشت او به گونه ای دیگر رقم خورد و با وجود جوانی سانحه هواپیما فرصت حضور بیشتر برای آو باقی نگذاشت .

یادش گرامی و رحمت خدای مهربان بر او باد .انشالله


جناب ضرغامی ، بیان صادقانه یا سکوت عالمانه


بخشى از گفتگوى اقای ضرغامى در فضای مجازی منعکس شده است که طی ان با شرح چگونگى برخورد خود به عنوان رییس وقت صدا و سیما  با مصاحبه و گفتگوى اقای روحانی رییس جمهور در صدمین روز اولین دور  ریاست جمهورى اش ، از معطل گذاشتن و تاخیر یکساعته پخش مصاحبه  اقای روحانی به دلیل مخالفت وی با انتخاب مجری برنامه توسط نهاد ریاست جمهورى سخن گفته و ان اقدام را  نشان  استقلال صدا و سیما و زیر بار خواسته های این و ان نرفتن تفسیر کرده است . اقای ضرغامی میگوید این رفتار و مقابله او با انتخاب مجرى  توسط نهاد ریاست جمهوری مورد تایید بسیاری ، همچنین  تشویق مدیران و همکارانش قرار گرفته است .
واقعیت این است که در همان زمان هم بسیارى از مدیران و همکاران ایشان دلیل این رفتار را تصمیم مستقل رییس سازمان نمیدانستند ، چون ایشان در دوره ریاست جمهورى قبل از روحانی نمره خوبى در حفظ به اصطلاح استقلال صدا و سیما نگرفته بود ، معمولا خواست های اعضای تیم ریاست جمهورى وقت  بر صدا و سیما حاکم بود و این رسانه جز در یکسال و نیم اخر دوران اقای احمدی نژاد، انهم بدلیل لجاجت و مقاومت وى در برابر مقام معظم رهبرى و داستان قهر یازده روزه که  بعد از آن صدا و سیما قدری وارد فاز نقد قوه مجریه شد ، اصولا صدا و سیما  جرات ، جسارت یا اجازه نقد دولت را در هیچ زمینه ای نداشت ، چیزى که قریب هفت سال همه مخاطبان انرا به عینه دیدند و جای تعبیر ، تفسیر و توجیهى باقی نمیگذارد ، البته  باید گفت که تنها در موضوعات ورزشی تا حدی صدا و سیما گزارش های انتقادی پخش میکرد .

مبسوط الید بودن نهاد ریاست جمهورى  دوره های نهم و دهم تا حدی بود که  با وجود اینکه همواره توافق فی مابین  بر انتخاب مجری از بین مجریان صدا و سیما بود ، در ان دوران حتى  یکی ازمشاوران ریاست جمهورى که نه مجری بود و نه صدا و سیمایى ( اقای مهدی کلهر ) خود اجرای برنامه زنده و مستقیم گفتگو با رییس جمهور وقت را بر عهده گرفته بود و همه چیز کاملا غیر صدا و سیمایى بود . واقعیت داستان استقلال صدا و سیما در برخورد با افراد و جناح های مختلف به گونه ای نبوده و نیست که بازگویی ان مایه افتخار و نشان از مدیریت قوی باشد ، در این اگر شرایط  بیان عالمانه ای در میان نیست ،سکوت صادقانه بهترین انتخاب  است تا طرح یکطرفه و غیر منصفانه همه انچه که بر این رسانه رفته است .

اعتماد به نفس فوق العاده رییس صدا و سیما

 در رسانه های یکی  دو روز گذشته صحبت آقای علی عسگری در مورد اعتماد بالای مردم به صدا و سیما با عناوین و تیترهای متفاوت و در عین حال جالبی در خبرگزاری ها و سایر رسانه های خبری منعکس شده بود .

روزنامه ایران  و همشهری آنلاین نوشتند  : رییس صدا و سیما براساس نظر سنجی هایی مدعی شد که این رسانه در راس اعتماد مردم قرار دارد .

سایت انتخاب   ، خبرگزاری مهر   : صدا و سیما در راس اعتماد مردم قرار دارد

 اکثر رسانه ها  و گروه ها و کانال های خبری در فضای مجازی  گفته آقای علی عسگری را منعکس کردند ولی بعضا با تعجب و علامت سوال ، این نا باوری در فضای مجازی خیلی وسیع تر و در عین حال جدی تر بود .

 در تعدادی از رسانه ها هم گفته آقای علی عسگری  با تعبیر ادعای علی عسگری . . . عنوان شد و چند تایی هم نوشتند ، خود شیفتگی رییس صدا و سیما

 واقعیت این است که انتخاب عبارت صدا و سیما در راس اعتماد  اعتماد مردم قرار دارد ، برای افرادی امثال ما و غالب همکاران قدیمی صدا و سیما و اکثریت افراد رسانه ای کشور ،تعبیر دقیق و به جایی نیست ، شاید بتوان گفت که صدا و سیما با همه اشکالات و اشتباهاتش ، به دلایل مختلف از جمله پخش رسمی و انحصاری در کشور ، همچنان پر بیننده است ، ولی اینکه بالاترین اعتماد را مخاطبان به این رسانه داشته باشند ، شخصا قبول ندارم . اتفاقا بنطرم بیشترین مشکلی که وجود دارد همین موضوع اعتماد است . اینکه آیا به دیگر رسانه های داخلی و خارجی اعتماد بیشتری هست یا نه ؟ قابل بررسی است ، متاسفانه اکثر رسانه های رقیب داخلی ( اگر بشود گفت رقیب ) بیشتر جناحی و سیاسی هستند و کمتر مستقل و تابع منافع ملی ، بیشتر رسانه های رقیب خارجی هم مشکل وابستگی به قدرت های مخالف دارند ، از قدرت های پشتیبان تغذیه مالی میشوند و لاجرم هوای منافع آن ها را دارند . نمیشود که رسانه ای میلیون ها پوند هزینه راه اندازی ، تولید برنامه ها، پخش ماهواره ای و اداره مجموعه اش را  از عربستان بگیرد و نسبت به منافع آن بی توجه یا حتی بی طرف باشد ، یا دیگری رسانه رسمی بریتانیا باشد و از منافع جهانی و منطقه ای آن کشور و یا اندیشه و رویه فرهنگی و هنری آن تبعیت نکند . اما اکنون صحبت در مورد تعبیر و ادعای آقای علی عسکری است که لازم است به عنوان رییس بزرگترین مجموعه رسانه ای کشور تعبیر بهتر و قابل قبول تری را انتخاب میکرد . اصولا یک فرد رسانه ای باید سعی کند با زبان رسانه صحبت کند ، زبان و بیانی که مخاطبان و کارشناسان را به واکنش منفی وا ندارد .