دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دولت گرفتار با اقتصاد بیمار

 آقای روحانی و تیم همراه او به هیچ وجه در ابتدای کار وضعیت فعلی را پیش بینی نمیکردند ، با اینکه تقریبا همه وزیران دولت یازدهم و اکثرا وزیران دولت  دوازدهم افراد باتجربه و شناخت کافی از اوضاع و احوال جاری کشور بودند ولی هیچگاه پیش یینی وضع موجود فعلی در بعد اقتصادی نمیکردند ،

-با همه فراز و فرود ها و با توجه به اینکه دولت دهم ( دولت دوم آقای احمدی نژاد )در یکسال ، یکسال و نیم پایانی خود دچار مشکلات متعدد از جمله تحریم های خارجی بویژه صدور و فروش نفت کشور یعنی شاهرگ حیات اقتصادی شده بود ، دولت یازدهم( دولت اول آقای روحانی ) توانست با در پیش گرفتن سیاست مذاکره ، گفتگو و تعامل با جهان و تصویب برجام  در داخل و توافلق در خارج به ثباتی در بعد اقتصاد و جلب توجه کشورهای خارجی به موقعیت و اهمیت ایران ، تحرک در جلب توریسم و جذب سرمایه گذاری ، چهار ساله دولت یازدهم رابا آرامش نسبی ، بخوبی و رضایت نسبی مردم طی کند .

اما با شروع چهارسال دوم روحانی اتفاقات مهمی افتاد که به هیچوجه در معادلات و محاسبات دولت پیش بینی نشده بود  از جمله :

-- خروج یک جانبه ترامپ ،رییس جمهور آمریکا از توافق برجام ، برجامی که هزاران ساعت وقت دست اندرکاران و عوامل دیپلماسی ، برنامه ریزی ، حتی امنیتی و سیاسی کشور را معطوف خود ساخته بود ، این اقدام آمریکا شوک بزرگی بر پیکر دولت روحانی وارد کرد. شوکی که برای این مجموعه غیرقابل باور بود ، بویژه که دولت های دیگر بویژه کشورهای اروپایی  نیز علیرغم قول و قرارهای قبلی نتوانستند یا نخواستند در مقابل این عهد شکنی کارموثری انجام دهند ، حتی گاهی سنگ اندازی هم کردند .

بعضی برنامه ریزی های غلط اقتصادی و تصمیمات دولتهای  قبل بویژه دولت های نهم ودهم آثار خود را در این زمان نشان داد. بدترین و منفی ترین آنها ، ورشکستگی و بدهی ده ها بانکی بود که بطور مصنوعی ظاهرشان حفظ شده بود ، دولت های یازدهم و دوازدهم برای بازگردندان سرمایه های مردم مجبورشدند که بدهی آنها را بپردازند و از جیب مردم و خزانه  عمومی، کسری دارایی آنها را بپردازند .در نتیجه این اقدام  یک فشار تورمی برای مردم حاصل شد ، اقدامی که دولت با بی میلی تمام و در نتیجه تصمیم کلی نظام انجام داد .

 --تداوم مخالفت های رقبا در طول دولت های یازدهم و دوازدهم در بسیاری از جنبه ها حالت عملی به خود گرفت و بر دشواری ها افزود و دولت را از این لحاظ نیز درگیر و گرفتار کرد.شاید در همه دولت های گذشته این  حرکات و اقدامات بوده اما این بار این اقدامات وسیع تر و در زمانی سخت تر صورت گرفته و میگیرد.

---تداوم و افزایش تحریم ها بویژه فشار بر جلوگیری فروش نفت باعث افزایش غیرقابل باور دلار و در نتیجه ایجاد  ابر تورم در کشور شده است .

-  -- انتشار ویروس کوید ۱۹ و گسترش  غیر قابل پیش بینی بیماری کرونا در ایران و جهان نیز بر همه فعالیت ها سایه افکند .بسیاری از فعالیت هاکند ، بعضا متوقف شدند هزینه های فراوانی با خود آوردند .

-- با وجود موارد ذکر شده قبل نباید سهم مستقیم دولت را در برخی از مشکلات نادیده بگیریم ، مواردی که با هر دلیل برهان ،شرح و تفسیر قصور دولت در آن مشخص است ، مثل تاخیر در معرفی  وزیر صمت ، دفاع ضعیف از کاندیدای اول وزارت ، تاخیر در معرفی کاندیدای بعدی، و ماه ها خالی گذاشتن پست وزارتخانه عظیم و موثر در  زندگی مردم که عملا از سه وزارتخانه مرتبط با کالاها و نیازهای روزمره مردم سرو کار دارد.حتما دولت برای خود توجیه و توضصیحاتی دارد ولی هرچه بوده باید به هرشکل آنها را رفع و رجوع میکرد .

-- باوجود مشکل کرونا انتظار مردم این است که هرکدام از وزیران حضور میدانی بیشتر و ملموس تری در میان مردم و صحنه های مختلفی داشته باشند، از مجموع وزارتخانه سه ، چهار وزارتخانه حضور و نمایش فعالی دارند ، نمایش حضور سایر وزارتخانه ها و سازمان ها مناسب نیست .

هنرمندان دیروز و سلبریتی های امروز

 خدا رحمت کند شخصیت های هنری و محبوبی چون جمشید مشایخی ، داوود رشیدی و محمدعلی کشاورز که در مناسبت های مختلف در جشن های گلریزان ، جمع آوری کمک برای نیازمندان همراهی با بیماران و مشکل گشایی قشرهای آسیب پذیر ، تا آخر با هر زحمتی که  بود حاضر می شدند ، حتی مرحوم مشایخی چندبار با اینکه خود وضعیت جسمی مناسبی نداشت ، تازه از بیمارستان مرخص شده بود به اصرار برگزار کنندگان مراسم خیریه یا جشن نفس شرکت می کرد . آقای پرویز پرستویی هم بارها با برنامه های مشابه همکاری کرده و در مواردی برای گرفتن رضایت  از خانواده  صاحب دم  که امکان قصاص  مجرم را داشته تلاش کرده است . .

امثال این تلاش ها در کنار هنرنمایی ها و خاطره آفرینی ها، طی سال های متمادی  ،شخصیتی  را متمایز از سایرین و در ذهن و خاطر مردم ماندگار میکند ،بالاخره به قول حافظ :

      نه هرکه چهره برافروخت دلبری داند               نه هرکه آینه سازد سکندری داند

     نه هرکه طرف کله کج نهاد و تند نشست            کلاه داری و آیین سروری داند


حضور موثر هنرمندان جوانتر ،سلبریتی هایی که در حوزه هایی معروف و مشهور شده اند ، در اینگونه حرکت های مردمی بسیار کمرنگ است ، در عوض در مواردی بعداز فضاسازی های کلی در یک موضوع روز از خارج و داخل  اظهار نظری از جانب برخی  منعکس میشود که بعضا بعدا مجبور به تصحیح ، تغییر یا تکذیب آن نظرات میشوند . به راستی وقتی یک شخصیت هنری ، فرهنگی در میان مردم زندگی میکند و نبض جامعه در دستش هست  ، اگر قرار است نظری ابراز کند چرا منتظر دیگران و فضاسازی های از خارج به داخل و امثال آن می نشیند ، تجربه نشان داده که اکثر واکنش های سیاسی در این راستا همه جانبه نبوده بعضی با خود عهد کرده اند که در این حوزه ورود نکنند ، خوب در سایر مسایل فرهنگی ، اجتماعی  چرا برخی باید تابع جو هیجانی و احساسی ایجاد شده توسط دیگران باشند ، چرا خودشان بر اساس فهم فرهنگی اجتماعی  از جامعه ای که در آن هستند نظر ندهند ، چرا از محبوبت خود مانند هنرمندان محبوب گذشته در دل توده ها بودند و راه  مرحم گذاشتن بر آلام جاری مردم بهره نبرند ، البته در این مسیر صرف اظهار نظر تاثیری ندارند ، مردم می بایست هنرمندان محبوب و خاطره افرینان خود را در مصایب و مشکلات همانطور که در شادی ها جشن و سرورها در کنار و همراه خود  بینند . به فرموده سعدی :


   تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن         به دمی یا درمی یا قدمی یا قلمی

 


نویسنده خوش نگاه و شیخ بی خانقاه

 در  زمانه ای  که نشر و  بازار  کتاب  بی رمق تر از هر زمانی است . تالیف کتاب و نشر مطالب خواندنی بین مردم کشورمان توفیقی کم نظیر است که نصیب  آقای سید عطاالله مهاجرانی شده است .کتاب شیخ بی خانقاه ، به عبارتی جلد دوم کتاب حاج آخوند اثر قبلی نویسنده است که سال قبل ( ۱۳۹۸ ) و یکسال بعد از چاپ اول  (۱۳۹۷ )نسخه ای از آنرا خریدم که چاپ هفدهم آن بود و دو ، سه ماه بعد چند نسخه برای اطرافیان گرفتم که چاپ نوزدهمش به دستم رسید. شیخ بی خانقاه کتابی است شیرین  با شرح حال و داستان هایی واقعی و سرشار از حکایت ها و حکمت ها ، آنهم از یک روحانی گمنام ،همراه  و همسان مردم، کشاورزی در یکی از روستاهای استان مرکزی که مثل سایر روستاییان ساده و بی آلایش  زندگی میکرده است ،کار مفید و تاثیرگذار نویسنده این است که شخصیتی آشنا برای نسل قبل و در محدوده یک روستا را با این اثر،معروف تر و ماندگار تر کرده است . بنحوی که هر مطالعه کننده ای پس از مطالعه کتاب و آشنایی با نویسنده و جغرافیای نشو و نمای او و محدوده وقوع داستان ها، تمایل دارد در اولین فرصت ممکن به روستای مهاجران سفر کند ، موقغیت ها ی ذکرشده رااز نزدیک ببیند ، تغییر های رخداده پس از نیم قرن در محیط را نظاره کند و البته  با حضور بر سر مزار حاج آخوند برای آن شخصیت محترم ، دانا و گمنام  فاتحه ای قرایت کند .  به راستی چند نفرحاج آخوند در گوشه کنار کشورمان ، برکت حضورشان روشنی بخش و راهنمای دیگران است ،؟ چرا کمتر این گونه شخصیت ها معرفی میشوند. ؟  فکر میکنم  امروز در جامعه ما نویسنده و جستجوگری همانند نویسنده حاج آخوند و شیخ بی خانقاه نایاب تر از شخص حاج آخوند است ، نویسنده ای خوش نگاه که زوایای فکری ، اخلاقی و مشی و روش شخصیت های مردمدار و نکته دان در زندگی همچون حاج آخوند را به زبان قلم بیان کند .

در کتاب شیخ بی خانقاه در ادامه حکایت هایی از زندگی و گفتگوها و رفتارهای اخلاقی و سازنده حاج آخوند با چند گفتگوی مفید و پرمایه شخصیت محوری حکایت ها با میهمانان ، مراجعان و ملاقات کنندگان روبرو میشویم که بحث هایی به یاد ماندنی و پر محتوا است .برای مثال طولانی ترین حکایت کتاب گفتگو یی است در مورد کتاب بوف کور صادق هدایت ، همچنین نقد دیگر نوشته ها و دیدگاه های این نویسنده ، بدون تردید این گفتگو یکی از بهترین نقد و بررسی ها در این زمینه است که با کلامی ساده و بیانی روشن در مورد کتاب بوف کور صورت گرفته است .

امیدوارم در جامعه بیش از این شاهد ظهور و حضور شخصیت های موثر و سازنده ای چون حاج آخوند باشیم ، همچنین نویسندگانی که با قلم شیرین خود رونق بخش بازارکتاب و توسعه دهنده مطالعه در جامعه باشیم .