دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

حسین نادری گوینده خبر


 مرحوم حسین نادری از هنرمندان رادیو و گویندگان پیشکسوتی بود که عمده عمرکاری خود را بعنوان گوینده خبر با بخش های مختلف خبر رادیو گذراند،شخصیتی محترم ،صدایی لطیف ،و رفتاری بغایت نرم و محترمانه داشت ،او از گویندگان با سواد ،مسلط به حرفه خود و بسیار متواضع بود .در آغاز کارم در صدا و سیما و سردبیری اخبار نیمه شب رادیو در سال های 62 و 63همکاری زیادی با مرحوم نادری داشتم و او نیز تمایل زیادی برای گویندگی در آن شیفت و نوبت خبری داشت ،چون هم حضور در شب را بیشتر دوست داشت و هم حضور دوست و رفیق قدیمی اش اسماعیل کرمی ازگویندگان و دبیران خبر در آن نوبت کاری باعث تشویق و تمایل بیشترش میشد.در آن سال ها مرحوم نادری سهم زیادی در اجرای اخبار نیمه شب داشت .

نادری آنچنان که خود میگفت با وجود داشتن لیسانس حقوق دانشگاه تهران و مجوز وکالت در امتحان و آزمون گویندگی رادیو شرکت کرده و قبول شده بود . او ابتدا در تولید رادیو و همچنین دوبلاژ کار کرد ولی در ادامه به گویندگی و اجرای خبر علاقمند شد و فعالیت خود را در این بخش متمرکز کرد .مرحوم حسین نادری به دلیل داشتن مجوز وکالت با وجود کم کاری در این حوزه تا آخر به استخدام صدا وسیما در نیامد . نادری در دهه شصت معمولا همراه با خانم ناهید تاج نیا بخش های مشروح و اصلی خبر رادیو را اجرا میکردند و اجرای آنها از هماهنگی و هارمونی خوبی برخوردار بود  .نزدیک به بیست سال آرم در حاشیه خبرها با صدای او پس از اخبار هشت بامداد پخش میشد ،پخش این آرم و صدا تا چهار پنج سال پس از فوت او ادامه داشت.

از فعالیت های تولیدی او  میتوان  صدایش را در ابتدا و پیش درآمد تعدادی از برنامه های گلها اعم ازگل های رنگارنگ ،یک شاخه گل و برگ سبز شنید ، همچنین خلاصه قسمت هایی از سریال معروف سربداران در زمان پخش از تلویزیون با صدای حسین نادری یادآوری میشد .

مرحوم نادری یک دختر و یک پسر دارد . دختر مرحوم نادری در دانشکده صدا وسیما فارغ التحصیل شد و چند سالی  دربخش گرافیک با خبر  سیما  به همکاری پرداخت ولی این حضور چندسالی بیشتر ادامه نیافت. پس از فوت مرحوم نادری برادرکوچکترش که صدایی نزدیک به او داشت با خبر همکاری کرد ولی همکاری او نیز با دوام نیافت .

حسین نادری در اثر سکته درگذشت (بهارسال۱۳۷۷)و اینک باتفاق دوست و همکارش مرحوم اسماعیل کرمی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرمیده اند روحشان شاد و رحمت خدا بر آنان باد.

واقعا شوخی نمیکنم (خاطرات رسانه 3 )

چندسال پیش همکارمان که آنزمان مسئول دفتر نمایندگی صدا وسیما در دهلی بود برای پیگیریهای کاری و اداری خود به تهران آمده بود برایم تعریف کرد وگفت : در فاصله حضورم در تهران طبق قرار قبلی سراغ مسئول ذیربط در حوزه برونمرزی رفتم و پس از سلام و علیک و دستوری که  آن مدیر برای آوردن چای به آبدارچی دفترش داد سخن خود را آغاز کردم و گفتم شما میدانید که با این همه برنامه ریزی ،هزینه و تجهیزات و برنامه سازی کلا صدای برنامه های رادیویی  تعریف شده شما برای پوشش منطقه ما به محل ماموریت من نمی رسد این را گفتم به عنوان فتح باب و آغاز سخن که بحث مبسوطی را برای چاره جویی و اصلاح و رفع اشکالات انجام دهیم ، مدیر ذیربط  بلافاصله گفت : میدانم ولی ما به تکلیف خود عمل میکنیم صدا برسد یا نرسد به ما مربوط نیست اشکالی که میگویید به حوزه دیگری مربوط میشود. دوستم می گفت وقتی منطق را به این اندازه قوی دیدم چای نخورده پاشدم و جلسه ای که نیم ساعت پیش بینی شده بود کمتر از پنج دقیقه به پایان  رسید به همین سادگی که بیان شد واقعا شوخی نمیکنم

شیطنت های برخی از گویندگان (خاطرات رسانه 2 )

 سال های 63 و64 سردبیر خبر نیمه شب رادیو بودم . خبر ساعت 24 مشروح بود و معمولا گویندگان این بخ در ش ، خبر را با   ؛ سلام به شنوندگان عزیز و ایرانیان ارجمند خارج از کشور "شروع می کردند .

 رادیو  در آن روزگار همچنان رسانه اول  و برترکشور  وبخش های خبری مورد توجه مردم بود . به دلیل  اینکه این بخش خبری مشروح و منتخب مهمترین خبرهای بیست و چهار ساعت گذشته کشور و قابل دسترس برای ایرانیان خارج مرزها  بود ، همچنین انعکاس بیانیه های مفصل مسئولین کشور و اطلاعیه های طولانی شورای عالی جنگ که معمولا در پایان جلسات شبانه شورا صادر می شد ، مدت اخبار این بخش گاهی تا 90 دقیقه  و گاهی حتی فراتر از این به طول می انجامید و گویندگان که معمولا یک آقا و یک خانم بودند از حجم بالای خبرها خسته می شدندبویژه که خیلی از اصطلاحاتی که مسئولان  آن زمان  در  سخنرانی ها استفاده میکردند و واژه هایی که در بیانه های نظامی بکار می بردند ،برای گویندگان کاملا جدید بودند . 

گویندگان  بخش خبری نیمه شب رادیو در آن سال ها معمولا آقایان ناصر احمدی ، مرحوم حسین نادری و خانم ها صفیه مظلومی ،سهیلادرودی ، خانم منیر مراد و گاهی برخی از دوستان جوان و جدیدتر آن ایام مثل حسن سلطانی و ناصر کاشانی بودند . 

اقای احمدی که بعدا به حوزه دوبلاژ رفت با سابقه  (  حدود ۱۸ سال تجربه ) و مسلط بود و بیش از حد به خود اطمینان داشت . روال معمول این بود که گویندگان می بایست حداقل یکساعت قبل از بخش خبری خود در تحریریه  خبر حاضر باشند ، اما آقای احمدی گاهی دو یا سه دقیقه به ساعت بیست  و چهار ، و چندبار  حتی پس از اعلام  زمان و مکان توسط گوینده زن و درحین پخش آرم معروف خبر (ما مسلح به الله و اکبریم )یعنی یکی ،دو دقیقه پس از ساعت بیست و چهار در استودیو پخش رادیو سراسری در  محوطه جام جم حاضر می شد . البته  این وضع لحظاتی پر استرس را بر تهیه کننده  وقت آقای محمد زمانی یا گوینده دوم بخش خبری فراهم میکرد . شاید به دلیل همین بد قولی ها و فشار های روانی بین خانم مظلومی و آقای احمدی معمولا شکرآب می شد  و گاهی به حال گیری ظریف و خفیف از یکدیگر می انجامید . یکی دو بار خانم مظلومی شکوه کرد و اظهار داشت آقای احمدی برای اینکه مر اذیت و حواسم را پرت کند گاهی برخی از صفحات  تایپ شده خبر را وارونه میگیرد و میخواند و اینکار باعث می شود که  تمرکزم را  بکلی از دست بدهم ، گفتم خوب به ایشان چه بگوییم  ، خبر خوانی مربوط به  خود اوست . فقط اگر اشتباه  بخواند مسئول است  . شما  سعی کن به او نگاه نکن ، اظهار داشت آخر من از  نوع کار ایشان سرم گیچ میرود .گاهی باید نگاه کنم مواظب تمام شدن خبر او و شروع نوبتم باشم . روز دیگر در پایان بخش خبری از تهیه کننده خبر پرسیدم چرا گوینده زن  این بار مثل همیشه نبود ، تمرکز لازم را نداشت و چند تپق غیر معمول زد ،او توضیح داد در این بخش آقای احمدی از اول تا آخر تمامی  صفحه های تایپ شده  خبر  مربوط به خود را وارونه گرفته و خواند به نحوی که حال همکارگوینده اش از اواسط برنامه نامساعد شده و به سختی آن بخش را به پایان برد و البته برای مدتی به این بخش خبری برنگشت . 

واقعیت این است که گوینده مسول تسلط بر متن و محتوای خبر موبوط به خود و ارایه درست آن بود ، نمیشد بابت چگونگونگی در دست گرفتن متن خبر ، دستورالعمل صادر کرد . اضافه کنم که آقای احمدی در کار خود مسلط بود ، کمترین تپق را داشت و به لحاظ ارتباط با همکاران کاملا مبادی آداب بود و رفتاری محترمانه داشت .