ترددیدی نیست که طی سالهای اخیر سیمای جمهوری اسلامی ایران به طور جدی ریزش مخاطب داشته است .متاسفانه همواره صدا و سیما در گزارش های مختلف تنها به اعلام آمار بینندگان و تماشاگران مواردی مثل سریال ها توجه داشته است ، در این مورد هم نسبت میزان بیننده به گذشته ، تناسب با جمعیت کشور ، مخاطبان رسانه های دیگر ، شبکه های تلویزیونی خارج از کشور ، فضای مجازی ، مقایسه ادواری با سال های گذشته و از همه مهمتر میزان رضایت مخاطبان همچنین میزان اعتماد مخاطب به رسانه بیان نمیشود .
وضعیت جامعه به گونه ای است که با بررسی های میدانی هم شواهد کلی نشانگر افت جایگاه کلی صدا و سیما در مرجعیت جنبه های مختلف ، خبری ، سیاسی ، فرهنگی و هنری می باشد ، ای کاش مدیریت کلان صدا و سیما علاوه بر محصول بررسی های مرکز سنجش سازمان ،گاهی با استفاده از مراکز تحقیقاتی و سنجش افکار همچنین کارشناسان مستقل به افکار سنجی مردم ، میزان محبوبیت ، تراز جایگاه رسانه ، میزان رضایت و اعتماد مخاطبان می پرداخت و بررسی علمی و تحقیقی و بی طرفانه می شد .
از مردم نیاز سنجی می شد و بررسی کامل و بی طرفانه ای در مورد همه داشته های رسانه صورت میگرفت .
صدا و سیما به راحتی میتوانند نظر مخاطبان و رضایت یا عدم رضایت مردم را در مورد افراد فعال در روی صحنه رسانه اعم از هنرپیشه ، مجری، گوینده ، کارشناس ، مداح ،همچنین میزان محبوبیت و رضایت از افراد اخراج یا قطع ارتباط شده با سازمان رابررسی کند . این بررسی ها میتوانند به کیفیت برنامه ها و خروجی شبکه ها . کمک شایانی داشته باشد ، از به کارگیری افراد تکراری که مخاطبان حس خوبی از آنها ندارند جلوگیری کند ،آنهایی که مردم خاطرات خوبی ازشان دارند و از حضورشان لذت می برند برای حضور و فعالیت، دعوت به کار و شوند و بدین وسیله رضایت مردم و جایگاه صدا و سیما افزایش یاب د . واقعا دلیلی ندارد که یک رسانه با ویژگی عام و عمومی بودن بر حضور کسانی اصرار ورزد که ازدیدمخاطبان حضورشان خوشایند نیست ولی پر تعداد تکرار میشوند ، در عوض برخی افراد به دلایل عمدتا مدیریتی یا هر بهانه دیگر قطع همکاری شده اند ، اما مردم علاقمند حضور و فعالیت آنها هستند ، چرا صدا و سیما نیاید از این سرمایه ها و پتانسیل مردمی استفاده نکند ، مگر رضایت و اعتماد نباید محور اصلی کار رسانه باشد تا بر اساس این محور وظایفی چون ترویج فرهنگ ، آموزش ، اطلاع رسانی و فراهم کردن اوقاتی خوش برای مخاطبان خود آنهم در جامعه ای که مردم به شدت به آن نیازدارند فراهم کند .
زمانه زمانه سرمایه گذاری های کلان ، راه اندازی و توسعه فعالیت های رسانه ای در شکل ها و با موضوعات مورد نیاز و علاقه مردم است . با درک شرایط موجود می بینیم که فرصتی برای لجاجت ، کم تحرکی در عمل و بی توجهی به نگاه و خواست مخاطبان باقی نیست. همه در حال رقابت سنگین و حرکت سریع برای جلب نظر مخاطبان هستند . بهتر است برای ارتباط نزدیکتر با مردم بازنگری اساسی بر روش های قبلی صورت گیرد تا بیش از این فرصت ها از دست نرود .
متنی در معرفی کتابی با عنوان انسانم آرزوست در فضای مجازی دیدم که اشاره به کتابی داشت که در مورد تفکرات ، خصایص و کارنامه مبارزاتی مرحوم آیت الله طالقانی تالیف شده است .در شرح مطالب کتاب و ویژگی های شخصیت آقای طالقانی بیش از همه بر تسامح و مدارای ایشان تاکید شده است ، خصوصیتی که این زمان بیش از هر چیزی نیاز حاکمان و سیاستمداران کشور است ، ویژگی هایی که تنها با داشتن آن ها ست که یک کارگزار می تواند با مردمانی از هر قشر و تفکری در جامعه وارد تعامل شود .
کتاب انسانم آرزوست تالیف محمد اسفندیاری است .
برای یافتن مشخصات کتاب جستجو کردم . دیدم چقدر همه از مولوی تا به حال از دیو و دد ملول و انسان آرزویشان بوده و هست .
بعد از اینکه حضرت مولانا جلال الدین بلخی در غزل بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست ، گفت :
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت می نشود جسته ایم ما
گفت آنکه یافت می نشود آنم آرزوست
هزاران تن از فرهیختگان ، اندیشمندان و هنرمندان چراغ به دست ، خسته و ملول از دیوان و ددان زمانه خود به دنبال انسان میگشتند و این جستجو همچنان ادامه دارد . در عصر ما نیز تعدادی از پژوهشگران ، نویسندگان ، هنرمندان ، این موضوع و جستجو را ادامه دادند .
بهاالدین خرمشاهی نویسنده و پژوهشگر معاصر در کتابی به نام ؛ انسانم آرزوست ، به شرح و بررسی چهارصد غزل از بهترین های کلیات شمس تبریزی پرداخته است .
داود فتحعلی بیگی هنرمند تاتر داستانی را به همین نام به رشته تحریر درآورده است . . .
تعدادی از هنرمندان حوزه موسیقی نیز با ابیاتی از غزل مولوی به خلق ترانه پرداخته اند . علیرضا عصاری همچنین شهرام ناظری از جمله خوانندگان غزل معروف مولانا هستند .
انسان های هدفمند ، فرهیخته و تعالی خواه در همه دوران ها همچنان به دنبال انسانیت ، انسان های خود ساخته ، متعالی و به دور از امیال و احوال شیطانی اند ، انسانی که روحش ، روانش ، فکرش ، یادش متعالی باشد و وجودش آرامش بخش دیگران باشد.انشاالله که چنین باشد و چنین باشیم.
واژه ترک فعل جدید نیست، اما مدتی است که پر کاربرد شده و دایره دربرگیری آن فعلا صرفا دولت قبل بوده است . هم صحبت هایی در قوه قضاییه شده و میشود و هم در مجلس موارد متعددی بحث و بررسی و به قوه قضاییه ارسال شده است . در مواردی که در خبرها آمده بود فعلا ترک فعل ها به دولت های یازدهم و دوازدهم بر میگردد . حتما در اذهان عمومی یا بخش قابل توجهی از مردم این سوال مطرح میشود که این عبارت چرا موضوع حقوقی و قضایی تا به حال مطرح نمی شده و چرا به دولت های قبل تر نیز تعمیم داده نمیشود . چرا شامل نهادهای حکومتی و غیر دولتی نشده یا اگر قرار است بشود شامل کدامیک خواهد شد . مثلا قوه قضاییه در موارد متعدد ترک فعل نداشته است، کافی است بسیاری از واگذاری ها ، اعم از زمین های کشاورزی یا غیر آن به افراد یا موسسات و استفاده های غیر ملی با کاربردهای خصوصی با سند رسمی یاواگذاری املاک و اموال مصادره ای به افراد یا موسسات غیر محق در یک بازه زمانی بازبینی و بررسی شوند ، صدا و سیما و بخش های مختلف دولت، بسیاری از نهادهای دیگر حاکمیتی و . . . همه بسیاری ترک فعل دارند که لا اقل میتوان مهمترین هایشان بررسی شود .
طبعا ترک فعل در هر زمانی اگر رسیدگی نشده باشد .دستگاه های نظارتی و مسول نیز می بایست مشمول این بررسی های حقوقی و قضایی بشوند . چگونه دستگاه هایی نفس حضور و فعالیتشان برای نظارت است ولی در وظیفه ذاتی خود ترک فعل کرده یا ترک فعل میکنند .
ایکاش بعضی از این رویه های مغفول مانده به صورت فعال ، همیشگی و برای همه حوزه های حاکمیتی اعمال بشود ، در این صورت شاید بشود دیگر حسرت گذشته را نخورد و به آینده امیدوار شد .