دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

صدا و سیماشون

 صدا و سیما به عنوان رسانه همگانی ، عام ، فراگیر و در عین حال انحصاری مدت هاست که از دید مخاطبان هدفش مسیری متعادل ندارد . شاد نیست . متعادل و فراگیر نیست . تنوع لازم ندارد و در عمل خود را متعلق به همه اقشار ، جناح ها و تفکرات  موجود نمیداند یا نمیتواند که اینگونه باشد .

 در این میان گاهی روی آنتن زنده اتفاقاتی میافتد که پیامدهای آن ، نوع برخورد مدیران رسانه با تخلفات و تکرار آن ها به شدت شک برانگیز  میشود به نحوی که بنظر میرسد ، نه تنها اراده ای برای سر و سامان دادن ولنگاری ها و خلافکاری های مورد اشاره نیست بلکه انگار اینگونه اتفاقات خیلی هم باعث آزردگی  مدیران سطح بالای رسانه نمیشود ، متاسفانه نمونه های متعددی از این رفتارها طی سالهای اخیر و نیز روزهای اخیر  وجود داشته و با ساز و کارها و سازماندهی هایی که در رسانه وجود دارد بعید نیست که در همین نزدیکی ها بازهم رخ دهد . نزدیک ترین نمونه  برخورد عجیب یک مجری نه چندان شناخته شده برای مخاطبان در برنامه صبحگاهی شبکه سیما بود که با اشاره به ثبت نام آقای حسن روحانی برای انتخابات مجلس خبرگان  چنان برآشفته شد که فراموش کرد جایی که صحبت میکند شبکه ای است زیر مجموعه ساختاری که به آن رسانه ملی میگویند ، رسانه ای تعریف شده برای کلیه شهروندان و مخاطبان ایرانی با بودجه عمومی ازخزانه ملی  و او فقط یک مجری است که میتواند خبری را نقل و اعلام کند، نظر دادن برعهده کارشناس است آنهم در بحث کارشناسی با حضور صاحبنظرانی که حتما فردی نیز به نیابت از تفکر نقد شونده  می بایست حضور داشته باشد . لازم است مدیرانی که این قبیل مجریان را به همکاری دعوت میکنند قبل از آنکه اجازه حضور در برنامه زنده به فرد بدهند او را با جایگاه فردی اش ، مسولیت و امکانی که در اختیارش قرار میگیرد  آشنا کنند .

 قبلا و در اواخر فعالیت دولت دوازدهم خانمی مجری در برنامه صبحگاهی  ضمن نقد وضعیت موجود خطاب به دولت وقت گفت  زودترجمع کنید بروید ، خانم دیگری که به عنوان کارشناس در یکی از برنامه ها شرکت کرده بود ، در جریان گفتگوی خود خطاب به مردم با برشمردن موقعیت جامعه و شرایط مردم ، گفت هرکس نمیتواند ، جمع کند برود . کلیپ های این نوع صحبت ها و اظهار نظرها همچنان در حال گردش و بازدید در گروه های اجتماعی و اشکال مختلف فضای مجازی است . واقعا این جسارت یا توهم  اختیار و صلاحیت چنین بیانی را اینگونه مجریان از کجا و کدام  مرجعی پیدا میکنند .؟

هفته پیش خانمی به عنوان کارشناس و فعال فرهنگی در برنامه  به افق فلسطین در شبکه افق ضمن انتقاد از دست اندرکاران برنامه بابت دعوت تعدادی از کارشناسان که به زعم او حضورشان برای برنامه شایسه نبوده ،صدا و سیما را متعلق به حزب اللهی ها دانست که طبعا شاخص حزب اللهی ها هم خود ایشان است ، چون دقیقا از همان منظر و جایگاه داشت سخن میگفت . البته تعدادی از شخصیت های مستقل به کارشناس مورد اشاره پاسخ لازم را دادند که تکرار نمیکنیم .

به راستی چگونه است که تمامی تخلفات ( اگر صدا و سیما به آن قایل باشد ) یک جهته و در مسیر خاصی اتفاق میافتد در جهت منافع یا تفکراتی خاص و تمامیت خواه و در مقابل سایر تفکرات و دیدگاه های موجود ، رسمی و فعال درون نظام !؟

 اگر اتفاقی مشابه اما در جهت مقابل و در برابر دیدگاه مورد قبول صدا و سیما بیافتد چگونه با آن برخورد میشود ، به همین صورت با سعه صدر ! و دوباره  و چند باره تکرار همان روش ها !؟  

 لازم است مدیرت عالی صدا و سیما لا اقل برای حفظ ظاهر و نمایش بی طرفی ،تلاش و تحرکی بیشتر داشته باشد ، شاید برخی قبول کنند که موارد پیش گفته همه از روی اتفاق بوده است .!


اعتباری که تلویزیون بابت حمایت ازدولت از دست میدهد

  مخاطبان رادیو تلویزیون بنا بر آنچه که در صحنه عمل  و بین مردم دیده میشود ، همچنین بنابر گفته مسولان  این رسانه عمومی و فراگیر  نسبت به گذشته ریزش داشته اند.

صدا و سیما در خیلی از ادوار گذشته  که  با قوه مجریه وقت هم فکر و هم نظر نبود ، به لحاظ میزان مخاطبان وضع بهتری داشت  چون مشلات که همواره در جامعه بوده و مردم در ابعاد مختلف گرفتار بوده اند ، لا اقل با انتقاداتی که از کارکردهای عوامل اجرایی به عمل میآمد  قدری به اصطلاح  عامیانه  دل مردم خنک میشد و احساس همدردی از جانب رسانه فراگیر  پیدا میکردند ، اما در حال حاضر :

  عوامل دولت بنابر نظر کارشناسان آمار سازی میکنند ، وعده های  انتخاباتی را قدری دستکاری میکنند ، وعده های جدید  میدهند ، عملکرد گذشتگان را زیر سوال می برند ، اما با همه این حرف و حدیث ها  آیا مردم در عمل ، در صحنه زندگی ، در خریدهای روزانه ، درپرداخت اجاره بها ، کرایه و . . . پیشرفتی احساس میکنند .؟ اجاره ها نسبت به دو سال قبل چقدر افزایش پیدا کرده اند ؟، آیا تنها در این دو سال قیمت گوشت دو برابر و نیم افزایش نیافته است .؟

 در این شرایط که صدا و سیما خود اقرار بر ریزش مخاطب دارد و مرجعیت رسانه ای خود را در ابعاد مختلف از دست داده است ، تلاش دارد تا به هر شکل از دولت و دیدگاه ها و کارکردهای آن هم دفاع کرد . کدام شهروند از رسانه ای  که به هر شکل میخواهد نقادی نکند ، عملکردهای ضعیف را زیر سوال نبرد وبا مردم گرفتار همراهی و همدلی نکند ،دلخوش و راضی است . اینجاست که عرض میکنم با وجود همه کاستی های مدیریتی و ضعف های برنامه ریزی و اجرا ، صدا و سیما حتی اگر مدیریت آن به زبان نیاورد و اقرار نکند از این وضعیت سخت دفاع باور ناپذیر از دولت رنج می برد ، شاید اگر عوامل و مدیران دولتی حاضر میشدند در برنامه های چالشی و کارشناسی صدا و سیما  شرکت کنند و به سوالات مردم و نقدهای کارشناسی پاسخ دهند هم برای تشکیلات دولت و اعتبارش بهتر بود و هم مخاطبان بیشتری به  صدا و سیما اعتماد میکردند  .

کاش دولت سیزدهم ، اوضاع رابهتر ببیند

 دولت سیزدهم این شانس را دارد که در بهترین شرایط هماهنگی بین قوا و پشتیبانی نهادهای مختلف حاکمیتی است ، در این موقعیت و شرایط مناسب برای هر دولتی و بعد از گذشت بیش از نیمی از مهلت چهار ساله  دولت ، کاش دولت یکبار برای همیشه بدون متهم کردن پیشینیان و فرافکنی، به مشکلات و معضلات  مهم و ملموس در زندگی مردم  و برنامه خود و چگونگی رفع آن ها جواب میداد .

 -- کاش آقای ریس جمهور یکبار در برابر خبرنگاران و نمایندگان طیف های مختلف داخلی به نقدهای فراوان اقتصاددانان و فعالان اقتصادی پاسخ میداد و برنامه دولت را    برای رفع بحران های موجود اقتصادی  بر می شمرد و موضوع مشمول  جو سازی ها و امروز و فرداها و حواله به قبلی ها و بعدی ها و فرافکنی های  معمول نمی شد ،امری که به فور دیده شده و میشود و حاصل جمع این نوع گفتگو حتی صفر هم نمیشود ، چون پاسخ های بی مبنا و غیر اصولی باعث نا امیدی و حتی خشم سوال کنننده و بیننده و ناظر اینگونه بی توجهی ها یا بی اهمیت شمردن طرف گفتگو میشود .

 -- کافی است رییس جمهور یا وزیر اقتصاد در یک برنامه زنده تلویزیونی با حضور چند کارمند و کارگر ، از آنان وضع درامد ، هزینه های اجاره مسکن ، هزینه های خورد و خوراک ، خدمات و تحصیلات ، پوشاک و سایر موارد را کاملا صمیمی و خودمانی  سوال کنند ،همچنین میزان درآمدشان ، چگونگی گذران زندگی را بپرسند و بشنوند و پاسخ دهند ، راه کار بدهند ، تصمیم بگیرند یا لااقل گفته های آن کارمندان ، بازنشستگان یا کارگران را خارج از تعارفات  یا پیچ و خم ها و رودربایستی های معمول حاکمیتی  بشنوند ، بپذیرند و برای برنامه ریزی و بهبود بخشیدن به کیفیت زندگی مردم قول و قرار بگذارند .

-- بحث معظل مسکن ، گران بودن آن در ابتدای دولت سیزدهم و گران تر شدن و و همچنان گرانتر شدن اجاره بها و هزینه تهیه مسکن را لا اقل در جمعی متنوع از اقشار با مشاغل و ساکن در مناطق مختلف بررسی کنند .

 فایده این نوع گفت و شنود و بررسی عینی مشکلات روزمره مردم که هر لحظه و هر روز اکثریت بالای جمعیت ایران با آن مواجه هستند ، حد اقلش این است که مردم اطمینان پیدا میکنند ، یکبار بدون واسطه و فاصله مسولان امور بطور شفاف و به دور از دست اندازهای سیاسی و جناحی  از وضع زندگی جاری آنان مطلع میشوند .

  موارد و مشکلات زندگی امروز در جامعه آنقدر زیاد و البته محسوس و ملموس است که شاید به زعم  بسیاری که این یادداشت را میخوانند ، باز گویی و تاکید مجدد آن ها  امری تکراری است چون همه نکات برشمرده شده بسیار عیان است و حاجت به بیان تکراری ندارد ، ولی گاهی جناب رییس جمهور ، برخی از وزیران و سخنگویان دولت چنان از پیشرفت ها و توفیقات و رفع مشکلات در حوزه های مختلف صحبت میکنند، که بنظر میرسد آنچنان که مسایل برای مردم  وجود دارد و با آن ها دست و پنجه نرم میکنند ،بادمجان دور قاب چین ها ، به گونه ای اوضاع را برای بالادستی های خود توضیح داده و تشریح کرده اند که مسولان تراز اول که وظیفه شان رفع و رجوع مشکلات و رسیدگی به امور مردم است ، اوصلا از اوضاع بطور دقیق و آنچنان که هست مطلع نیستند .

  مطلب و توییت جالبی امروز از یکی ازفعالان رسانه ای خواندم که به این مضمون  نوشته بود :  یادش به خیر ۱۴۰۰ و، آقای رییسی رفت بورس و بعدش داروخانه هلال احمر و اندکی بعدمیدان تره بار و بررسی قیمت گوشت و مرغ ، همه جا هم کلی وعده داد . اما الان کجاست . وضعیت همین سه جا را ببینید  دیگر همه چیز مشخص است.