رییس جدید صدا و سیما دربدو انتساب و شروع مسولیت خود از تحول در اداره و کارکرد صدا و سیما گفت و تاکید کرد که صدا و سیما باید به هویت و جایگاه اصلی خود ( نزدیک به این مضمون ) بازگردد و تریبون همه جامعه باشد .
تا کنون و با گذشت حدود ده ماه از شروع مدیریت جدید ، در برنامه های تولیدی در ساختارها و شکل های تولیدی مختلف اتفاق قابل توجهی نیافتاده است که بتوان آنرا تحول و حتی تغییر دانست. ، البته این نکته قابل قبول است که پروژه های تولیدی زمان بر است ، با این وجود باید گفت حتی اگر برای آماده شدن زمینه ها و عوامل لازم برای تولید ده ماه لازم بوده بعد از این بهانه دیگری برای مخاطبان پذیرفته نیست
معمولا در پخش اخبار سریعتر میتوان تغییر نگاه و سیاست پخش را اعمال کرد . در چند مورد هم تغییراتی دیده شد ولی حجم بسیار وسیع خبرهای داخلی و خارجی همچنان به روال و سیاق سابق تنظیم و پخش میشوند .
تحول؟ !!
هفدهم خرداد خبر بخش نیمروزی سیما را میدیدم ، گزارشی از مراسم تشییع و بدرقه مرحوم حجت الاسلام دعایی توسط گارکنان موسسه اطلاعات و دوستداران آقای دعایی پخش شد .چون خوشبختانه به یمن حضور تعدادی از خبرنگاران رسانه های مختلف و برخورداری شرکت کنندگان ازتلفن همراه و انعکاس خبرها و گزارش های تصویری در گروه های اجتماعی از طریق فضای مجازی در جریان حضور طیف های مخلف سیاسی به ویژه شخصیت های سیاسی از جناح های مختلف ، دولتمردان دولت های مختلف گذشته و شخصیت های فرهنگی مستقل قرار گرفته بودم ، گزارش تصویری خبر سیما را به دقت نگاه کردم ، برایم عجیب بود انگار گزارش تصویری از مراسم دیگری است ، چون در گزارش هایی که پخش شد ، تقریبا هیچکدام از چهره های یاد شده دیده نشدند، در عوض خبرنگار با کسانی مصاحبه کرد که یا ربطی به مرحوم دعایی نداشتند و یا درست در نقطه مقابل تفکر و مرام او قرار داشتند .!!؟
واقعا این تبعیض در انعکاس خبر یک شخصیت رسانه ای ، سیاسی فرهنگی با قدمت و تجربه حضوری در معادلات فرهنگی و سیاسی کشور ، همراه و نزدیک به بیت امام خمینی ، نماینده امام و رهبری با سابقه بیش از ۴۰ سال سرپرستی موسسه بزرگ اطلاعات . . . مخاطب حق دارد بپرسد با شخصیتی چنین رفتاری میشود با سایرین چگونه است .؟
گاهی برخی از مسولان سیاسی یا شخصیت های روحانی در جایگاه های حاکمیتی مثل نماز جمعه حین سخنرانی نکات و بعضا ادعاها یا نصایحی را مطرح میکنند که نسبت به مسایل اجرایی ، فنی و معیشتی و معضلات جاری،تخصصی نیست . با توجه به شرایط جامعه ، مشکلات اقتصادی ، تورم افسار گسیخته و جوانب دیگری که زندگی روز مره را برای اقشار پایین و متوسط جامعه سخت کرده است ، در مجموع نگفتن این گونه نکات هم برای گوینده و هم مخاطب بهتر است ، با این وجود نپذیرفتن یا بی توجهی مردم ،به این قبیل صحبت ها خساراتی همانند اظهارات حوزه های تخصصی به بار نمیآورد، در عین حال ، آن ها زمینه و راهی برای توجیه و فرا افکنی دارند که مثلا اطلاع نداشتیم . نظر شخصی ما بود و از این قبیل توجیهات که هر روز کمابیش شاهدش هستیم .البته هر رای و نظر غیر تخصصی آن هم در جایگاه حکومتی ، در ارتباط با هرآنچه که مرتبط با زندگی مردم زیان و خسارت متناسب با آن به همراه دارد .
اما وقتی پای رسانه و مجموعه های تخصصی و موظف در حوزه خبر و اطلاع رسانی و آگاه سازی جامعه به میان میاید ، توجیهات به هیچ وجه کارساز و از جانب مخاطبان پذیرفته نیست، منظور اینکه خسارت رسانه ها حتی از زیان دسته اول بیشتر است .. متاسفانه در این روزها به جای اینکه شاهد افزایش توجه رسانه های رسمی ، دولتی و حاکمیتی به صحت خبر و صداقت خبرنگاران یا خبر سازان باشیم . شاهد اشتباهات ، بعضا بی صداقتی ها و گاهی با کمال تاسف ،دروغ ها و کلک های نخ نما توسط رسانه ها بوده ایم . به نحوی که اشتباهات یابی صداقتی ها بر مردم ثابت شده است ، مواردی که هرکدام به تنهایی برای بی اعتماد سازی مخاطبان رسانه کفایت میکند .
تنها در همین چند روز اخیر ، شاهد انعکاس گزارش خبری بودیم که ظی آن ادعا شده شهردار یکی از مناطق شهرداری تهران به دلیل فعالیت زیاد و اصرار بر رعایت حقوق مردم ، توسط مخالفان و اراذل مورد ضرب و شتم قرار گرفته است ، به فاصله اندکی پزشکی قانونی طی گزارشی آثار ضرب و شتم موجود را در اثر خود زنی و صحنه سازی تشخیص داد .
گزارشی از سیما پخش شد که طی آن خبرگار با سه خانم خانه دار در مورد دریافت یارانه و افزایش قدرت خریدشان صحبت میکرد ، بعدا گفته شد یکی از خانم ها نقش بازی کرده و صداقت در بیان و معرفی جایگاه خود نداشته است .
در جریان آوار بردازی و کمک نیروهای مختلف در حادثه ریزش ساختمان متروپل آبادان ، در روز سوم حادثه گزارشی تصویری پخش شد که طی آن خبرنگار سیما با فردی که ادعا میکرد پس از ۳۰ ساعت زیر آوار بیرون کشیده و نجات یافته بود گفتگو میکرد ، اما پس مشخص شدن و غیرواقعی تشخیص دادن ادعا و گفتگو و اعتراف فرد نجات یافته معلوم شد که او جزو افراد زیر آوار مانده از ابتدای حادثه نبوده، از نیروهای مردمی بوده و دو سه ساعت قبل از آن دچار سانحه شده و پس از یکی دو ساعت با تلاش نیروهای امدادی نجات یافته است . خوشبختانه این فرد شخصا موضوع را تصحیح و صحبت و ادعای قبلی خود را تکدیب کرد.
تکرار بی صداقتی آن هم توسط رسانه های موظف و متخصص جای تعجب دارد .گرچه این نوع بی دقتی یا بی صداقتی از هیچکس پسندیده نیست ، از رسانه که می بایست خود اطلاع دهنده ، افشا کننده و آگاه سازنده جامعه باشد بسیار بسیارنکوهیده تر است و هر اقدامی نسنجیده ،ضربه ای کاری است برپیکر نه چندان محکم رسانه های موجود است .
در دوران دولت های سابق گاهی بنابر شناختی که از روند حرکت و خط مشی صدا و سیما داشتم و البته کمابیش مخاطبان رسانه و کارشناسان فن با این رویه کاملا آشنا هستند . از نقد یک سویه اقدامات یا سیاست های دولت وقت بدون حضور نماینده آنها یا رعایت انصاف و تعادل در گفتار و نقد موضوع انتقاد میکردم ، در عین حال میگفتم اگر این رویه یعنی نقد بی محابا و به اصطلاح شجاعانه و به تعبیری بی رحمانه اساس رویه صدا سیما باشد مشروط بر این که در همه دوران ها و در قبال همه دولت ها ادامه پیدا کند قابل هضم و پذیرش خواهد بود ، ولی همانطور که پیش بینی می شد با وجود تغییر در مدیریت کلان این رسانه ،خط مشی سنتی صدا و سیما یعنی حمایت همه جانبه و بدون نقد از همفکران و هم جناحی ها به عبارتی خودی ها ادامه یافت ، حمایتی صد درصد و بدون اجازه به رقیب ، مخالف ، کارشناس مستقل برای نقد و طرح نظر
در دوران آقای احمدی نژاد تلویزیون بدون بحث با حضور کارشناسان منتقد از طرح و برنامه هدفمندی و برقراری یارانه ها و به عبارت دقیق تر آزادسازی قیمت ها جانانه و یکجانبه دفاع کرد تا حدی که رییس وقت مجلس از به بحث و بررسی نگذاشتن موضوع در رسانه قبل از طرح و تصویب در مجلس انتقاد کرد ،پس از آن به سرعت برنامه هدفمندی در مجلس تصویب و به قانون تبدیل شد و قانون هم که در ابتدای راه نقد نمیشود. ! ! ؟
در فضای موجود نیز دولت سیزدهم کار خود را بدون آماده سازی اذهان عمومی بنابه تعریف خودشان با جراحی اقتصادی شروع کرد، رسانه صدا و سیما نیز تمام هم و غم خود را بر دفاع ، تقویت مسیر اجرای برنامه دولت و تبلغ تبعات مثبت میان مدت این اقدام گذاشت بدون اینکه حتی به یک نظر متفاوت ، مخالف و مستقل اجازه بحث و نقد داده شود ، عجیب است که این مسیر ناموفق با همه تغییرات مدیریتی و جوان سازی مدیریت هاتکرار شد ، بنابراین تغییر را در کجا باید دید ، آیا بازسازی اعتماد مخاطب فقط با نشان دادن چهره های جدید مدیریتی حاصل میشود .؟ به راستی مدیریت راهبردی صدا و سیما کجاست ، چرا باوجود تغییر مدیدیت ها ،در روی همان پاشنه می چرخد و شیوه همان شیوه قبلی است ،باید پرسید تحول مورد ادعا ! بازسازی اعتماد مخاطب ! جوان سازی و سرحال کردن مدیدیت ها حاصلش کدام است .