ارتش اسراییل که سالیان درازی توسط تبلیغات غربی ، پرقدرت ، شجاع و شکست ناپذیر توصیف می شد و تا کنون چندین بار در جنگ با کشورهای عرب محدوده سرزمین های اشغالی پیروز شده است ، اینک حدود ۴۰ روز است که درگیر و در بند مقاومت رزمنده هایی از یک بخش محاصره شده توسط این رژیم طی سالهای طولانی است . محدوده غزه با حدود ۳۶۵ کیلومتر کیلومتر مربع مساحت و با جمعیتی حدود ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر جمعیت علاوه بر سرکوبهای مستمر گذشته ، طی روزهای گذشته مورد بدترین تهاجم و علنی ترین نسل کشی و بی رحمی نظامیان اسراییلی بوده است .
رژیم اسراییل قبل از جریان طوفان الاقصی و حرکت رزمندگان حماس نیز بدون وقفه مشغول سرکوب و کشتار جوانان این منطقه بود ، ولی با حرکت انتقام جویانه تعدادی از نیروهای حماس و شروع حملات سهمگین هوایی ، توپخانه ای ، بالاخره حرکت نیروهای زمینی با وجود قطع آب ، برق ، سوخت و هرگونه انرژی ، حتی بمباران و انهدام پنل های خورشیدی ، زدن بیمارستان ها ، سرکوب آوارگان و کوبیدن محل استقرار آوارگان و . . . باز هم موفق به از بین بردن مقاومت و اتمام آنچه را که هدف حملات همه جانبه خود اعلام کرده بود نشد .
در حالیکه گذرگاه رفح ، تنها راه ارتباطی محدوده غزه به خارج و از طریق; کشور مصر را بسته است و از هر ابزاری برای از بین بردن مردم استفاده کرده است . دولت قدرتمند آمریکا از روز اول تهاجم اسراییل امکانات نظامی کمکی برای نیروهای اسراییلی فرستاد و همچنان کمک ها ادامه دارد . آمریکا نیز به دفعالت با رای وتوی خود با هرگونه آتش بس در شرایط تهاجمات غیر انسانی موجود تمام قد از جریان صهیونیستی حاکم بر سرزمین های اشغالی فلسطین دفاع کرد ، کشورهای همسایه و مجموعه کشورهای اسلامی حاضر در نشست کنفرانس سران اسلامی در ریاض پایتخت عربستان سعودی نیز کمکی به حماس، مقاومت یا مردم تحت ستم نکردند و بازدارندگی موثری برای صهیونیست ها نداشتند ،با همه این احوال اینکه نیرویی همانند نظامیان اسراییل با حمایت قدرتی چون آمریکا در برابر نیروی محدود و در بند مردمان غزه نتوانسته اند تا بحال و طی چهل روز گذشته به اهدافشان دست پیدا کنند ،در شرایطی که اقدامات آنان مورد حمایت های رسمی و علنی بزرگترین رسانه های جهان ، رسانه های تحت مالکیت آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دارند، این یعنی شکست دشمن و سربلندی مقاومت
در سالهای ۱۳۹۳و ۱۳۹۴ ، سالهای اولیه استقرار دولت یازدهم هم وضع هوای پایتخت و بیشر کلان شهرهای کشور خوب نبود. در آن شرایط شبکه خبر سیما چندین بار طی روزهای مختلف در عناوین خبر ها و خبر اول بخش مشروح خبر آلودگی و نامناسب بودن وضع هوای پایتخت را اعلام کرد . همانزمان برخی از کارشناسان معتقد بودند که این توجه بیشتر از اینکه تخصصی و از روی دلسوزی و برای بهبودی وضع غیر مطلوب هوا باشد بیشتر برای نقد عملکرد دولت وقت اعمال میشود، البته چون موضوع هوا که همه مردم به آن نیاز داشته و دارند و برای سلامتی لازم و مهم است به عنوان یک امر انتخابی و ترجیحی میتوانست جزو خبرهای اولویت دار قرار گیرد و در ادامه پیرامون مسولیت ها ، اقدامات و ضرورت ها بررسی شود تا توجه مردم و مسولین به آن جلب شود .
در خبرهای امروز برخی رسانه ها ( ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۲ ) گزارشی در مورد وضع هوای تهران و میزان هوای آلوده و نیز هوای پاک آن مورد بررسی قرار گرفته است . در گزارش خبرگزاری خبرآنلاین آمده است که در ده ۱۰ سال اخیر تهران تنها ۱۵۰ روز پاک داشته است و مجموعا بیش از نه و نیم سال هوا ناسالم و آلوده بوده است .؟!
طبق نمودار در سال ۱۳۹۳ میزان روزهای آلوده ۱۱۶ روز و سال ۱۳۹۴ روزهای آلوده ۱۱۱ روز بوده است ، در عین حال روند ناسالم هوا افزایش یافته است و میزان روزهای ناسالم سال ۱۳۴۰۱ به ۱۷۰ روز رسیده است .!
در عین حال تیتر و عنوان خبری از ناسالمی هوای تهران و بسیاری از شهرهای دیگر در سرلوحه خبرها قرار نمیگیرد که میتوان مثلا به حساب سلیقه سردبیر گذاشت ( ؟ ! )ولی موضوع نا ایمن بودن سلامت هوایی که مردم استنشاق میکنند ، آلودگی هوا که موجب تنگی نفس و انواع و اقسام بیماری ها و افزایش درد و بیماری بسیاری از مردم گرفتار میشود . دلایل روند افزایش آلودگی ها ، وظایف و مسولیت های دستگاه ها و ارگان های دست اندکار ، چگونگی رفع مشکلات مدیریتی ، جبران کمبودها و پیگری ها متعدد دیگر ، آیتم ها و سوژه هایی هستند که خبر میتواند و بنابر تعهد رسانه ای و وجهه همگانی و فراگیر لازم است مطرح کند ، به بحث بگذارد و چگونگی پیگیری و اجرای دستورالعمل ها را در برنامه های مختلف دنبال کند . موضوع هوا آنقدر برای همه مردم در هر طیف و طبقه مهم و حیاتی است که همواره ارزش خبری دارد .
صدا و سیما به عنوان رسانه همگانی ، عام ، فراگیر و در عین حال انحصاری مدت هاست که از دید مخاطبان هدفش مسیری متعادل ندارد . شاد نیست . متعادل و فراگیر نیست . تنوع لازم ندارد و در عمل خود را متعلق به همه اقشار ، جناح ها و تفکرات موجود نمیداند یا نمیتواند که اینگونه باشد .
در این میان گاهی روی آنتن زنده اتفاقاتی میافتد که پیامدهای آن ، نوع برخورد مدیران رسانه با تخلفات و تکرار آن ها به شدت شک برانگیز میشود به نحوی که بنظر میرسد ، نه تنها اراده ای برای سر و سامان دادن ولنگاری ها و خلافکاری های مورد اشاره نیست بلکه انگار اینگونه اتفاقات خیلی هم باعث آزردگی مدیران سطح بالای رسانه نمیشود ، متاسفانه نمونه های متعددی از این رفتارها طی سالهای اخیر و نیز روزهای اخیر وجود داشته و با ساز و کارها و سازماندهی هایی که در رسانه وجود دارد بعید نیست که در همین نزدیکی ها بازهم رخ دهد . نزدیک ترین نمونه برخورد عجیب یک مجری نه چندان شناخته شده برای مخاطبان در برنامه صبحگاهی شبکه سیما بود که با اشاره به ثبت نام آقای حسن روحانی برای انتخابات مجلس خبرگان چنان برآشفته شد که فراموش کرد جایی که صحبت میکند شبکه ای است زیر مجموعه ساختاری که به آن رسانه ملی میگویند ، رسانه ای تعریف شده برای کلیه شهروندان و مخاطبان ایرانی با بودجه عمومی ازخزانه ملی و او فقط یک مجری است که میتواند خبری را نقل و اعلام کند، نظر دادن برعهده کارشناس است آنهم در بحث کارشناسی با حضور صاحبنظرانی که حتما فردی نیز به نیابت از تفکر نقد شونده می بایست حضور داشته باشد . لازم است مدیرانی که این قبیل مجریان را به همکاری دعوت میکنند قبل از آنکه اجازه حضور در برنامه زنده به فرد بدهند او را با جایگاه فردی اش ، مسولیت و امکانی که در اختیارش قرار میگیرد آشنا کنند .
قبلا و در اواخر فعالیت دولت دوازدهم خانمی مجری در برنامه صبحگاهی ضمن نقد وضعیت موجود خطاب به دولت وقت گفت زودترجمع کنید بروید ، خانم دیگری که به عنوان کارشناس در یکی از برنامه ها شرکت کرده بود ، در جریان گفتگوی خود خطاب به مردم با برشمردن موقعیت جامعه و شرایط مردم ، گفت هرکس نمیتواند ، جمع کند برود . کلیپ های این نوع صحبت ها و اظهار نظرها همچنان در حال گردش و بازدید در گروه های اجتماعی و اشکال مختلف فضای مجازی است . واقعا این جسارت یا توهم اختیار و صلاحیت چنین بیانی را اینگونه مجریان از کجا و کدام مرجعی پیدا میکنند .؟
هفته پیش خانمی به عنوان کارشناس و فعال فرهنگی در برنامه به افق فلسطین در شبکه افق ضمن انتقاد از دست اندرکاران برنامه بابت دعوت تعدادی از کارشناسان که به زعم او حضورشان برای برنامه شایسه نبوده ،صدا و سیما را متعلق به حزب اللهی ها دانست که طبعا شاخص حزب اللهی ها هم خود ایشان است ، چون دقیقا از همان منظر و جایگاه داشت سخن میگفت . البته تعدادی از شخصیت های مستقل به کارشناس مورد اشاره پاسخ لازم را دادند که تکرار نمیکنیم .
به راستی چگونه است که تمامی تخلفات ( اگر صدا و سیما به آن قایل باشد ) یک جهته و در مسیر خاصی اتفاق میافتد در جهت منافع یا تفکراتی خاص و تمامیت خواه و در مقابل سایر تفکرات و دیدگاه های موجود ، رسمی و فعال درون نظام !؟
اگر اتفاقی مشابه اما در جهت مقابل و در برابر دیدگاه مورد قبول صدا و سیما بیافتد چگونه با آن برخورد میشود ، به همین صورت با سعه صدر ! و دوباره و چند باره تکرار همان روش ها !؟
لازم است مدیرت عالی صدا و سیما لا اقل برای حفظ ظاهر و نمایش بی طرفی ،تلاش و تحرکی بیشتر داشته باشد ، شاید برخی قبول کنند که موارد پیش گفته همه از روی اتفاق بوده است .!