دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

روابط با جمهوری تاجیکستان را دریابیم

آنچه که طی دوسال و نیم اخیر بر روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری تاجیکستان گذشته است متاسفانه نه تنها شایسته این دو کشورنیست بلکه اسفناک است . بدون تعارف باید گفت در رسیدن اوضاع به این درجه از زمختی  و لختی هر دو طرف تقصیر دارند .در دو سال اخیر برخوردهای متعددی توسط دولت تاجیکستان با نهادها و شهروندان ایرانی بویژه دانشجویان، تحت عناوین و با بهانه های مختلف انجام گرفت که به هیچوجه شایسته روابط معمول بین کشورها نیست چه برسد به دوکشوری که درمیان کشورهای موجود جهان بالاترین میزان  قرابت ، پیشنه تاریخی مشترک  و ارتباط  دوستانه داشته همچنین ازعقبه فرهنگی ، تاریخی و جغرافیایی مشترک برخوردارند.  تنها یکی از این سوابق و علایق برای توقع افزونتر و توجه بیشتر به روابط دوجانبه  کافی است .اگر قرار باشد که  رفتارهای غیر دوستانه طرف تاجیکی را بشماریم طبعا تعدادشان کم نیست اما معمولا اینگونه بازگویی ها مرارت آور و تازه کننده تلخی هاست  و اکثرا دولت ها سعی میکنند رفتارهای منفی و عکس العملی خود را حتی الامکان به شهروندان تعمیم ندهند تا باعث برانگیختن حس منفی درازمدت در آحاد مردم نشوند ولی در این مورد متاسفانه خیلی از مواقع این ملاحظات هم معمول و منظور نشدند .اما منصافنه این است  که در مقام ارزیابی  قصور ، کم توجهی و بی تحرکی طرف ایرانی را نیز در این مخمصه یادآورشویم . حتی در جمع یک خانواده وقتی یکی از اعضا بنای بدرفتاری یا بهانه تراشی میگذارد ، دیگران سعی دارند سریعتر به او توجه و دلیل واکنش های عصبی و قهرآمیزش را جستجو کنند و به استمالت و دلجویی اش حتی به فرض زیاده خواهی بپردازند چرا که معمولا در فرهنگ غنی ایرانیان توجه به درون خانواده ،روش و منشی متفاوتی دارد.

 زمانی نوع روابط بنحوی بود که بیشترین کمک، و بیشترین رفت وآمد با تاجیکستان صورت میگرفت ،فعالیت های عمرانی و خدماتی که در قالب  طرح های مشارکتی یا کمک مستقیم انجام شده بارها مورد توجه کارشناسان تاجیک قرار گرفته است و مردم تاجیکستان نیز بر آن واقف هستند .بوثژه  این کارشناسان اقرار دارند که کمک های جمهوری اسلامی ایران در شرایطی صورت گرفت که به دلیل  خاص بودن وضعیت کشور و سودآورنبودن شرایط، کمتر کشورخارجی به آن اقدام میکرد . در سال ۱۳۸۹ طی سفری به شهر دوشنبه  با سفیرکشورمان در آنزمان دیداری داشتم ، او میگفت در یکماه  ، چهل روز گذشته سه بار با رییس جمهور کشور متوقف فیه دیدار داشته و طبعا در این دیدارها همکاریها و مساعدت هایی نیز صورت میگرفته است . این روند گرم و نزدیک شاید انتظار برای تداوم آنرا زیاد کرد ولی درسالهای بعد به دلیل شرایط  پیش امده از جمله اعمال تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران  ، ادامه این روند برای کشورمان ممکن نشد .

سفر آقای محی الدین کبیری رهبر فعلی حزب نهضت اسلامی تاجیکستان به ایران در دیماه سال ۱۳۹۴ برای شرکت در نشست کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی از جمله موارد دلخوری و اعتراض دولت تاجیکستان بوده است  . طرفداران کبیری تا چند سال پیش  بخشی از قدرت اجرایی کشور  را در دست داشتند، ولی حزب نهضت اینک قریب به سه سال است که  توسط مراجع رسمی تاجیکستان غیر قانونی اعلام شده  و بسیاری از فعالین آن نیز زندانی شده اند .

 نا معلوم بودن سرنوشت سرمایه گذاری  های بابک زنجانی در حوزه های مختلف  در کشور تاجیکستان از موضوعات دیگری است که مایه دلخوری فی مابین قرار گرفته است ، واقعیت این است که عکس  ها و گزارش های متعددی از حضور بابک زنجانی و مشارکت وی در برنامه های سرمایه گذاری در تاجیکستان با حضور مقامات رسمی این کشور وجود دارد ، طبعا دولت های نهم و دهم در ایران از این حضور و سرمایه گذاری پشتیبانی می کرده اند، اما اینک که مشخص شده وی یکی از بدهکارترین افراد به دولت و ملت ایران است ، دولت جمهوری اسلامی ایران انتظار پیگیری و همراهی بیشتری از دستگاه های مسول در تاجیکستان  داشته و دارد ، اینکه در رسانه های تاجیکستان یا از قول مسولان آن کشور گفته میشود سرمایه ای بنام او در بانکهای این کشور وجود ندارد، البته این میتواند درست باشد ، میتواند این سرمایه گذاریها بنام  شریکان ، نزدیکان یا افراد محلی و یا در قالب شرکت ها و موسسات مختلف باشد و نه بنام شخص بابک زنجانی که در اینجا توقع همراهی مسولان تاجیک برای احصای سرمایه های مستقیم و غیر مستقیم  وی و تلاش برای تسویه بخشی از بدهی ها یا در حقیقت دارایی های مردم ایران منصفانه و دوستانه است و برداشتی جز این از پی گیری ها نباید صورت گیرد .  

 حسابرسی  و روشن شدن تکلیف پروژه های سرمایه گذاری ایران در بخش های مختلفی همانند ، نیروگاه برق آبی سنگ توده دو ، تونل دوستی و تعداد دیگری از این اقدامات و فعالیت ها نیز از موارد درخواستی دستگاه ها و شرکت های ایرانی مرتبط  بوده است که باید مورد توجه قرارگیرد ، البته بنظر میرسد برخی از این موارد درحال پیگیری و رفع مشکل می باشند  و به خویشتن داری و همکاری بیشتر طرفین نیاز دارد .

 منعکس و رسانه ای نشدن  برخوردهای بعضا ناجور و همه ناملایمات موجود در روابط  دو کشور  توسط سفارت کشورمان در شهر دوشنبه به قصد جلوگیری از تنش بیشتر یا جلوگیری از تاثیر منفی ان بر مردمان دو کشور  تا حدودی پذیرفتنی  و قابل هضم است اما باید مرزی بین خویشتن داری ، مردم داری و بی عملی و بی تحرکی قایل شویم ، برداشت اینجانب این است که در این بعد سفارت کشورمان طی دو سه سال اخیر به میزان کافی فعال نبوده و ما کمتر شاهد گفتگوی شفاف ، توضیح کارشناسی ، پیگیری  مسایل توسط سفیر  و سفارت کشورمان در رسانه های تاجیکستان یا رسانه های داخل کشورمان  و یا به تحرک کشاندن ارگان ها و سازمانهای ذیربط در داخل کشور بوده ایم  ، متاسفانه طی یکی ، دو سال اخیر مقاله ها و تحلیل های ضد ایران در رسانه های تاجیکی کم نبوده اند ، در این خصوص ا گر هم حرکت و تلاشی  بوده نمودو پیامد ملموسی بر اوضاع نداشته است اگر قرار بر همکاری و همدلی باشد که انشالله هست  به تلاشی بسیار فزونتر از وضع موجود نیاز داریم ،همچنین برنامه ریزی بهتر و ارتباطی نزدیکتر ، از این گذشته ایرانیان مقیم تاجیکستان بویژه دانشجویان که اولین افراد متاثر از قضایای پیش گفته اند طی این مدت مورد توجه و التیام لازم قرار نگرفتند ،  و عده ای از آنها با توجه به شرایط پیش امده این کشور را ترک کرده اند .

  نا گفته نماند که در شرایط ذکر شده تبعات تیرگی روابط پادشاهی عربستان با جمهوری اسلامی ایران و فرصت طلبی  دولت عربستان برای  بهره برداری از شرایط  موجود و البته نیاز مبرم دولت تاجیکستان  به کمک های اقتصادی نیز باعث شد تا دولت عربستان برای خراب کردن رابطه دیرپای دو ملت با کمک هایی نه چندان زیاد اما مشروط بر ایجاد تنگنا در روابط با ایران تا حدی موفق شود . متاسفانه در این اواخر مصاحبه ای از سفیر عربستان در تاجیکستان منتشر شد که طی آن وی با تبختر و تفرعن تمام گفته بود که ما موفق شدیم رابطه دو کشور همزبان  ایران و تاجیکستان را تحت تاثیر قرار دهیم و تاجیکستان نهادهای ایرانی در این کشور را یکی بعد از دیگری تعطیل کند . البته بعدا سفارت عربستان در دوشنبه خبر مصاحبه که ابتدا در رسانه های عربستان انعکاس یافته بود را تکذیب کرد ، با این همه نظیر همین مطالب را بارها نشریات و دیگر رسانه های عربستانی منتشر کرده و مدعی شده اند. طبعا چنین ادعاهایی  دخالت در امور داخلی یک کشور مستقل است  و انتظار میرود که توسط مسولان دولت تاجیکستان نیز تکذیب و رد شود.

 بنظر میرسد با وجود روابط گرم گذشته ، مشترکات تاریخی ، فرهنگی ، دینی ، زبانی و . . نیاز جدی تاجیکستان به همکاریهای امنیتی با وجود مرزهای طولانی و نا امن افغانستان ،شرایط بد اقتصادی  این کشور بویژه افزایش تعداد بیکاران و افت ارزش پول ملی کشور در چند سال گذشته بخصوص پس از اعمال تحریم های اقتصادی علیه روسیه ، کشوری که در سالهای اخیر پذیرای  یک میلیون  نیروی کار تاجیک بوده و  در طرف مقابل باور فرهنگی جدی ایرانیان به حفظ روابط نزدیک ، تحرک بخشیدن به روابط اقتصادی و حضور در بازار داخلی این کشور و منطقه و همکاریهای سیاسی ، امنیتی منطقه ای ، باید با قدری اغماض نسبت به ناملایمات و اتفاقات دو سه ساله اخیر ، تصمیمات سازنده واقدامات پیگیرانه ای صورت گیرد و در گذشته باقی نماند. با ید با توجه به عقبه قوی روابط ، نگاهی سازنده به اینده داشت ، باورم این است که کشور تاجیکستان به دلیل همه اشتراکاتی که گفته شد می تواند بعوان یکی از مناطق مطلوب گردشگری و اولویت دار برای ایرانیان قرار گیرد ایران می تواند از این طریق بازده اقتصادی خوبی برای همدلان و همزبانان خود فراهم کند و تاجیکان می توانند همچنان دوستان همزبان ، همدل و همراه ایرانیان باشند و  دو کشور تحت تاثیر رویدادهای زودگذر قرار نگیرند .

 نباید بیش از این مهار کار را به دست رسانه های غیر دوست یا معاندان و مخالفان دو کشور سپرد  که در این مدت تلاش وافری برای ایجاد بدبینی و مفارقت  بین دو کشور انجام داده اند . 

 انتشار یافته در روزنامه ایران ، تاریخ ۲۰ مهر ۱۳۹۶ ( با حذف چند جمله از مطلب حاضر )

تحرک در دیپلماسی اقتصادی ؟

  تغییرات پیشنهادی وزیر امورخارجه  کشورمان برای ساختار جدید این وزارتخانه نشان از درک درست  و لزوم  توجه بیش از پیش به مقوله اقتصاد در روابط  فی مابین کشورهاست  . این  نگاه و روشی است که سالیان سال ، سرلوحه  دیپلماسی اقتصادی کشورهای توسعه یافته قرار دارد . مثال های زیادی در این زمینه وجود دارد که برای جلوگیری از اطاله کلام به انها نمی پردازیم و تنها به ذکر این پرسش بسنده میکنیم که ایا  اصولا امروزه در جهان کشوری قدرتمند وجود دارد که به لحاظ اقتصادی و روابط تجاری با سایر کشورها در سطحی ضعیف قرار داشته باشد ؟.چین ، المان ، ژاپن از جمله کشورهای توسعه یافته و قدرتمندی هستند که اقتصادشان ، در ردیف چند اقتصاد اول جهان  قرار دارد .  در حقیقت در روابط خارجی  این سه کشور دیپلماسی اقتصادی حرف اول را میزند ، شاید در نگاه اول  گاهی تصمیمات مقطعی انها  خلاف منافع اقتصادیشان  به نظر برسد ولی در نگاهی کلی تر می بینیم که انها در درازمدت اهداف کلان اقتصادی خود را در نظر داشته اند و برای همین در مواردی منافع کوتاه مدت خود را فدای منافع درازمدت میکنند . حتی مشارکت و هم پیمانی انها در وضع برخی تحریم ها علیه کشورهای دیگر علاوه بر تطابق سیاسی ، از منظر اقتصادی نیز بنوعی با منفعت بوده یا اگر خسارتی بهمراه داشته است هم پیمانان انها به نوعی جبران کرده اند . 

البته  بدیهی است که تغییر ساختار به تنهایی کار ساز نیست تغییر  روش در دستگاه دیپلماسی و نیز تصحیح نگاه دیپلمات ها و کارشناسان  امور در سفارتخانه ها  بسیار مهم است. در گزارش سفیر یک کشور توسغه یافته از کشوری در اروپای شرقی بعد از فروپاشی شوروی و تحولات سالهای میانی دهه اخر قرن بیست میخواندم که وی شرایط جدید کشور متوقف فیه و نیازهای آنرا برای مقامات کشورش توضیح داده بود ، از جمله نیاز انها را به کارگران ماهر در حوزه های نجاری ، فلزکاری و امثال آنها را توضیح داده  و تاکید کرده بود که با توجه به نیاز سالهای اینده باید هرچه زودتر تکنسین ها و کارگران ماهر و سرمایه گذاران خود را روانه بازارهای جدید این منطقه کنیم .متاسفانه طی سالهای گذشته چنین نگاه  کاربردی در حوزه اقتصادی بر سفارتخانه های ما حاکم نبوده است یا به موقع اطلاع رسانی و تصمیم گیری صورت نگرفته است .  افزایش نیافتن حجم مبادلات اقتصادی ایران با روسیه و راه نیافتن کالاهای ایرانی در بازار تجاری روسیه طی سالهای اخیر که این کشور بزرگ در محاصره و تحریم اقتصادی غرب قرار داشته است نمونه بارزی از ناکارآمدی و کم توانی سفارتخانه های ما در حوزه دیپلماسی اقتصادی است .

بسیاری از سفارتخانه های کشورمان مثل بسیاری از دستگاه های داخلی دیگر ،  صرف ترتیب دادن سفر یک هیات یا تشکیل دادن یک سمینار و یا برگزاری یک نمایشگاه را یک اقدام موثر و فعالیتی  مهم ارزیابی میکنند و در گزارش های سالیانه خود از این فعالیت ها  فی نفسه بعنوان اقداماتی مهم یاد میکنند ، هرچند ثمر و اثری ملموس آز آن ها حاصل نشده باشد . در سه ، چهار سال پیش یکی از سفیران ما در گزارشی اعلام میکرد که طی حدود چهار سال ایشان توانسته است تعداد ۲۵۰  هیات کوچک و بزرگ  در حوزه های مختلف از جمله هیات های اقتصادی به کشور محل ماموریت خود ببرد ، با گذشت چند سال ازمقطع آن اقدامات  ،  حجم روابط اقتصادی ما با کشور مورد نظر هنوز به سطح ۳۰۰ سیصد میلیون دلار در سال نرسیده است . شاید مواردی از رفت و امدها ، نشست ها و قرارها مفید باشد ولی معمولا بدلیل بررسی نکردن دقیق زمینه های لازم  و تداوم نداشتن فعالیت ها ، بسیاری از اقدامات یادشده ابتر  می مانند و بدون پشتوانه رها میشوند .  شاید عنایت ویژه به دیپلماسی اقتصادی همراه با بکارگیری کارشناسان قوی در این  زمینه  بتواند تحولی قابل قبول و روبه جلو در این حوزه  ایجاد کند . 

   منتشر شده در روزنامه صمت و سایت خبری گسترش در تاریخ چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۶

سرنوشت غم انگیز مسلمانان میانمار

 بدون تردید مسلمانان میانمار ( برمه ) با نداشتن هیچگونه حامی و پناه گاهی ، بدون دفاع در برابر قساوتهای بودایی های افراطی و جنایتکار همچنین بدرفتاریهای نظامیان و ماموران میانماری مظلوم ترین انسان های روی کره زمین هستند .

 مظلومیت  مروم  این مسلمانان تحت ظلم میانمار از ان جهت است که علاوه بر آواره شدن ، کشتار و تعدی آشکار و مداوم توسط بودایی ها ، هیچ حامی جدی و پشتیبان فعال در جهان ندارند . هیچ عقبه سرزمینی برای رفتن به آنجا و پناه بردن ندارند . بنگلادش بعنوان کشور همسایه و مسلمان  با جمعیتی حدود ۱۵۰ میلیون نفر جمعیت خود از فشردگی و تراکم جمعیت  در محدوده جغرافیایی خود رنج می برند بنحوی که یکی از پر تراکم ترین کشورهای جهان است، ضمن اینکه  همواره در معرض حوادث طبیعی است و اقتصاد توانمندی برای حمایت از این اوارگان و بی پناهان ندارد .سازمانهای بین المللی نیز تا کنون ورود جدی به موضوع نکرده اند ، تنها پس از سالها تعدی و تجاوز و اواره سازی مردمان روهینگیا یی به تازگی زمزمه هایی از طرح موضوع و انتقاداتی نسبت به رفتار دولت میانمار شروع کرده اند. در این میان باید گفت جنایات مذکور که گاه به دلیل شدت وحشیانه بودن  انسان تصاویر آنها را نمیتواند ببیند توسط کسانی رخ میدهد که همواره در ادبیات جاری مردم جهان دین و مسلک  ( بودایی ) آنها بعنوان دینی انسانی همراه با افرادی با رفتارهای ملایم تبلیغ می شده است . عجیب این است که روحانیان و پیشوایان بودایی تجاوزگران و سرکوبگران  مردم مسلمان را از این رذالت ها منع نمیکنند . عجیب تر حضور  دارنده جایزه صلح نوبل ( ۱۹۹) خانم آنگ سان سوچی  در رهبری حزب و وزارت خارجه کشور میانمار است که تا چند سال پیش اسطوره مقاومت و مبارزات بدون خشونت  معرفی میشد  .خانم سوچی تا کنون در برابر سیر وحشتناک قتل و غارت و نسل کشی مسلمانان موضعی جدی  تگرفته است و به وظیفه سیاسی ، بین المللی یا لااقل انسانی خود عمل نکرده است .